یک‌شنبه 4 آذر 1403

ماجرای رازآلود دختر16ساله؛ هیچکس از اتفاق دقیق خبرندارد جز خودش؛ او هم قدرت تکلم ندارد

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
ماجرای رازآلود دختر16ساله؛ هیچکس از اتفاق دقیق خبرندارد جز خودش؛ او هم قدرت تکلم ندارد

اقتصادنیوز: اعتماد در گزارشی به حادثه‌ای که برای هستی هستی حسین‌پناهی رخ داده پرداخته است.

به گزارش اقتصادنیوز این روزنامه نوشت: آبان ماه سال گذشته «هستی حسین‌پناهی»؛ دانش‌آموز 16 ساله اهل شهرستان دهگلان استان کردستان به دلایلی خود را از مینی‌بوس سرویس مدرسه‌اش پایین پرتاب کرد.. این اتفاق موجب شد تا هستی به کما برود. اما چند روز پیش، پس از 5 ماه که این دانش‌آموز در کما بود، ناگهان خبرگزاری‌ها و برخی کاربران در فضای مجازی عنوان کردند؛ هستی به هوش آمده و از بیمارستان مرخص شده، اما به خاطر آسیبی که به مغزش وارد شده، روی ویلچر می‌نشیند.

مادر این نوجوان هم در فضای مجازی اعلام کرد که هستی نمی‌تواند با دیگران ارتباط برقرار و صحبت کند.

روز حادثه

هستیروز چهارشنبه هجدهم آبان‌ماه 1401 هنگامی که سوار بر سرویس مدرسه‌اش شد تا به سمت خانه شان در روستای «قروچای» برود، خود را از مینی‌بوس به بیرون پرتاب کرد. او بر اثر این حادثه مصدوم و به بیمارستان سنندج منتقل شد.

همه اهالی ماجرای مربوط به هستی را می‌دانند، ولی ترجیح می‌دهند سکوت کنند تا اقوام نزدیک او درباره حادثه‌ای که برای این دانش‌آموز اتفاق افتاده، صحبت کنند...

دهیار این روستا می‌گوید: «پیش از این حادثه خانواده هستی در همین روستا زندگی می‌کردند، اما بعد از اتفاقی که برای هستی افتاد به سنندج رفتند. در حال حاضر هم خانواده این دختر در سنندج زندگی می‌کنند تا به بیمارستان کوثر نزدیک باشند. هنوز درمان هستی به‌طور کامل تمام نشده.»

یکی از اقوام نزدیک هستی می‌گوید: «هستی فرزند اول خانواده است. او دختر شاد و سرزنده‌ای بود. اکثر اوقات مشغول نوشتن بود و سال گذشته هم جایزه داستان نویسی کوتاه را از منطقه مریوان دریافت کرد.»

او درباره روز حادثه و وضعیت فعلی هستی می‌گوید: «واقعیت ماجرا را فقط خود هستی می‌داند. حتی پدر و مادرش هم نمی‌دانند آن روز به هستی چه گذشته که خودش را از سرویس مدرسه بیرون پرت کرده، اما چیزی که وجود دارد این است؛ چند نفر قبل از اینکه هستی سوار سرویس مدرسه شود، داشتند با او صحبت می‌کردند و هستی را تحت فشار گذاشته بودند. بعد او با گریه زاری سوار مینی بوس مدرسه می‌شود. برای همین هم پریشان بوده و استرس داشته. وسط راه هم خودش را از داخل سرویس مدرسه به خیابان پرت می‌کند. بعد از این ماجرا خانواده‌اش او را برای درمان به بیمارستان کوثر سنندج منتقل کردند. هستی دو روز به عید مانده به هوش آمد و 29 فروردین از بیمارستان مرخص شد. پزشکان از همان ابتدا ناامید بودند، ولی وقتی هستی به هوش آمد، امیدوار شدند. هستی در حال حاضر قدرت تکلم ندارد و لب‌خوانی می‌کند. فقط توانستند بعضی از کلمات مثل سلام، خوبی و حالت چطور است را به او یاد بدهند. در کل چیزی یادش نمی‌آید.»

در مورد روز حادثه برخی می‌گویند؛ هستی به خاطر تهدید و ضرب و شتمی که به او وارد شده بود خودش را از سرویس مدرسه پایین انداخته و برخی دیگر معتقدند به خاطر شرایط نامساعد روحی اقدام به این کار کرده، به عنوان یکی از اقوام نزدیک خانواده کدام یک از این موارد را تایید می‌کنید؟

هر دو مورد درست است. اینکه می‌گویند هستی مورد ضرب و شتم قرار گرفته به تایید بعضی از پزشکان او صحت دارد. چون پزشکان در معایناتی که از هستی داشتند، عنوان کردند؛ بر روی سر او ضربه بر اثر جسمی سخت مشاهده شده است.

پیگیری از طریق دوربین‌های بانک

یکی دیگر از آشنایان این دختر نیز می‌گوید: «هستی در خانواده تحصیلکرده‌ای متولد شده است. پدرش هیچ‌وقت برای این دختر محدودیتی قائل نبود. آبان ماه سال گذشته برخی مدعی شدند که هستی فعالیت‌هایی در راستای اعتراضات داشت و وقتی دهگلان می‌رفت این فعالیت‌ها را انجام می‌داداما همه‌چیز از آنجایی شروع شد که دوربین یکی از بانک‌های دهگلان تصویر او و بچه‌های دیگر را ثبت کرد. ماجرا را هم این طور شنیدیم که یک روز وقتی رییس بانک می‌خواسته سوار ماشین شود، برگه‌ای را روی شیشه ماشینش می‌بیند و از طریق دوربین‌ها پیگیر این قضیه می‌شود و در این پیگیری‌ها به هستی می‌رسند. یکی از دانش‌آموزان این مدرسه از اقوام ما است. برای همین می‌داند روز حادثه چه اتفاقی افتاده. او برای ما تعریف کرده؛ قبل از اینکه هستی خود را از سرویس بیرون پرت کند، تهدید شده بود. شب قبل از حادثه هم به خاطر همین تهدیدها گریه می‌کرد و روز حادثه هم قبل از اینکه سوار ماشین شود، جای ضرب و شتم روی سر و صورتش مشخص بود. وقتی هم سوار سرویس مدرسه شد، وسط راه در مینی‌بوس را باز کرد و خودش را بیرون انداخت.»

او در ادامه می‌گوید: «وقتی هستی خود را از داخل سرویس به بیرون انداخت سرش با زمین برخورد کرد و بی‌هوش شد. سریع او را با بالگرد به بیمارستان کوثر سنندج منتقل کردند. خانواده‌اش هم چون وضعیت مالی خوبی دارند، نزدیک بیمارستان کوثر خانه گرفتند تا بتوانند به دخترشان سر بزنند. فعلا هم همان‌جا زندگی می‌کنند اما هستی هنوز وضعیت جسمی خوبی ندارد و روی ویلچر است.»

یکی از اهالی روستا هم که از اقوام دور این دختر است می‌گوید: «آبان ماه در کشور اعتراضاتی بود. خب اکثر شهرهای کشور درگیر این مسائل بودند. هستی هم مثل باقی دانش‌آموزان گاهی با دوستانش در خیابان شعارهایی سر می‌دادند. این قضیه را معلمان شان متوجه و به آنها هشدارهایی داده بودند. از طرف دیگر رییس یکی از بانک‌های دهگلان فیلم ضبط شده این دانش‌آموزان را پیگیری کرده بود. به همین خاطر هستی دچار ترس و استرش شدیدی شده بود. روز حادثه هم به دلیل همین مسائل آن بلا را سر خودش آورد.»

همچنین بخوانید