فیلم «شیر سنگی»، نماد عزت ملت و سمبل شجاعت
تم حماسی فیلم و موضوع داستانی آن که تقابل دو دیدگاه متفاوت در مفهوم «عزت ملت» را به شیوهای هنرمندانه و با نمادپردازیهای قوم بختیاری، مانند شیر سنگی به نمایش میگذارد.
به گزارش مشرق، فیلم «شیر سنگی» که شب انتخابات ریاستجمهوری 1400، از شبکه چهار سیما پخش شد، یکی از خوشساختترین و حماسیترین فیلمهای دهه 60 خورشیدی است که تنها یکسال پس از ختم جنگ (ایران و عراق) ساخته و منتشر شد. فیلم ساخته بنیاد سینمایی فارابی و به نویسندگی و کارگردانی مسعود جعفریجوزانی است و از بازی هنرمندان توانمندی همچون علی نصیریان (در نقش علییار، رئیس یکی از طوایف بختیاری)، عزتالله انتظامی (نامدارخان، خان بختیاری)، ولیالله شیراندامی (عامری یا رئیس نظمیه) و تعدادی بازیگر سرشناس دیگر برخوردار است.
داستان فیلم حول تم «عزت بختیاری» یا به تعبیری «عزت ملت» شکل میگیرد و موضوع آن؛ موضوع کشته شدن مرموز یک افسر انگلیسی در مجاورت لولههای نفت است که از ایلات بختیاری میگذرد. رئیس نظمیه (عامری) از طرف دولت و مستشاران انگلیسی، نامدار خان را تحت فشار میگذارد که کوهیار، فرزند علییار (رئیس یکی از طوایف) را بهعنوان قاتل تحویل دهد. کوهیار دست بر قرآن میگذارد و قتل را نمیپذیرد، با این حال فشار و تحریکات عامری شدت میگیرد و به خان بختیاری (نامدارخان) که از دوستان نزدیک و قوم و خویش علییار نیز هست هشدار میدهد که عدم تحویل کوهیار میتواند عواقب ناخوشآیندی برای کل ایل به همراه داشته باشد و حتی منجر به جنگ و قشونکشی شود. نامدارخان تحت تحریکات عامری، علییار و طایفه را برای تحویل کوهیار تحت فشار قرار میدهد. در حین گفتوگوی بزرگان طایفه، کوهیار خود را تسلیم عامری میکند و برای نجات پدر و طایفه، قتل ناکرده را گردن میگیرد.
علییار و تعدادی از مردان طایفه که باور به بیگناهی کوهیار دارند، اسبها را زین کرده، تفنگ بر دوش به قلعه خان و نظمیه میروند و در درگیری خونینی کوهیار را آزاد میکنند. در صحنههای پایانی فیلم اسفندیار، پسر خان (با بازی حمید جبلی) که تا آن لحظه شخصیتی نه چندان قوی از خود نشان داده بود، در نمایی حماسی عامری را میکشد و سرانجام، نامدارخان جسم بیجان علییار، دوست و شوهر خواهر خود را مییابد و با بغض میگوید بر مزارش شیر سنگی خواهد گذاشت.
همانگونه که گفته شد، تم فیلم حول مفهوم «عزت بختیاری» شکل میگیرد که با تعمیم ایل بختیاری بهعنوان قومی از اقوام ایرانی، میتوان آن را «عزت ملت» نیز برشمرد و دیدگاه و تعریف بعضا متفاوت خان بختیاری (نامدارخان) و رئیس طایفه (علییار) را بهعنوان دیدگاههای دو جناح حاضر در حاکمیت سیاسی امروز ایران تعبیر نمود و این پرسش که براستی «عزت ملت» چیست یا در چیست؟
در یکی از صحنههای فیلم، وقتی دو دوست قدیمی (نامدارخان و علییار) با هم وارد گفتوگو میشوند، نامدارخان میگوید؛ زمانه تغییر کرده است و نمیتوان برای همیشه چوپان بود و گلهداری کرد. او به حمایتهای دولت از ایل بختیاری اشاره میکند؛ اینکه دولت شر خزعل و غارتگران را از ایل دور کرده، به واسطه صنعت نفت جوانان ایل را شاغل کرده و خلاصه هوای ایل را داشته است، اما علییار در پاسخ میگوید؛ چرا دولت اجنبی (انگلیسیها) را بر ما مسلط کرده، چرا خود ما نفت را از زمینهایمان بیرون نمیکشیم تا جوانان ما برای اجنبی خفت و خواری نکشند؟ در پایان نامدارخان میگوید من «عزت بختیاری» را میخواهم، اما علییار به این خواست خان با دیده تردید مینگرد و همچنان که خان با غضب سوار اسبش شده، دور میشود، میگوید: «این اسب همان اسب است، این تفنگ همان تفنگ است، اما این مرد همان مرد نیست!»
تم حماسی فیلم و موضوع داستانی آن که تقابل دو دیدگاه متفاوت در مفهوم «عزت ملت» را به شیوهای هنرمندانه و با نمادپردازیهای قوم بختیاری، مانند شیر سنگی به نمایش میگذارد، بیشک تناسب پخش آن را در شب انتخابات و شباهت موضوعی آن را به موضوعات اصلی مورد بحث در سیاست امروز ایران (و در مناظرات انتخاباتی) متبادر میسازد. اینکه بهراستی «عزت ملت» چیست و چگونه بدست میآید؟ نسبت این عزت با روابط بینالملل و سیاست خارجی حاکمیت چگونه است؟ نسبتش با ملاحظات داخلی؛ عدالت، همبستگی، رشد و رفاه اجتماعی چگونه است و در نهایت اینکه برای دستیابی به این عزت باید نامدارخان بود و چشم به قدرت و حمایت بیگانه دوخت یا باید علییار بود؛ تسلیم بیگانه نشد و به خود نگریست؟ پاسخ نه این و نه آن، یا هم این و هم آن؛ اگر چه واضح و بدیهی، اما سهل و ممتنع است.
واقعیت این است که عالم سیاست، عالم یکسونگری و مطلقگرایی نیست. نمیتوان در یک سیستم سیاسی موفق و ثباتمند، تنها به روابط خارجی نگریست و مسائل داخلی را به آن گره زد و از دست گذاشت. همچنان که نمیتوان در پرداختن به مسائل داخلی از دنیای پیرامون غافل بود و به قولی از قافله عقب ماند. مفهوم «عزت ملت» نیز درون خود هر دو جنبه را در بردارد؛ عزت ملت، هر چه باشد در وهله نخست مفهومی در درون خود ملت است و به ملت بازمیگردد، اما این عزت کجا نمود یافته و بدست میآید؟ بدیهی است که یک نفر، یک کشور یا یک ملت؛ خود به تنهایی و برای خود عزیز و عزتمند نیست، بلکه این عز و عزت در جمع دیگران و میان دیگر کشورهاست که نمود مییابد و حاصل میشود. خودبینی و خودمحوری و بستن درهای رابطه با دیگران، همانقدر میتواند زیانبار بوده و خسران به بار آورد که شیفتگی و وابستگی به این و آن میتواند عزت نفس را پایمال و انسان را ویران سازد.
بدین معنا ارجحیت و اولویت در مفهوم عزت، خواه ناخواه گزینش و انتخابی سیاسی است. از آنجا که این مفهوم نسبت مستقیمی با حفظ ثبات و تعادل دارد. مفاهیمی که بیش از هر چه در سیاست تعبیر و تبلور مییابند. سیاست به معنای حفظ تعادل و عدم یکسونگری که در نهایت موجب پیشرفت، پیروزی، رشد و رفاه و در یک کلام موجب عزت ملت در جهان پیچیده و ناملایم امروز میشود. مانند نماد ایستاده و با ثبات شیر سنگی بر مزار مردان شجاع و میهندوست.
منبع: کیهان