«فیلم کوتاه» در هزارتوی «پخش»؛ این قصه سر دراز دارد!
تهران - ایرنا - هر فیلمی ساخته میشود تا دیده شود؛ یادآوری همین اصل ساده، در سینمای کوتاه میتواند منجر به بازخوانی یک مرثیه شود. فیلمهای کوتاه معمولاً در عرصه «پخش» با مشکلات جدی مواجهاند و مسیرهای دسترسی مخاطبان به آنها آنقدر محدود و محصور است که گاهی تبدیل به یک هزارتو پیش روی هر اثر میشود.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، مسئله لزوم آسیبشناسی فرآیند توزیع در سینمای کوتاه و بازخوانی ظرفیتهای موجود اما مغفول در این عرصه را دوچندان میکند. در شرایطی که بسترهایی همچون تلویزیون و یا پلتفرمهای مجازی هر یک شرایط خاصی برای پذیرش فیلمهای کوتاه دارند و عرضه و پخش آثار در حوزه اکران عمومی و حتی جشنوارهای با دستاندازها و حاشیههای بسیاری مواجه است، تلاش کردهایم تا در گفتگو با صاحبنظران حوزه «پخش» به بازخوانی مهمترین موانع و پیشنهاد برخی از راهبردها برای عبور از این فضای پرچالش بپردازیم.
رقابت سخت در یک میدان بینالمللی
علیرضا شاهرخی یکی از پخشکنندگان فعال در سینما، درباره موانع موجود در مسیر پخش «فیلم کوتاه» گفت: اصولاً فیلم کوتاه در حوزه «فروش» با مشکل مواجه است. البته این به معنای آن نیست که فیلم کوتاه خوب نداریم. این بحث اساسا یک بحث کیفی درباره تولیدات سینمای کوتاه نیست. بلکه مسئله این است که سینمای کوتاه به اندازه سینمای بلند خواهان و متقاضی ندارد. این مسئله مربوط به ایران هم نیست و در همه جای دنیا شرایط همینگونه است.
وی افزود: شاید در برخی کشورها، هر از گاهی موقعیتهایی را بهوجود بیاورند تا فیلمهای کوتاه در قالب پیکج در سالنها و سینماها به نمایش گذاشته شوند اما در مجموع و بهنسبت سینمای بلند، سینمای کوتاه مخاطب کمتری دارد. البته در این سالها جریان فیلم کوتاه نه فقط در کشور ما که در سراسر دنیا رشد کرده است و شاهد توجه به این حوزه هستیم. در این شرایط اگر فیلمها قابلیتها و استانداردهای بینالمللی داشته باشند، حتی میتوان روی آنها سرمایهگذاری کرد.
این پخشکننده تأکید کرد: عموما فیلمهای کوتاه ما با رویکرد جشنوارهای تولید میشوند و معمولا به بحث درآمدزایی و بازگشت سرمایه، در فرآیند تولید آنها فکر نمیشود. به همین دلیل کار پخش در این حوزه سخت است. آنقدر رقابت در این بخش سنگین است، که تنها فیلمهایی که در جشنوارهها موفق عمل کرده باشند، شانس بیشتری در این بازار پیدا میکنند.
وی درباره راهکارهایی که میتواند منجر به توجه بیشتر به حوزه پخش در سینمای کوتاه شود هم گفت: با توجه به تجربه شکلگیری فضاهایی مانند «هنروتجربه» در کشور، بهنظر کار اصلی در این حوزه را نهادهای دولتی میتوانند انجام دهند. شاید «هنروتجربه» نمونهای از حمایت از فیلمهایی باشد که شانس کمتری در اکران عمومی پیدا میکنند. میتوان برای فیلمهای کوتاه هم چنین فضاهایی را در نظر گرفت تا با حمایت نهادهای دولتی مانند انجمن سینمای جوانان، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و بنیاد فارابی، به اکران فیلم کوتاه کمک شود. در شرایط فعلی و با توجه به سینماگریزی بهوجود آمده پس از دوران کرونا، شاید کار سختتر شده باشد اما بازهم راهکار اصلی حمایتهای دولتی است.
شاهرخی درباره حضور در عرصه پخش بینالمللی فیلمهای کوتاه ایرانی هم گفت: باید وارد میدان رقابت شویم. حجم فیلمهای کوتاهی که در دنیا در حال عرضه است، طبیعتا از فیلمهای بلند بسیار بیشتر و به همین دلیل رقابت در این حوزه سختتر است. ما در سینمای بلند هم این قاعده را داریم که یک فیلم ابتدا باید استانداردهای لازم را داشته باشد، بعد در جشنوارههای معتبر حضور داشته باشد تا شانس بالاتری برای عرضه بینالمللی داشته باشد. در سینمای کوتاه هم شرایط به همین صورت است. باید کیفیت کارهای خود را بالا ببریم.
وی درباره نقش «پخشکننده» ها در این حوزه هم گفت: پخشکننده باید نگاه تخصصی داشته باشد و سراغ بسترهای عرضه فیلم کوتاه برود اما بخش دیگری از کار به مایی برمیگردد که باید برای پخشکننده متریال و محتوا تولید کنیم. در میان همصنفان خود ما در حوزه پخش هم کمتر شاهد هستیم که به صورت تخصصی، یک پخشکننده در حوزه سینمای کوتاه فعال باشد. تمرکز ما در حوزه سینمای کوتاه باید بیشتر باشد. امروز قیمتهایی که برای خرید فیلم کوتاه اعلام میشود هم رقمهای خوبی است و به همین دلیل میتوانیم با تمرکز بیشتر در حوزه پخش فیلم کوتاه فعالیت داشته باشیم.
وقتی عرضهکننده نیست، بازاری هم نیست!
پژمان مظاهریپور مستندساز فعال در حوزه پخش هم ضمن اشاره به شرایط مشابه فیلمهای مستند و فیلمهای کوتاه در زمینه عرضه و پخش، توضیح داد: تولید فیلم مستند همواره به شکل کارمندی اتفاق میافتد، به این معنا که موسسات و سازمانهای تولیدکننده فیلم مستند، غالبا دولتی هستند و از بودجه عمومی استفاده میکنند. به همین دلیل معمولا این آثار بازاری ندارند و پخشکنندههای خصوصی وارد جریان عرضه آنها نمیشوند. به تعبیر دقیقتر از پخش این آثار، سودی عاید شرکتهای پخش نمیشود.
وی افزود: بازار محصولاتی از این دست، معمولا خارج از کشور است و در خارج از کشور هم، محدودیتهای امنیتی و اقتصادی در زمینه تبادل پول وجود دارد. در این شرایط وقتی فیلمسازی با سرمایه شخصی اقدام به فیلمسازی میکند، دورنمای خوبی پیش روی خود ندارد. در سینمای داستانی هم شاهد همین شرایط هستیم و معمولا درآمدها متکی بر پخش نیست. آنها هم نیازمند حمایتهای دولتی هستند.
مظاهریپور تأکید: برای پخش فیلم مستند و کوتاه از این منظر، ابتدا باید مخاطبشناسی درستی داشته باشیم، مخاطبهای خود را گروهبندی و فضاهای عرضه را برای خودمان تعریف کنیم. همزمان باید پلتفرمها هم تقویت شوند اما آنچه مهمتر از هر نکته دیگری است، تأمین متریال مناسب است. بهعنوان مثال در تلویزیون از ابتدای هر سال، برنامهریزی صورت میگیرد و میدانند در هر سال چند ساعت برنامه تاریخی میخواهند، چقدر برنامه سرگرمی میخواهند و چقدر تولید مناسبتی نیاز دارند. نه فقط در ایران که در همه جای دنیا این برنامهریزی برای تأمین متریال مناسبت با خواست مخاطب، در تلویزیون وجود دارد.
وی افزود: اتفاقی که در ایران رخ میدهد این است که من به عنوان مستندساز با تلویزیون وارد مذاکره میشوم و مجموعه مستندی را تولید میکنم. بعد از همان مستند نسخهای کوتاه درمیآورم تا به جشنواره فیلم کوتاه بدهم. بعد از همان یک نسخه 70 دقیقهای برای عرضه در هنروتجربه درست میکنم! چنین اتفاقی از منظر فیلمسازی، شگفتآور است. وقتی صحبت از متریال مشخص میکنیم همین است که بدانیم تولید ما برای عرضه در یک پلتفرم، باید متفاوت از تولید ما برای تلویزیون باشد و مقتضای هر کدام را هم بدانیم.
این سینماگر در ادامه گفت: تا همین 20 سال پیش، فیلم کوتاه یک اثر هنری بود که ساخته میشد اما قرار نبود بعد از آن اتفاقی برای آن بیافتد. در آن شرایط فیلم کوتاه متر و معیاری شد برای آنکه سازندهاش بتواند فیلم بلند هم بسازد. در این فرآیند سینمای کوتاه ما کارگردانان خوب، فیلمنامهنویسان خوب، فیلمبردارهای خوب و تدوینگران خوبی را به سینمای حرفهای و بلند ما معرفی کرد اما این وضعیت باعث شد، دوستانی که فیلم کوتاه میسازند، خودشان به دنبال ایجاد بستر برای عرضه درست، اکران، فروش و دیده شدن اثرشان نباشند. وقتی عرضهکنندهای وجود نداشته باشد، طبیعتا بازاری هم شکل نمیگیرد. در این وضعیت برای تماشای فیلم کوتاه تنها باید سراغ پلتفرمها بروید.
معنای «پخش» ثبتنام جشنوارهای نیست!
علی غیاثوند هم درباره شرایط حوزه پخش فیلم کوتاه توضیح داد: نکته مهمی که وجود دارد این است که میزان فروش فیلم کوتاه در قیاس با فیلم بلند بسیار ناچیز است و فاکتورهای متنوعی هم در این زمینه دخیل است. نکته اصلیای که باعث میشود پخشکنندهها استقبال کمتری از فیلمهای کوتاه داشته باشند، همین مسئله درآمدزایی و نبود فروش مناسب است. فیلم کوتاه معمولا به سختی به فروش میرسد.
وی با اشاره به اینکه «پخش فیلم» سازوکار و تعریف مشخصی دارد، افزود: اینکه عدهای بگویند ما فیلمها را در چند جشنواره ثبتنام میکنیم و بابت آن پول میگیریم، تعریف «پخشکننده» نیست. شرط اول برای یک پخشکننده این است که بتواند شرایط محصول و محل عرضه آن را تحلیل و بررسی کند. در وهله دوم باید بتوان نقشه راه و استراتژی خود برای حرکت را مشخص کند که آن هم نیاز به قدرت خاص خودش را دارد. قاعده کلی این است که ثبتنام را از جشنوارههای الف آغاز میکنند و به سطوح پایینتر میروند تا اینکه فیلم در جایی پذیرفته شود، اما این فرمول برای همه فیلمها جواب نمیدهد، پخشکننده است که مسیر درست برای یک فیلم را میتواند تشخیص دهد. در مرحله بعد، یک پخشکننده باید بداند چگونه یک فیلم را پرزنت و عرضه کند. او باید شناخت کافی را از محصول داشته باشد. در نهایت هم نیاز به قدرت مذاکره دارد.
این کارشناس حوزه پخش ادامه داد: حضور متعدد یک فیلم کوتاه در چندین جشنواره، برای یک پخشکننده حرفهای به هیچعنوان مزیت محسوب نمیشود. ما حداقل 7 الی 8 هزار جشنواره در حوزه فیلم کوتاه داریم، در این میان بالاخره امکان حضور در 50 فستیوال برای یک فیلم فراهم میشود! پخشکننده حرفهای برایش مهم این است که اول نمایش جهانی فیلم در کجاست. افتتاحیه فیلم در کدام فستیوال اتفاق میافتد. اینها برای پخشکننده حرفهای اولویت دارد.
وی با انتقاد از تلاش برای حضور در جشنوارههای متعدد از سوی برخی فیلمسازان کوتاه، گفت: از آنجایی که این فیلمسازان در حوزه پخش حرفهای نیستند، مدل ورودشان به جشنوارهها هم غلط میشود. فیلمساز اگر ترتیب اولویت جشنوارهها را نداند، کار عرضه فیلمش را از یک فستیوال معمولی شروع میکند و ناخواسته در یک بازی قرار میگیرد. پخشکننده معمولا تصمیمی برای حضور اینگونه در جشنوارهها نمیگیرد.
غیاثوند درباره محدودیت در بسترهای عرضه فیلم کوتاه هم گفت: فیلم کوتاه معمولا از دقیقهای 15 دلار به بالا، به فروش میرسد اما اگر یک کمپانی بخواهد برای یک فیلم کوتاه دقیقهای 100 دلار هزینه کند، نهایتا سالی 10 فیلم را انتخاب میکند و بهشدت حجم فیلمهای کوتاهی که میخرد، کاهش پیدا میکند. در این شرایط یکی از فاکتورهایی که برای انتخاب فیلمها مهم میشود، حضور در جشنوارههای معتبر است. از این منظر فیلم کوتاه نیاز به حضور در جشنوارههای معتبر دارد تا شانس فروش خود را بالا ببرد. این البته به معنای فروش قطعی یک فیلم نیست.
وی افزود: بهتر است فیلمساز از مرحله نگارش فیلمنامه با پخشکنندهای وارد مذاکره و مشورت شود. پخشکننده حرفهای اگر بخواهد پخش یک فیلم کوتاه را برعهده بگیرد، بسیار سخت دست به انتخاب میزند، چراکه میداند چه فاکتورهایی در یک فیلم باید وجود داشته باشد که منتهی به فروش خوب شود. این فاکتورها در اکثر فیلمهای کوتاه ما نیست.