فیلمهای ایرانی، برنده بدون رقیب در سالن سینما
هیچ کالا و صنعتی بدون احساس ترس از عقب ماندن در میدان رقابت به فکر بهبود وضعیت و افزایش سطح کیفیت خود نمیافتد و البته «سینما» نیز در این میان مستثنی نیست. گزارش زیر روایت مختصری از اکران فیلمهای خارجی در تاریخ سینمای ایران است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هفته گذشته بود که متوجه شدیم بار دیگر برخی از سینماهای کشور اقدام به اکران فیلمهای خارجی کردند. اگرچه این فیلمهای در حال نمایش فیلمهای اکران شده در ماههای قبلاند و برخی از آنها مانند جوکر در سطح وسیعی دیده شده است اما این اتفاق نشان از این دارد که سینماها خصوصا به دلیل الزام بر استفاده 50 درصدی سالن چندان فروش زیادی ندارند. از سوی دیگر مخاطبین فیلمهای خارجی در ایران هنوز به اکران و تماشای فیلمها در سالنهای سینما امیدوارند.
گزارش زیر روایت مختصری است از روند اکران فیلمهای خارجی در ایران از قبل از انقلاب تا به امروز.
«شعله» و آتش اشتیاق مخاطبین به فیلم جذاب
تاریخ ابتدایی اکران فیلمهای خارجی برمیگردد به قبل از انقلاب اسلامی و با فیلمهای آمریکایی و هندی. فیلمهایی که به علت نبودن اینترنت و امکانات امروزی در سالنهای سینماها مورد استقبال قرار میگرفتند و بنابراین برخی از آنان مانند فیلم شعله با بازی آمیتاب باچان یکی از شلوغترین فیلمهای اکران تاریخ سینمای قبل از انقلاب است.
نمایی از فیلم شعله
البته به گفته حسین زندباف تدوینگر قدیمی سینمای ایران فیلم وستساید استوری نیز از فیلمهای بسیار مورد استقبال مردم بود.
ویدئو و اکران فیلمهای خارجی در خانه
بعد از انقلاب اسلامی نیز چرخه نمایش فیلمهای خارجی تعطیل نشد و برخی از فیلمهای علمی - خیالی جای فیلمهای قبل از انقلاب را گرفت. فیلمهایی مانند خداحافظ ژوپیتر در مسیر اکران فیلمهای خارجی جدید قرار گرفت. البته این امر چندان دیگر مورد توجه مانند سابق قرار نگرفت زیرا اولا دیگر سروکله ویدیو پیدا شده بود و فیلمهای خارجی در قالب ویدیو در منازل در حال پخش بودند و از سویی فیلمهای ایرانی بعد از انقلاب جان تازهای گرفته و با فضا و تمهای مختلف بر پرده سینماها نقش بسته بودند.
بنابراین فیلمهای خارجی با یک عقبنشینی نسبت به اکران در سینماها روبرو شد اما این به معنای فراموش شدن از سبد فرهنگی و سرگرمی مردم ایران نبود بلکه برعکس مردم از این روز به بعد با فراغ بال بیشتری در حال تماشای فیلمهای مختلف و البته روز خارجی در خانههای خود و با دورهمی دوستان و خویشاوندان خود بودند.
از سوی دیگر بلوک غرب و شرق در روزهای اوج جنگ سرد بودند و همین امر باعث شده بود تا فیلمهای پر خرج آمریکایی مانند سهگانه رامبو ساخته شود و فیلمهای جیمزباند نیز خیز جدی بگیرد و از رهگذر این تولیدات اکشن سرگرمی مردم ایران نیز در خانهها در کنار برنامههای خاطرهانگیز دهه 1360 و سبد سرگرمی محصولات خارجی برای آنان که به این فضا علاقهمند بودند تکمیل میشد.
نمایی از فیلم اولین خون
با این حساب رفته رفته دیگر اثری از فیلمهای خارجی در پرده سینما نبود و با فیلمهای کارگردانان موج نوی ایرانی همراه با فیلمهای کارگردانان جوان روز به روز بر صف اکران اضافه میشد و سینمای ایران نیز به دلیل آنکه مانند امروز از تعداد زیادی سالن برخوردار نبود با سرعت خوبی تنوع قابل قبولی از فیلمها را بر پرده خود شاهد بود.
از انتهای دهه 1370 نیز با ورود نسل تازه بستر صنعت دیجیتال یعنی کامپکت دیسک یا همان سیدی فیلمهای خارجی با زیرنویس فارسی و با رایتهای انبوه به سرعت بیشتری در خانهها دیده میشدند. فیلمهای تازه در ژانرهای گوناگون که هر کدام مخاطب خاص خود را داشتند.
حرکت هوشمندانه صداوسیما برای جذب مخاطب
علاوه بر آن در همین سالها صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز در زمینه نمایش فیلمها و سریالهای خارجی کمکاری نکرد و به نمایش سریالهای خوبی مانند کاراگاه دریک، پوآرو، شرلوک هلمز و سریالهایی که عموما پلیسی بودند و مخاطبین و هواداران فراوانی داشتند و فیلمهای و سریالهای ملودرامی که با ذائقه ایرانیان همخوانی بسیار خوبی داشت مانند قصههای جزیره، پزشک دهکده، آنه شرلی و... که بیشتر به دلیل فضای رمانتیک و عاشقانه آن مورد توجه مردم قرار گرفته بود، نمایش داد.
نمایی از آنه شرلی
این روال تقریبا تا 10 سال بعد از آن به همین منوال ادامه داشت البته در میانه دهه 1380 با ورود نسل دیگر و جدید صنعت دیجیتال یعنی DVD هم کیفیت فیلمها بالا رفت و تعداد آنان به دلیل حجم بالای DVDها بیشتر و بنابراین حجم فیلمها و خرید و فروش آنان نیز بیشتر شد. حالا در هر خانهای یک دستگاه DVD پلیر برای اکران فیلمهای خارجی وجود داشت و کمی بعدتر هم سینمای خانگی با امکانات روز دیجیتال، منازل مردم دنیا را مانند سینما کرده بود و علاقهمندان فیلم و سینما تا حدودی سینما را به خانه خود آورده بودند.
از ایران تا هالیوود با یک کلیک
از این لحظه به بعد دو اتفاق مهم باعث شد تا موضوع فیلمهای خارجی بعد از سالها به صورت دیگری رقم بخورد.
اول اینکه با بیشتر شدن پهنای باند اینترنت و امکان دانلود فیلمهای صددرصد روز خارجی برای کاربران ایرانی، آن هم فیلمهایی که با کیفیت خارقالعادهای نسبت به سالهای قبل تولید میشدند دسترسی علاقهمندان را به فیلمهای خارجی بسیار آسان و ساده کرد. حالا هرکس فیلمی را که میخواهد میتواند تنها با یک کلیک تماشا کند و از دیدن آن لذت ببرد.
مخاطبی که تا دیروز باید فیلمها را از میان DVD فروشهای خیابانها و مغازههایی که مخفیانه فیلمها را میفروختند پیدا میکرد حالا بدون استرس و دغدغه فیلم خود را در منزل خود دانلود میکند و به تماشای آن مینشیند.
خرید فیلم خارجی از بساط دستفروشان
سینماروی ایرانی فیلمها را در سینما میخواهد
از سوی دیگر این سهولت و فراوانی باعث شد تا مخاطب فیلمهای خارجی دیگر فقط به صرف داشتن فیلم و تماشای آن در خانه خود راضی نشود. او دیگر خود را به عنوان مخاطب جدی فیلم خارجی مانند دیگر هواداران این فیلمها در جای جای دنیا میدید که دوست دارد فیلمهای روز را در سالن سینما و بر پرده عریض آن تماشا کند.
برخی از سالنداران سینما نیز از این فرصت استفاده کردند و با راهاندازی سینماتکها بساط اکران فیلمهای خارجی را به پا کردند. طرفداران فیلمها خود را به سالنهای فیلمهای خارجی رساندند تا مانند دیگر مردم جهان تجربه دیدن فیلمهای خارجی را در سالنهای سینما داشته باشند.
در این میان برخی از مسئولین فرهنگی احساس کردند که این روال میتواند با تحت نظر گرفتن خود دولت و با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برخی از فیلمها را به صورت رسمی و جدی وارد گود اکران فیلمها در کنار فیلمهای ایرانی کند. فیلمهایی که البته فاصله کمی با اکران خود در خارج از کشور داشتند و از این نظر یک قدم به اکران مشابه خود در خارج از ایران نزدیک شده بودند.
چیزی که مسئول این پروژه یعنی علی آشتیانی از تهیهکنندگان و مدیران دفاتر پخش گفته بود: ایدهآل ما برای اکران آثار خارجی انتخاب آثار با کیفیت و خوب و همزمان بودن این اکران با پخش بینالمللی اثر است.
علی آشتیانی
این پروسه که به تابستان سال 1397 برمیگردد با گذشت مدت زمان نه چندان طولانی با تمام تلاشهایی که برای آن شد به نتیجه چشمگیری نرسید و باعث شد برخی از تهیهکنندگان احساس کنند که فیلمهای آنان در خطر جدی ورشکستگی قرار گرفته است زیرا فیلمهای ایرانی مدت زمان زیادی است که دیگر آن فروش و تنوع و هواداران قبلی که بر سر سینما صف میبستند را ندارد و همین مقدار کمی که به سینما میآمدند نیز امکان داشت که دیگر به تماشای فیلم ایرانی نیاید.
فیلمهای ایرانی مدت زمانی بود که از فقدان جذابیت و فیلمنامه و ساختار محکم رنج میبرد و مخاطبین کمتر فیلمی را پیدا میکردند که آنان را از آمدن به سینما خوشحال کند. تهیهکنندگان نیز به جای بهبود اوضاع فیلمنامه و ترکیب بهتر عوامل فیلم برای ساخت فیلمی با قدرت بیشتر خود را با طرح اکران فیلمهای خارجی در تهدید میدیدند و بنابراین با فعالیت رسانهای و سنگاندازی بر سر راه کسانی که در مسیر اکران فیلمهای خارجی بودند عملا طرح اکران فیلمهای خارجی در سینما لغو شد و مخاطبین این فیلمها تنها میتوانند در سینماتک فیلمهای خود را تماشا کنند.
میدان رقابت برای برنده تنهای سینمای ایران
این روال باعث شد تا سینمای ما خسته و با مخاطبین نه چندان زیاد باقی بماند و به جای قرار گرفتن در رقابت جدی با نمونه خارجی خود بر مسیر قبلی خود ادامه دهد. چیزی که نمونه مشابه آن را میتوان در صنعت خودرو یا یک تفاوت دید. در خودرو انواع ماشینهای خارجی در کشور مورد استفاده است منتها به دلیل بالا بودن هزینههای گمرک و... عملا قیمت آن آنقدر بالا است که مشتری ایرانی قدرت خرید آن را ندارد و مجبور میشود که به مورد ایرانی بیکیفیت تن دهد. در حالی که اگر رقابت در شرایط برابر ایجاد شود تولید کننده ایرانی نیز مجبور میشود که از قالب قدیمی و خسته خود بیرون بیاید و با رونق در تولید کار کیفی، جنس خوب به مشتری خود دهد تا ضمن بالا بردن رضایت او سطح تولید ملی خود را افزایش دهد.
سینمای ایران نیز به عنوان یک مقوله صنعتی و فرهنگی دست کمی از این ماجرا ندارد و باید با بالابردن سطح تولیدات خود ضمن آنکه رضایتمندی مخاطبین خود را افزایش دهد، به عنوان یک صنعت - رسانه و هنر ارزشمند، جذاب با رونق و دارای قدرت اقتصادی بالا قلمداد شود. منتها در صورتی که تک و تنها در میدان رقابت ایستاده باشد شاهد بالارفتن سطح آن نخواهیم بود و مافیای اکران فیلمهای خوابآور و ضدمخاطب از این جریان لذت خواهند برد.
انتهای پیام /