مجله «مروارید»؛ سی نما درباره «حاشیه - مرکز»
در گیر ودار توجه جهان به تحولات افغانستان که بحث حاشیه و مرکز را دوباره به متن گفت و گوهای سیاسی و اجتماعی آورده مجله مروارید که قبل از این اتفاقات منتشر شده 30 تصویر از چالش حاشیه و مرکز ترسیم کرده است
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - یکی از قالبهای تحلیلی درباره چرایی بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان همان بحث آشنای «حاشیه علیه متن» است. در ساختارهای غیر دموکراتیک به لحاظ سیاسی یا تبعیضآمیز از حیث اقتصادی و کسب منافع و مناصب، همواره «متن» ی وجود دارد و حاشیه یا حاشیههایی و هر از گاهی حاشیه علیه متن میشورد و شگفتا که خود به متن، تبدیل میشود و باز روز از نو روزی از نو. حاشیه نشینان دیروز، متن را در دست میگیرند و دیگران را به حاشیه میرانند و روزی آنان می شورند یا اگر نشورند با نارضایتی ادامه میدهند. طالبان از دل مجاهدین افغان درآمد که به خاطر اشغال افغانستان به حاشیه رانده شدند و علیه متن سیاسی شوریدند و چون خود غلبه یافتند این مجاهدین بودند که طالبان را به حاشیه راندند. پس از آن طالبان، مجاهدین را کنار زد و در سال های 1375 تا 1380 در متن سیاست نشست اما نسبت به جهان، حاشیه تلقی میشد. پس، با «القاعده» متحد شدند و سراغ متن سرمایه داری (نیویورک با نماد برجهای دوقلوی نیویورک) رفتند و آمریکا به قصد تنبیه القاعده و نه طالبان به افغانستان لشکر کشید و البته طالبان را هم به تبع آن برانداخت. 20 سال طالبان در حاشیه بود و علیه متن (دولت مرکزی و نیروهای ناتو) پیکار میکرد و حالا به متن بازگشته است. نمی خواهم اتفاقات اخیر افغانستان را بر پایه «حاشیه - متن» تحلیل کنم. غرض، معرفی یک ماهنامه خواندنی و در واقع دوماهنامه «مروارید» است که در شماره تازه خود به بحث «حاشیه - متن» پرداخته و البته چون قبل از اتفاقات افغانستان منتشر شده اشارتی به این موضوع ندارد. هر چند شاید اگر بعد از آن هم منتشر میشد باز کاری به افغانستان نداشت مگر این که سردبیر «مروارید» - پژمان موسوی - ماجرای شورش طالبان یا بازگشت طالبان به قدرت را هم در این قالب، ارزیابی میکرد.
عنوان پرونده «مروارید» البته «حاشیه - مرکز» است و از سه منظر به موضوع پرداخته است: اندیشه، جامعه و هنر. در نگاه از منظر اندیشه و در نوشته کبوتر ارشدی آمده است: «مرکزها میدانهایی هستند که با قدرت، زد و بند دارند... اما بیرون از هر مرکزی حاشیههایی در حال کارند، میآفرییند و میسازند و آنها را خارج از میدانهای رسمی در محافل یا با امکانهای حداقلی خود منتشر میکنند.» انوش صالحی به نقش اعتراضات «خارج از محدوده» در سال های 56 و 57 پرداخته است؛ ساکنان ساخت وسازهای غیر قانونی در حاشیه شهرهای بزرگ. در نگاه فرهنگی اما آمده است: «بخش قابل توجهی از مردم در کشورهای حاشیهای اکنون همان گونه زندگی میکنند که نوجوانان مرکزنشین ارسال کننده پست در یوتیوب و در گیر با تلفن همراه». مطالب «مروارید» درباره «حاشیه - مرکز» بسیار متنوع است و بیشتر در این مرور سریع، قصد دارم شوق خریدن ایجاد کنم نه آن که جان مطالب را نقل کنم. چرا که نشریات مکتوب تنها با خریدن سرپا میمانند و اگر چه «مروارید» مثل «اندیشه پویا» و «نگاه نو» و «تجربه» از برداشت بدون اجازه منع نکرده اما این معرفی برای آن است که 20 هزار تومان ناقابل بدهیم و مجلهای را بخریم (این یادداشت را دقایقی پس از آن مینویسم که بابت 4 قرص نان سنگک 20 هزار تومان پرداخت شد هر چند نمیدانم برای نان غیر گرد سنگک هم میتوان از واژه "قرص" استفاده کرد یا نه!) در میان مقالات متعدد و متنوع - و همه هم تولیدی - «مروارید» دو مورد بیشتر به دل نشست:
اولی نوشتهای از « اورهان پاموک» نویسنده مشهور و نوبل برده ترک با عنوان «دیدن شهر از خلال رنگها» درباره استانبول که در آن چنان شهر را از حیث تغییر نورها و چونان موجودی زنده توصیف میکند که اگر هم شک داشتی اورهان پاموک به بزرگی نویسندگان آمریکای لاتین است، تردید را کنار میگذاری. راستی در ترجمه درخشان «ائلیاد موسوی» از نوشته پاموک با این جمله رو به رو شدم نوشته «بچههایی که فوتبال بازی میکنند، با همدیگر دعوا میگیرند» و این یعنی مترجم، اهل خطه گیلان است چون گیلانیها به جای «دعوا کردن» از تعبیر «دعوا گرفتن» استفاده میکنند. نکته به ظاهر با اهمیتی نیست اما این یعنی زبان تا چه حد میتواند جغرافیا و احساسات را منتقل کند کما این که مترجم تهرانی به گونه ای دیگر برمیگرداند. نوشته دیگر اما غافلگیر کننده است. فرامرز سید آقایی با تیتر «زنده باد حاشیه نشینی» نگاه متفاوتی را ترسیم کرده و وقتی مینویسد «حاشیهنشین ها از همه خوشبختترند» شگفتزده میشوی و زود در مییابی که مراد دیگری دارد:
«حاشیه نشینانی که من دربارهشان مینویسم، نه زاغهنشیناند نه حلبیآبادی. ساکن شمال تهراناند. نشریه، کارخانه یا حتی بانک دارند. با این که زیرک و باهوش اند عضو هیأت مدیرههایی هستند که من و شما خواب شان را می بینیم و به دلیل بی خاصیتی در کارهای اداری و فکری و مدیریتی «مشاور» ند. بدین ترتیب با متفاوت ترین توصیف «حاشیه نشین» هم در این نوشته آشنا میشویم. حاشیه نشینانی با این تخصص: حاشیه نمور و تاریک خود را برای فرزندان شان به بهشت تبدیل کنند!» مجله مروارید به قیمت 20 هزار تومان هر دو ماه یک بار منتشر میشود و در زندگی پر شتاب اگر میخواهید دقایقی دور از گوشی تلفن همراه، کمی اندیشه تان را هم ورز دهید و با نگاه های متفاوت آشنا شوید گزینه مناسبی است. مثل نان سنگک که 5 هزار تومانی آن هم دلچسب است.
لینک کوتاه: asriran.com/003Lpi