«لمپن» خواندن گروهی از مردم ایران مورد تأیید مسئولان صداوسیماست؟!
نقد پرویز پرستویی منطقی به نظر میرسد و انتظار میرفت با گذشت سه روز، شاهد واکنش متناسب با اظهارات توهین آمیز فراستی از سوی مدیران ارشد صداوسیما باشیم. ادعای مطرح از سوی فراستی، یا مبتنی بر مستنداتی نظیر نظرسنجی و جمع آوری اطلاعات آماری از تماشاگران پرتعداد این فیلم است و یا تحلیل برگرفته از حالات شخصی اوست.
پس از آنکه مسعود فراستی در هتاکی آشکار ضمن شعبه شعبه کردن مردم کشورمان، گروهی از مردم ایران را که به تماشای فیلم «مطرب» نشستهاند، «لمپن» خطاب کرد، پرویز پرستویی به درستی نسبت به چنین توهینی به گروهی از مردم ایران توسط این عنصر واکنش نشان داد؛ مسألهای که انتظار میرفت با واکنش جدی مسئولان صداوسیما مواجه شود و برخوردی قاطع با عوامل این برنامه و به ویژه گوینده این اظهارات رخ دهد و قاعدتا اگر چنین برخوردی رخ ندهد، ممکن است چنین متبادر شود که «لمپن خواندن» گروهی از مردم ایران، مورد تأیید مسئولان صداوسیماست.
به گزارش «تابناک»؛ «مخاطب فیلم طبقه متوسطی هستند که دست در کار تولید ندارند و از نظر فرهنگی لمپناند. مخاطب فیلم لمپنهایی هستند که ویژگیهای لمپن را ندارند. لمپن طبقه متوسطی هستند که از لمپن بورژوازی ارتزاق فرهنگی می کنند و مدینه فاضلهشون را همین آشغال نشان میده.» این بخشی از اظهارات فراستی در برنامه «زنده» هفت خطاب به تماشاگران فیلم سینمایی «مطرب» بود که در برنامه «هفت» هفته گذشته مطرح شد و حاوی توهین مستقیم به بخشی از مردم ایران بود.
«لمپن» اصطلاحی است که از واژه آلمانی «لومپنپرولتاریا / Lumpenproletariat» به معنی پرولتاریای ژنده، نخستین بار توسط کارل مارکس و فردریش انگلس در کتاب مشترک خود به نام «ایدئولوژی آلمانی» (1845) به کار بردند و در آثار بعدی خود نیز این لفظ را این گونه تعریف کردند که گروهی از جامعه هستند که بر خلاف بورژوازی (سرمایه دار) و پرولتاریا (کارگر) در تولید نقشی ندارد و در حاشیه اجتماع از راههای مشکوک مانند گدایی و واسطهگری و کلاهبرداری امرار معاش میکند. مارکس این گروه اجتماعی را وابسته و ریزهخوار بورژوازی و اشرافیت خوانده و به همین خاطر آنان را ضدانقلابی تلقی کرده است.
در چند دهه اخیر، این اصطلاح در زبانهای مختلف از جمله فارسی به عنوان توهین یا فحش مصطلح شده و به کار میرود و در ادبیات این شخص نیز بار توهینی و حکم خفیف کردن گروهی از مردم را دارد که یک فیلم دارای مجوز سازمان سینمایی و تاییدیه قوه قضاییه برای اکران را تماشا کردهاند و در میان آنها خانوادههای متعدد از قشرهای مختلف هستند.
همان گونه که مشخص است، گوینده به معنای این لفظ آشنا بوده، چنان که در فیلم ضمیمه شکایت تأکید میکند که این گروه از مردم را اشخاصی خارج از عرصه تولید میداند و بنابراین، سهو کلام رخ داده و گوینده با دقت این تعبیر را انتخاب و به بخشی از مردم ایران بدون هیچ بررسی و مستندانی منتسب کرده است. در واقع فراستی و دوستانش قاعدتا هیچ تحقیق، نظرسنجی و کار آماری بر روی تماشاگران این فیلم نکردهاند که به عنوان سند تصدیق این ادعای توهین آمیز قابل اتکا باشد.
این اظهارات با واکنش به حق پرویز پرستویی بازیگر محوری «مطرب» که از حملات این سه تن در امان نمانده بود همراه شد و او ارتباطات با حملات فراستی و دو تن دیگر در این برنامه نوشت: «سه منتقد معلوم الحال نقد فروش، مردم یا بهتر بگویم تماشاچیان فیلم مطرب را که از هر طیف و طبقه، از مردم عادی گرفته تا روشنفکر و خانواده شهید و... (به استناد کامنتها و فیلمهای موجود از مخاطبین) را لمپن و بیفرهنگ خطاب میکنند.
متاسفانه ما جماعت سینمایی همیشه به فحش و ناسزا و تهمت شنیدن عادت داریم از ماست که بر ماست تا بلا سرخودمان نیاید دست به کاری نمی زنیم ولی هیچوقت حاضر نمیشویم به مردم لقب لمپن و بیفرهنگ بدهیم و اگر پیش بیاید جانمان را برای مردم میدهیم و خود را خادم مردم میدانیم.
حال بنده به این سه منتقد که یکی مثلا بازپرس بازنشسته که اگر یادش نرفته باشد کار آموزیاش را در شعبه 147 کیفری یک تهران، که بنده هم منشی آن محکمه بودم میگذراند و دیگری تواب و سومی هم که فقط دلم برایش میسوزد بالاخره باید برای معاش تلاش کند، کاری ندارم، ولی چرا باید در چنین شرایطی، مردمی را که با این همه مشکلات دست و پنجه نرم میکنند و ساعاتی را با خانواده شان انتخاب میکنند به دیدن این فیلم بروند، لمپن و بیفرهنگ خطاب کنیم.
گویا این سیاست خود صداوسیماست که اساسا قصد تخریب سینماگران را توسط این نقدفروشان دارند. بنده از مسئولین برتر این نظام میخواهم که تذکری به رئیس صداوسیما داده شود. از طرف کل گروه «مطرب» به خاطر توهینی که از جانب این نقدفروشان به شما مردم عزیز شده عذرخواهی میکنم.»
نقد پرویز پرستویی منطقی به نظر می رسد و انتظار می رفت با گذشت سه روز، شاهد واکنش متناسب با اظهارات توهین آمیز فراستی از سوی مدیران ارشد صداوسیما باشیم. ادعای مطرح از سوی فراستی یا مبتنی بر مستنداتی نظیر نظرسنجی و جمع آوری اطلاعات آماری از تماشاگران پرتعداد این فیلم است و یا تحلیل برگرفته از حالات شخصی اوست.
اگر مستنداتی در این زمینه وجود ندارد، کف انتظار برخورد و کنار گذاشتن این شخص است که با چنین اظهارنظری نشان داده صلاحیت موضع گیری در برنامه «زنده» را ندارد و به جای نقد فیلم، به مردمی حمله میکند که به هر دلیل تصمیم گرفتهاند یک فیلم کمدی را تماشا کنند. اگر این اتفاق رخ ندهد، ممکن است این باور نزد بخشی از افکارعمومی شکل بگیرد که این اظهارات مورد تأیید مدیران صداوسیماست و آنها هم بخشی از مردم را لمپن میدانند!