فیلم جنازه مالک و سازنده متروپل چه کسانی را خوشحال کرد؟
ما ایرانیان - غالباً- مهربانتر از آنیم که هر قدر هم با کسی اختلاف داشته باشیم به مرگ او راضی باشیم ولی چرا غالبا؟ چون دست کم در این فقره می توان حدس زد کسانی خرسند شده باشند...
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- صدا و سیما فیلمی منتشر کرده که در آن بستگان حسین عبدالباقی مالک و سازنده برج فروریخته «متروپل» آبادان، هویت او را تأیید و گریه کنان با عزیز خود وداع میکنند.
این صحنه که کشوی سردخانه گشوده و از یکی از بستگان خواسته شود هویت متوفا را شناسایی کند برای هر کسی که نمیخواهد خبر مرگ عزیز خود را باور کند دردناک است و یکی از فراموش ناشدنی تجربیات و خاطرات درتمام این هفتاد هشتادسال که روی این دنیا زندگی میکنیم و کاش پیش نیاید.
در این ویدیو البته تصویری از چهره عبدالباقی دیده نمیشود بلکه تنها سیاهپوشانی را میبینیم که شدت حُزن آنان و «حاج حسین حاج حسین» گفتنشان برای مرد 40 ساله را باید به این معنی دانست که بستگان نزدیک او هستند.
میتوان حدس زد نمایش صورت له شده زیر آوار مناسب نبوده وگرنه چهره عبدالباقی را نشان میدادند تا به شایعات پاسخ داده شود و حرف و حدیثی باقی نماند.
شایعاتی که البته بیشتر بر پایه این پرسش استوار است که چگونه ساعاتی پس از اعلام خبر بازداشت این خبر منتشر شد که خود او در ساختمان و در دفتر کار و زیر آوار بوده و مرده است؟
روشن است که در سردخانه نمیتوان تئاتر راه انداخت و از بستگان یا کسانی به نام بستگان خواست شیون و زاری راه بیندازند؛ فیلم «چند میگیری گریه کنی» که نیست. پای اعتبار صدا وسیما در میان است و نمیتوان گفت فعلا زاری کنید تا آقای عبدالباقی به کانادا برسد وبعد برای شما هم دعوتنامه بفرستد و باقی عمر را با آقای عبدالباقی در آن سوی دنیا سپری کنید و این بهترین گزینه برای رهایی از خشم بازماندگان قربانیان ساختمانی است که روی لجن و به احتمال زیاد با پول لجن (آلوده) بنا شد و بر سر آدم های بی گناه آوار شد.
حادثه، خبر نمیکند اما این یکی از آن دست حوادث بوده که خبر کرد و توجه نشد و قابل پیش بینی بوده چون هشدار داده بودند و عبدالباقی باید به این پرسش در محکمه پاسخ میداد.
فیلم، ناراحت کننده است. ما ایرانیان - غالباً- مهربانتر از آنیم که هر قدر هم با کسی اختلاف داشته باشیم به مرگ او راضی باشیم و هر چه هم او مقصر، زن وفرزند را ضجهکنان بپسندیم.
بنا بر این با فرض صحت این ویدیو و امید به این کسانی درصدد فریب صدا وسیما برنیامده باشند میتوان حدس زد تنها کسانی که از مشاهده آن خرسند شدند آنانی بودند که جاهای مختلف از عبدالباقی و تیم او رشوه گرفتند تا موانع را کنار بزند و ساختمان را بتوانند بالا ببرند و استحکام را نادیده بگیرند.
حالا مشخص میشود که چرا دربالا قید «غالباً» را آوردم. چون اینها هم ایرانی هستند و شوربختانه دریافت رشوه در تار و پود ساختار اداری ما رخنه کرده و کلید حل مشکلات است. وقتی به مرحوم «سلطان رشوه» در دادگاه گفتند چرا رشوه میدادی، پاسخ داد: کلیدی است که هر درِ بستهای را باز میکند و پاک ترین ها را هم در مظان اتهام قرار داده است.
ساختمان متروپل را روی خاک سست و زمین لجن ساختند. پروژهای که به گفته معاون پارلمانی رییس جمهوری - بهترین سخن او تا کنون - حاصل زد و بند بوده یعنی با پول لجن. این همه تخلف اما مگر بی رشوه شدنی است؟
پس میتوان گفت هر چند غالب ایرانیان از دیدن تصویر جنازه دیگران ولو دشمنشان باشند خرسند نمیشوند اما رشوه بگیران را باید مستثنا کرد چون خاطرشان آسوده می شود که لو نمیروند.
در این فقره هم مراد کسانی است که کارهای عبدالباقی را اینجا و آنجا راه انداختند و حالا به قاعده از مشاهده این فیلم احساس رضایت میکنند و شاید به خاطر خرسندی از شنیدن خبر مرگ کسی که آنها را به نان و نوایی رسانده عذاب وجدان هم نداشته باشند و مثل «العاذر» خود را این گونه تسکین بدهند که «اگر میخواست، میتوانست» یا «انشاءالله که زنده است» و دیگری را جای او تصور کردهاند.
آن دیگران که حالا سر به 14 نفر زدهاند اما قطعا مردهاند و به قاعده به خاطر آنها هم که شده لبخند باید بر چهره این رشوه بگیران بماسد. البته اگر اندک وجدانی در آنان سوسو بزند در این جامعه پول زده که حال آدم از خیلی چیزها به هم میخورد...
کانال عصر ایران در تلگرام