ماجرای 9 دی از کجا شروع شد؟
فتنهگران راست میگفتند، انتخابات بهانه بود، اصل نظام نشانه بود!
به گزارش مشرق، ماجرا نه به 22 خرداد 88 و قانونشکنی کاندیدای شکستخورده در اعلام پیروزی قبل از شمارش آراء، که به 22 بهمن 57 بازمیگردد.
ماجرای 9 دی از کجا شروع شد
به همان روزی که بساط نظام شاهنشاهی از این مملکت جمع شد و دست مستکبران استعمارگر برای همیشه از گنجینهای به نام ایران کوتاه ماند.
ماجرا دقیقا از همان روز آغاز میشود، از کینه و طمع انباشته ابرقدرتها که دست رد ملت بر سینه آنها داغی سترگ نهاد و آنان را واداشت هر چه حیله و ترفند داشتند به کار گیرند تا بلکه آب رفته به جوی بازگردد و باز میهمان این خوان نعمت شوند؛ از تحریک قومیتها و شورش و کودتا گرفته تا تحمیل جنگ نظامی، گزینهای نبود که برای ساقط کردن این نظام به کار نگرفته باشند.
لیکن سایه پرصلابت حضرت روحالله و ایمان و انسجام مردمی که راه خویش را در پیروی از خمینی یافته و با او دست بیعت داده بودند، همه رشتههای آنان را پنبه کرد و تیرهایشان را به سنگ زد.
اینها اما چشم دوخته و دندان تیز کرده بودند تا امام امت کی مسافر ابدیت شود، که به خیال خام خود میپنداشتند با رفتن خمینی کار انقلاب تمام است و بی آنکه زحمت چندانی متحمل شوند خواهند توانست ایران را بسان لقمهای حاضر و آماده ببلعند و دیگربار منابع سرشارش را از آن خود کنند. اما تمام آرزوهایشان دوباره سر از گور درآورد وقتی ناباورانه دیدند سکان کشتی انقلاب را کسی به دست گرفت که تکرار خمینی بود و مو به مو در مسیری گام برمیداشت که نقشهاش را پیشتر خمینی ترسیم کرده بود و جز آرمان روحالله از کلامش نمیتراوید، نگاهش همان نگاه نافذ خمینی بود و تدبیرش همان اراده امام.
ورود دشمن به فاز جنگ نرم
حالا ابرقدرتها مانده بودند و یک خمینی دیگر و ترفندهایی امتحان پس داده که تشت ناکارآمدیاشان از بام افتاده بود، مضافا بر آن که ایران آنروز دیگر آن نهال نوپای 57 نبود و از کوران حوادثی صعب سر به سلامت برده و درخت تنومندی شده بود که تا اعماق ناپیدا ریشه دوانده بود. پس لاجرم برای مقابله با آن راهی دیگر گونه باید در پیش گرفت و تدبیری تازه اندیشید که غیر از آن مواجهههای سخت باشد. از سویی دوران براندازیهای سخت نیز تقریبا به سرآمده و گزینههای جدیدی از جانب غرب برای خاموش کردن صدای نظامهای مستقل به کار گرفته میشد. گزینههایی که بر تحریم اقتصادی و فشارهای بینالمللی به بهانههای مختلف و پروژه نفوذ و تربیت جریانهای طرفدار غرب و در یک کلام «جنگ نرم» ابتناء داشت.
ناآرامیهای تیر ماه 78 نیز این پیام را به دشمنان جمهوری اسلامی داده بود که چشم اسفندیار نظام و تنها طریقی که میتوان به واسطه آن به براندازی نظام دل بست بحران و آشوبهای داخلی است و سلاحی از بیرون بر این نظام کارگر نیست. این بود که در فرآیندی 10 ساله و در طراحیای پیچیده و دقیق مجموعهای از اقدامات مذکور را علیه نظام اسلامی به خدمت گرفتند.
رهبر انقلاب در این باره میفرمایند: «دشمنان ما تصور میکردند با رحلت امام، آغاز فروپاشی این نظام مقدس کلید زده خواهد شد. آنها خیال میکردند امام که رفت، بتدریج این شعله خاموش خواهد شد، این چراغ خاموش خواهد شد. بعد، مراسم تشییع جنازهی امام، آن احساسات مردم، آن حرکت عظیم مردم در حمایت از کاری که خبرگان کردند، اینها را مایوس کرد. یک برنامهریزی ده ساله کردند - این تحلیل من است، این به معنای اطلاع نیست؛ تحلیلی است که قرائن آن را برای ما اثبات میکند - ده سال بعد امیدوار بودند که نتیجه بدهد. سال 78 که آن حوادث پیش آمد، آن کسی که این حوادث را خنثی کرد، مردم بودند. روز بیست و سوم تیر سال 78 مردم آمدند در خیابانها، توطئهی دشمن را که سالها برایش برنامهریزی کرده بودند، در یک روز باطل کردند. آن روز گذشت. موج دوم، باز یک برنامهریزی دهساله بود تا سال 88. به نظرشان فرصتی به دست میآمد.»
برای 88 دشمنان نظام خوابهای «رنگی» دیده بودند و برنامهای را پیش میبردند که پیشتر آن را محک زده و میوههایش را چیده بودند؛ مقارن انتخابات 88 و به بیان دقیقتر چند ماه مانده به انتخابات زمزمههایی آغاز شد با مضمون «احتمال تقلب در انتخابات»! رهبر انقلاب نیز همان ابتدا به این موضوع واکنش نشان داده و در سخنرانی 1 فروردین 88 در اجتماع زائران حرم رضوی (ع) فرمودند: «بعضیها از حالا شروع کردند در انتخاباتی که 2، 3 ماه دیگر انجام میشود خدشه کردن! این چه منطقی است؟ این چه فکری است؟ چه انصافی است؟»
وقایع شامگاه انتخابات و اعلام پیروزی میرحسین موسوی در شرایطی که هنوز رأیگیری ادامه داشت و فرآیند انتخابات به انتها نرسیده بود، و این نکته که معترضین به جای پیگیری مطالبات و طرح اعتراضات خود از طریق مجاری قانونی، لشگرکشی خیابانی به راه انداخته و هواداران خود را به خیابان کشاندند تا آنچه را به واسطه صندوق رأی نتوانستند حاصل کنند بدین طریق به چنگ آورند، گمانهها را مبنی بر وجود برنامهای از پیش تعیین شده برای انتخابات به اوج خود رساند. اینکه سناریویی در حال پیاده شدن است که پیشتر مشابهش را در دیگر کشورها دیده بودیم، طرحی که از دو دهه پیش (سال 68) برای نخستین بار در بلغارستان با عاملیت «بنیاد ملی آمریکا برای دموکراسی» اجرایی شد و در شرایطی که نیروهای غربگرای بلغارستان از سوسیالیستها شکست خوردند، با ادعای تقلب هواداران خود را به خیابان آوردند و ورق را به نفع خود برگرداندند. اتفاقی که بعدها در آلبانی، مغولستان، قرقیزستان، گرجستان و اوکراین نیز روی داد.
حالا همان نسخه برای ایران پیادهسازی میشد و وقایع پس از آن از آشوبهای خیابانی و تخریب اموال عمومی و درگیری با نیروهای امنیتی گرفته، تا هنجارشکنیهای آشکار تردیدی باقی نمیگذاشت که مسأله انتخابات نیست و هدف دیگری در میان است. هرچه زمان میگذشت پردههای بیشتری از ماهیت این جریان کنار میرفت و افراد بیشتری که به خیال اعتراض به تقلب با این جریان همراه شده بودند، صف خود را جدا کرده و از آنها فاصله میگرفتند.
مردم با جریانی مواجه بودند که با عدم تمکین نانجیبانه به رأی ملت درصدد بود هم جمهوریت نظام را به مسلخ ببرد، هم اسلامیت را؛ جماعت دیکتاتورمآبی که با وجود شکست محرز به کمتر از ابطال انتخابات قانع نبود و اینگونه رأی اکثریت را قربانی مطامع خویش میکرد و از سویی با خواندن نماز جمعه با کفش و بدون حجاب، روزهخواری در روز قدس نسبتش را با اسلام بهمثابه محتوای نظام به روشنی بیان میکرد.
9 دی باطلالسحر خوابهای شوم دشمنان
شعار «نه غزه، نه لبنان» در روز قدس، شعارهایی در حمایت از آمریکا در روز سیزده آبان که هویتش به ضدیت با استکبار است، و شعار «جمهوری ایرانی» در 16 آذر و پاره کردن عکس حضرت امام (ره) به وضوح نشان میداد سرنخ این ماجرا دست کیست و این جریان از کجا هدایت میشود. این روزها و این رفتارها را نظام و ملت با سعهصدر میگذراندند بدین منظور که همچنان راهی برای بازگشت افرادی که روزگاری در این انقلاب جایگاهی داشتهاند به آغوش نظام باقی بماند، اما آنها با سوءاستفاده از نجابت ملت و حاکمیت بر گستاخی خویش میافزودند؛ اوج این وقاحت آنجا بود که در روز عاشورا فتنهگران به مجالس عزای اباعبدالله (ع) حمله کرده و با هلهله و رفتارهای هنجارشکنانه حرمت آن روز را شکسته و ثابت کردند هیچ احترامی برای مقدسترین انگارهها و شعائر دینی نیز قائل نیستند.
وقایع این روز را پیشتر رسانههای برونمرزی حامی جریان فتنه پیشگویی کرده و خبر از «عاشورایی متفاوت» میدادند. اما عاشورای اباعبدالله همچنان که سال 61 هجری ماهیت ضد دینی دستگاه بنیامیه را در پیشگاه تاریخ افشا کرد، در سال 88 هجری شمسی نیز نقاب از چهره فتنهگرانی برافکند که با ادعای کذب تقلب سودای هویت زدایی از ماهیت جمهوری اسلامی داشتند. وقایع عاشورای 88 به روشنی نشان داد شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» چه غایتی را دنبال میکند و از کجا آب میخورد.
اما مردمی که تا آنروز صبورانه فتنهانگیزی جریان سبز را تحمل کرده و بزرگوارانه بر آن چشم بسته بودند بدان امید که آنها که هنوز در غبار فتنه سرگردان رها شده و شبههای برایشان باقی مانده متنبه شده و به آغوش نظام بازگردند، خشمشان در برابر بیحرمتی به مقدسترین داشتههایشان به غلیان آمد و بیش از این سکوت و مماشات با فتنهگران را جایز ندانسته برای خاموش کردن آتش فتنهانگیزی خود به پا خواستند.
9 دی تجلی شرافت، غیرت، و بصیرت ملت بود که با تشخیص صحیح و اقدام به موقع خویش کشور را از شرایطی که در نتیجه فتنه به تعبیر رهبر انقلاب تا «لبه پرتگاه» پیش رفته بود نجات داد و چشم فتنه را کور کرد. 9 دی باطلالسحر خوابهای شومی بود که دشمنان برای این نظام دیده بودند و هرچه در چنته داشتند را رو کرده بودند تا نظام اسلامی را ساقط، یا لااقل از هویت تهی نمایند.
رهبر معظم انقلاب در توصیف این حرکت بیبدیل میفرمایند: «فتنهی 88 تنها آن چیزی نبود که توی خیابان به وسیلهی تعدادی آدم دیده شد؛ این یک چیز ریشهداری بود، یک بیماری عمیقی درست کرده بودند، اهدافی داشتند، زمینهها و مقدمات فراوانی برایش چیده شده بود، کارهای بزرگی شده بود و هدفهای بسیار خطرناکی دنبال این کار بود، که با این برخوردهای گوناگون سیاسی و امنیتی و اینها حل نمیشد؛ یک حرکت عظیم مردمی لازم داشت؛ که این حرکت، حرکت 9 دی بود؛ آمدند بساط فتنه و فتنهگران را در هم پیچیدند. لذا حادثهی 9 دی یک حادثهی ماندنی در تاریخ ماست.... این حادثه، حادثهی کوچکی نیست. این حادثه، شبیه حوادث اول انقلاب است. این حادثه بایستی حفظ شود، بایستی گرامی داشته شود» (21/9/90)
اما صرفنظر از بازخوانی وقایع آنروز، آنچه پس از 14 سال ضرورت پاسداشت 9 دی را دو چندان میکند عنایت به این حقیقت آشکار است که گرچه عظمت و ظرفیت چنین رویدادی مصونیتبخش نظام و انقلاب در مقابل دشمنیها و توطئهها بوده است، لیکن نباید از نظر دور داشت که به هر حال دشمن برای همیشه از صحنه رویارویی با این نظام کنار نرفته و مترصد فرصتی برای وارد کردن ضربه خویش است. چونان که سال گذشته نیز باز به بهانه یک دروغ ماهها کشور را درگیر آشوب و بحران کرد و باز همان سناریو را با همان هدف گام به گام تکرار کرد تا رسید به ایستگاه هنجارشکی و اینبار هتک حرمت حجاب. و لازمه مقابله با چنین وقایعی آگاهی و بصیرتافزایی از جنس همان بصیرتی است که در 9 دی تجلی یافت.
بزرگداشت 9 دی برای این منظور است که فتنه و گامهای دشمن برای به آشوب کشیدن کشور را از یاد نبریم؛ فراموش نکنیم مادامی که نظام اسلامی برقرار است دشمنیها نیز تداوم دارد. هرچه باشد این انقلاب ماهیت و انگارههای مقدس نظام سلطه را به چالش گرفته است، طبیعی است او نیز بیتفاوت نباشد و درصدد تحمیل هزینه این چالش برآید.
این روزها همچنین جماعتی هستند که تمایلی به بزرگداشت این حماسه عظیم ندارند، جماعتی که دامانشان به فتنه 88 آلوده است و امید آن دارند با فراموشاندن 9 دی و صد البته فتنه 88 کسی سراغی از گذشته ایشان و جفایی که در حق جمهوریت و اسلامیت نگیرد و اینان باز در آستانه انتخابات نسخههای امتحان پس داده خویش رابه ملت قالب کنند. واژه «فتنه» از پر بسامدترین واژهها در بیانات رهبر انقلاب طی سالهای بعد از فتنه بود، تأکید و تکرار بر این واژه حکایت از آن دارد که ایشان اجازه نمیدهند کسی بر این جنایت پرده فراموشی بکشد و فتنهگران را بی آنکه از فتنهانگیزی خود و هزینههای گزاف مادی و معنویای که بر نظام و مردم تحمیل کردند عذرخواهی کنند، تطهیر نمایند.
منبع: ایرنا