شنبه 3 آذر 1403

فناوران، پنجه در پنجه انحصار

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
فناوران، پنجه در پنجه انحصار

وجود موانع و قوانین دست‌وپاگیر از دلایل مهم کم‌رغبتی فعالان اقتصادی به تولید در کشور است و شرکت‌های دانش‌بنیان که به‌طورمعمول از تجربه کمتری در زمینه تولید برخوردار هستند، این مشکلات برای‌شان سخت‌تر است.

وجود موانع و قوانین دست‌وپاگیر از دلایل مهم کم‌رغبتی فعالان اقتصادی به تولید در کشور است و شرکت‌های دانش‌بنیان که به‌طورمعمول از تجربه کمتری در زمینه تولید برخوردار هستند، این مشکلات برای‌شان سخت‌تر است. در سال‌های اخیر، شاهد حمایت روزافزون نهادها و سازمان‌ها از شرکت‌های دانش‌بنیان بوده‌ایم، اما وجود برخی از قوانین و دستورالعمل‌ها که سال‌های طولانی اجرا و موجب شکل‌گیری یک فرهنگ اداری در برخورد با کارهای نوآورانه شده‌اند، مانع مهمی بر سر شرکت‌های دانش‌بنیان هستند؛ همچنین برخی قوانین و دستورالعمل‌ها با نوآوری همخوانی ندارند، چراکه قوانین بیشتر در راستای هدایت امور به روال مشخص‌شده از قبل تاکید دارند. کارشناسان بر این باورند که تولید دانش‌بنیان، در بیشتر موارد، تولید با شیوه‌ای جدید است که این نو بودن روش‌ها، نیازمند تغییر نگرش در برخی ممیزی‌های محصولات تولیدی است. صمت در این گزارش به ارزیابی حمایت‌های دولتی از دانش‌بنیان پرداخته و نقش این اکوسیستم در اقتصاد کلان را بررسی کرده است.

اهمیت انکارنشدنی حمایت دولت از دانش‌بنیان‌ها

در یک تعریف، شرکت دانش‌بنیان یعنی نیروی فکر و خلاقیت فرد یا گروهی و نباید معادل یک ساختار کارخانه‌ای قرار گیرد. شرکت‌های بزرگ و دانش‌بنیان دنیا هیچ‌وقت کارخانه و خط تولید ندارند، اما متاسفانه در کشور ما هنوز به مقوله دانش‌بنیان به‌عنوان تولید و خط تولید نگاه می‌شود. دانش‌بنیان بودن یعنی تولید، خلاقیت بیشتر و ایجاد مدل‌های کسب‌و‌کاری که تا پیش از این وجود نداشته‌اند. اهمیت و حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان و به‌صورت‌کلی این حوزه موردتوجه دولت‌ها طی سال‌های گذشته قرار گرفته است. شناسایی، ایجاد و حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان به‌عنوان یکی از سیاست‌گذاری‌های حوزه علم و فناوری محسوب می‌شود، به‌طوری‌که این نوع از شرکت‌ها با استفاده از دانش خود می‌توانند با تولید محصول جدید و افزایش کیفیت محصول فعلی ارزش‌افزوده فراوانی ایجاد کنند. تدوین و تصویب قانون جهش دانش‌بنیان گامی مهم در راستای شفاف‌سازی حمایت‌های دولت از این اکوسیستم است. این قانون زمینه‌ساز تحقق شعار «تولید، دانش‌بنیان، اشتغال‌آفرین» است و می‌تواند شرکت‌های دانش‌بنیان و خلاق را که امروز به عضوی مهم در اقتصاد کشور بدل شده‌اند، در توسعه کسب‌وکارشان یاری دهد.

قانون جهش دانش‌بنیان مشتمل بر 20 ماده و 10 تبصره در سال 1401 تصویب و ابلاغ شده است و مفاد آن به توسعه بخش‌های مختلف زیست‌بوم فناوری و نوآوری از بخش‌های سرمایه‌گذاری در زیرساخت تا تولید محصول دانش‌بنیان و خلاق کمک می‌کند. برجسته‌ترین حمایت قانون از جهش تولید در ماده 11 مربوط به بندهای ب و ت این قانون است که در بند ب این ماده آمده: «معادل هزینه انجام‌شده برای فعالیت‌های تحقیق و توسعه به‌عنوان اعتبار مالیاتی با قابلیت انتقال به سال‌های آتی به شرکت‌ها و موسسات متقاضی اعطا می‌شود و معادل آن از مالیات قطعی‌شده سال انجام هزینه مذکور با سال‌های بعد کسر خواهد شد».

روند معیوب حمایت‌های دولت از دانش‌بنیان‌ها

مصطفی مکارم، استراتژیست کسب‌وکارهای دانش‌بنیان: درباره نوع حمایت‌هایی که دولت از دانش‌بنیان‌ها و اکوسیستم‌های استارت‌آپی می‌کند، باید گفت حمایت‌ها کم نیستند. معضل اصلی در عدم‌عمومی‌سازی این حمایت‌ها و در کل فضای دانش‌بنیانی در کشور است؛ به این معنا که با ایجاد یک گلخانه فناوری مانع از رشد و پیشرفت دانش‌بنیان‌ها در خارج از فضای گلخانه شدیم. به‌عبارت‌روشن‌تر، دولت گلخانه‌ای ایجاد کرد که خود مانع از بزرگ شدن و رشد آن شد و هنگامی که دانش‌بنیانی خواهان رشد و پیشرفت و خروج از فضای کوچک گلخانه‌ای باشد، شامل دریافت حمایت‌ها نمی‌شود؛ یعنی حمایت‌های درنظرگرفته‌شده، ویژه دانش‌بنیان‌هایی است که هنوز داخل گلخانه هستند. پرسش مهمی که در این زمینه مطرح می‌شود، این است که یک شرکت دانش‌بنیان تا چند سال شرایط دریافت تسهیلات را دارد؟ به‌عبارت‌دیگر تا چند سال باید از یک شرکت دانش‌بنیان حمایت کرد؟ پاسخ این پرسش مهم است، چراکه تا زمانی که واسطه‌ها، رابطه‌ها و تعاملات در یک اکوسیستم نوآوری مقیاس‌پذیر نباشند، حمایت‌ها در اکوسیستم دانش‌بنیان کشور، نتیجه موردنظر را نخواهد داشت، بنابراین باید مقیاس حمایت‌ها مشخص شوند، در غیر این صورت ماهیت حمایت‌ها زیرسوال می‌رود.

واضح است که نوع حمایت باید از یک شرکت 3نفره و یک شرکت 20 نفره و حتی یک شرکت دانش‌بنیان 500 نفره فرق داشته باشد؛ اما متاسفانه جنس خدمات کشور در حوزه نوآوری در مقیاس کوچک است. از آنجایی که صاحبان دانش‌بنیان و شرکت‌های استارت‌آپی افراد باهوشی هستند و می‌توانند حمایت‌ها را در نقشه‌راه خود بگنجانند و برای استفاده از منافع تلاش می‌کنند که از این حمایت‌ها سود کافی را ببرند، ساختارهای مختلفی را ایجاد می‌کنند تا بتوانند اثر حمایت را در شرکت خود ایجاد کنند. در واقع تا جایی که حمایت وجود دارد، کار می‌کنند و بعد از آن، کار را رها می‌کنند. به‌اعتقاد من، حمایت‌ها نباید به‌گونه‌ای باشد که افراد ترغیب شوند که شرکت دانش‌بنیان تاسیس کنند. در هیچ جای دنیا چنین رویکردی استاندارد نیست؛ چراکه بیشتر از 85 درصد مردم اصلا نباید به فکر دانش‌بنیان شدن بیفتند. اینکه تماما ترغیب به دانش‌بنیان شدن فرآیندی در کشور اتفاق بیفتد، بسیار خطرناک است، بنابراین حمایت هم باید استراتژیک باشد؛ بنابراین می‌توان گفت حمایت وجود دارد، اما کیفیت لازم را ندارد، یعنی اندازه و مدل آن استاندارد نیست.

تیغ کند فناوران، حریف رانت نیست

فرشاد پرویزیان، عضو انجمن اقتصاددانان ایران: تولید کالا، حاصل تعامل کار و سرمایه با پیوست ضوابط فنی است. به‌عبارت‌روشن‌تر، اگر کار و سرمایه با یکدیگر در فرآیند یک ضابطه فنی ترکیب شوند، کالا استخراج می‌شود و تولید محصول شکل می‌گیرد. رابطه فنی تولید یک کالا به این معنی است که تولیدکننده باید بداند چه میزان از مواد اولیه باید با یکدیگر ترکیب شوند تا یک کالا تولید شود. بی‌شک این رابطه فنی بر مدار یک دانش و دانایی می‌چرخد. یعنی بخش اساسی از تولید کالا دانش و دانایی است. به‌طورقطع وقتی که رابطه‌های فنی و دانش تولید یک کالا را بهتر بدانیم و اشراف هوشمندانه‌ای روی آن داشته باشیم و از دانش و خرد بیشتری استفاده کنیم؛ به‌طورقطع یا محصول بیشتری با مواد اولیه کمتری تولید خواهیم کرد یا محصول باکیفیت‌تری روانه بازار می‌کنیم. چنین روندی دقیقا ضدتورم است که منجر به کنترل و مهار تورم می‌شود. به‌عبارت‌روشن‌تر، بکارگیری دانش و فن روز در فرآیند تولید یک کالا به‌شرطی که کالا با نرخ تمام‌شده کمتری راهی بازار شود و باکیفیت‌تر هم باشد، تورم را مهار می‌کند. باتوجه به شعار سال گذشته، تعداد دانش‌بنیان‌ها به‌یک‌باره رشد چندهزارتایی داشت، اما باید بدانیم که رونق تولید دانش‌بنیان به‌معنای افزایش تعداد ثبت‌شده این شرکت‌ها موسوم به دانش‌بنیان نیست. در کل، وقتی در اقتصاد صحبت از تولید دانش‌بنیان می‌شود، یعنی تولید مبتنی بر دانایی و خرد. به‌عبارت‌روشن‌تر یعنی محصولاتی که تاکنون تولید می‌شدند، با شیوه‌های نوین علمی و فنی تولید و روانه بازار شوند. در تولید هر محصول، خدمت یا هر کالایی که ارزش اقتصادی داشته باشد، اگر بتوان کار و سرمایه را با یک دانش فنی به‌کار بگیریم و هر چقدر دانش فنی به‌کارگرفته‌شده در فرآیند تولید بیشتر باشد، محصول باکیفیت‌تر با نرخ تمام‌شده کمتر یا با حجم تولید بیشتری روانه بازار می‌شود. بنابراین بکارگیری روش‌های دانش‌بنیان یعنی افزایش تولید. افزایش تولید هم به‌معنای مهار تورم است. در شرایطی که عرضه محصول در بازار از طریق دانش رشد پیدا کند، تولید کالا در کشور افزایش پیدا می‌کند و تورم هم مهار می‌شود.

دانشی که به کار گرفته می‌شود، ممکن است هزینه‌هایی داشته باشد، اما در نهایت خروجی حول 2 مدار افزایش تعداد و کیفیت محصول می‌چرخد، اما آن فرآیندی که در وزارتخانه‌های کشور به‌ویژه صمت درباره بکارگیری دانش‌بنیان‌ها به‌منظور تحقق اقتصاد دانش‌بنیان رخ می‌دهد، فارغ از تعاریف و اصول گفته‌شده است. متاسفانه وزارت صمت و دیگر وزارتخانه‌ها در سازمان‌های دیگر، وقتی صحبت از تولید دانش‌بنیان می‌شود، تصور می‌کنند که باید سراغ یک فرآیند ناشناخته و عجیب و غریب بروند که معمولا فناوری های‌تک را شامل می‌شود و وقتی هم که می‌خواهند از تولید دانش‌بنیان حمایت کنند، سراغ شرکت‌هایی می‌روند که تولیدات‌شان در زمره محصولات های‌تک است. این در حالی است که شمار زیادی از فناوران در اکوسیستم دانش‌بنیان از فناوری‌های های‌تک و بسیار پیشرفته استفاده نیم‌بند کنند و اصلا لزومی هم ندارد که چنین فناوری‌هایی را به‌کار ببرند.

اقتصاد نفتی، سد راه توسعه دانش‌بنیان

پرسشی که مطرح می‌شود، این است که باتوجه به افزایش شمار شرکت‌های دانش‌بنیان در یک سال اخیر چرا تاکنون اتفاق مهمی که بتواند وضعیت اقتصاد کشور را از حالت بیماری رها کند، به کمک فناوران به‌وجود نیامده است؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت، به 2 دلیل عمده بر می‌گردد. اقتصاد وابسته به فروش نفت در ایران و در کل، در هر کشوری سد راه توسعه فناوری است. کشوری که بیش از یک قرن اقتصادش به نفت وابسته و درآمدهای نفتی هنوز به کامش شیرین است و از رانت منابع نفتی استفاده می‌کند، نیازی به تحقیق و توسعه و کاربرد فناوری در فرآیند تولید ندارد. در این شرایط معمولا با پرداخت درآمد حاصل از نفت محصولات موردنیاز باوجود توان تولید در داخل با نرخ کمتر وارد می‌شود.

دلیل دوم، وجود انواع اقسام انحصار در کشور است. برای مثال، وقتی خودروساز انحصارگر، می‌تواند هر خودرویی با هر سطح ایمنی را روانه بازار کند، دلیلی برای ارتقای کیفیت با توان دانش‌بنیان که قطعا هزینه‌بر هم هست، نمی‌بیند. در کل، وضعیت اسفبار شرکت‌های خودروسازی در کشور ناشی از عدم‌کاربرد دانش‌بنیان‌ها در بدنه آنها است. بی‌شک تا زمانی که شیوه حکمرانی اقتصادی در کشور مبتنی بر نفت باشد، صحبت از دانش‌بنیان خنده‌دار است. بنابراین به‌دلیل درآمدهای نفتی، تولیدکنندگان دلیلی نمی‌بینند که دانش را در بدنه تولید وارد کنند. وقتی که هر تولیدکننده‌ای؛ به‌عنوان‌مثال خودروسازان می‌توانند هر محصولی را با هر درجه کیفیت در بازار بفروشند، چرا باید در فرآیند تحقیق و توسعه هزینه کنند و دانش فنی را به کار بگیرند؟

سخن پایانی

علاوه بر موارد گفته‌شده، این شرکت‌ها برای آنکه عموما رشد کنند، منابع داخلی، کفاف‌شان را نخواهد داد، بنابراین باید ابزارهای مالی دیگری برای آنها در نظر گرفته شود. موضوع تقاضا از جمله مشکلات شرکت‌های دانش‌بنیان است. در واقع بسیاری از مواقع شرکت‌های دانش‌بنیان در ایران به دلایل مختلف، تقاضای متفاوتی ندارند و بازار تثبیت‌شده است؛ یک محصول تولید می‌شود، رقابت هم وجود ندارد و بنابراین به‌دنبال بروزرسانی نیستند، بنابراین چنانچه بخواهیم بر رشد شرکت‌های دانش‌بنیان تمرکز شود تا این شرکت‌های کوچک به شرکت‌های متوسط و سپس به شرکت‌های بزرگ تبدیل شوند، چند دستگاه مختلف باید پای کار بیایند و هماهنگ با هم، دستورها را تعریف کنند.