مردم ایران اینطوری سفیر روس را گوشمالی دادند
خبرگزاری فارس تاریخ: نخستین مقاومتهای مردمی در زمان قاجار در جریان جنگهای ایران و روس و همزمان با سلطنت فتحعلیشاه قاجار آغاز شد؛ چنانکه پس از سقوط گنجه و خبر قتل عام مسلمانان در دربار فتحعلیشاه، غوغایی به پا شد.
علمای تهران فتوای جهاد با کفار روس را صادر کردند. پس از آن قریب به 55 هزار نفر سوار و پیاده از افواج و دستههای مسلح و مختلط ایالات و ولایات برای نبرد با روسها راهی شدند.
اما عیانترین مقاومت مردمی در برابر سلطه یک قدرت خارجی پس از عهدنامه ترکمانچای و در ماجرای قتل گریبایدوف رخ داد. گریبایدوف، فرستاده دولت روس، برای اجرای این عهدنامه در ایران، دو زن گرجی را بر خلاف میل خودشان به سفارت روس برده بود.
در پی انتشار این خبر، میرزا مسیح استرآبادی، مجتهد معروف، با صدور فتوایی گفت تکلیف هر مسلمان است تا هممذهبان خود را از دست کافران نجات دهد.
مردم نیز در مسجدی که او امام جماعتش بود، شوریدند و غوغا کردند. فتوای روحانیت به سرعت انتشار یافت و در تهران غوغایی به پا شد. اما سفیر روس از استرداد دو زن اجتناب ورزید.
بنابراین بازارها تعطیل شد. جمعیت عظیمی به سوی سفارت روس حرکت کردند و در نهایت گریبایدوف دستور آزادی آن دو زن را صادر کرد.
با اینحال بین جمعیت و مستخدمین سفارت کشمکشی در گرفت و یکی از جمعیت به ضرب گلوله کشته شد. همین موجب افزایش نارضایتیها شد.
بر اثر نارضایتیهایی که پیشتر بر اثر شکستهای ایران در جبهه قفقازیه و انتشار مفاد عهدنامه ترکمانچای ایجاد شده بود، در نهایت بازاریان و مردم به سفارت روسیه که تجلی آن نارضایتی بود، حمله کردند و گریبایدوف و 35 تبعه روسیه را کشتند.
الکساندر گریبایدوف در پانزدهم ژانویه 1795 میلادی در مسکو به دنیا آمد و در 1810 وارد دانشگاه آن شهر شد. در سال 1812 به خدمت نظام وارد گردید و از سال 1814 به کار نویسندگی و ادبی پرداخت. نخستین نمایشنامه او در سال 1815 به نام «همسران جوان» در سن پطرزبورگ نمایش داده شد.(1)
گریبایدوف در سال 1817 وارد مدرسه عالی وزارت امور خارجه شد و از آن پس در سلک کارمندان آن وزارتخانه در آمد. کمی بعد از آن که آخرین نمایشنامه وی به نمایش گذارده شد، وزارت امور خارجه او را به سمت منشی هیأت نمایندگی سیاسی مأمور ایران برگزید و او در 28 اوت 1818 (25 شوال 1233 هجری قمری) به سوی ایران عزیمت کرد.
بدین گونه، گریبایدوف در 21 اکتبر 1818 (20 ذیحجه 1233) به تفلیس و در سوم فوریه سال 1819 (هفتم ربیع الثانی 1234) وارد ایران شد. در این سفر مدتی در تبریز و چندی هم در تهران توقف کرد و سر انجام در سپتامبر آن سال به همراهی عدهای از اتباع روسیه که از زمان جنگ اول ایران و روسیه در ایران مانده بودند به گرجستان بازگشت.(2)
گریبایدوف، بار دیگر در اوایل فوریه سال 1820 (ربیع الثانی 1235 هجری قمری) به ایران سفر کرد و این بار تا ماه نوامبر 1821 (صفر 1236) یعنی یک سال و دو ماه در ایران بود و در بازگشت به تفلیس به عنوان کاردار هیأت نمایندگی سیاسی روسیه که به ریاست یرملوف (Ermolov) به ایران میآمد، انتخاب شد. پس از خاتمه این مأموریت و مراجعت به تفلیس، در فوریه 1823 به مسکو و سن پطرزبورگ بازگشت.(3)
در اواخر سال 1825 (1241هجری قمری)، مجددا در معیت ژنرال یرملوف به قفقاز رفت و در این هنگام (1820 میلادی) با نینا چاوچاوادزه (Nina Chavchavadze) دختر الکساندر چاوچاوادزه شاعر گرجی ازدواج کرد و چند ماه بعد به جرم شرکت در توطئه و کودتایی که در 25 دسامبر بر ضد نیکلای دوم به وقوع پیوست، دستگیر و به سن پطرزبورگ اعزام شد و در آنجا مورد محاکمه قرار گرفت و پس از چهار ماه آزاد شد.(4)
مقارن این احوال در شانزدهم ژانویه 1826 (10 ذیقعده 1241 هجری قمری) جنگ دوم میان ایران و روسیه آغاز شد و گریبایدوف مأموریت یافت در ستاد فرماندهی قفقاز به سمت منشی ژنرال پاسکیویچ، فرمانده نیروهای روسیه، انجام وظیفه کند. او در سوم سپتامبر وارد تفلیس شد. از این پس تا پایان جنگ گریبایدوف حضور داشت تا آنکه جنگ خاتمه یافت.
با خاتمه جنگ ایران و روسیه، معاهده ترکمانچای که متن روسی آن به قلم و طرح گریبایدوف بود، در حضور آصفالدوله و وزیر امور خارجه ایران به امضا رسید (22 فوریه 1828 پنجم شعبان1243) و به موجب فصل شانزدهم عهدنامه وی مأموریت یافت که عهدنامه را برای تصدیق امپراتور به سن پطرزبورگ ببرد که در آنجا مأموریت جدیدی که طرح آن از پیش آماده شده بود به وی ابلاغ شد. آن چنین بود که ضمن انجام مأموریت برای اجرای مفاد توافق شده در عهدنامه، غرامت جنگی را نیز دریافت دارد.
او از قبول این مأموریت سخت بیمناک بود، اما به هر حال در بیست و هفتم ربیع الاول 1244 (17 اکتبر 1828) به تبریز رسید و پس از مدتی توقف در آنجا، روز دوازدهم جمادی الثانی (20 دسامبر) به سوی تهران حرکت کرد و در پنجم رجب (11 ژانویه 1829) به تهران وارد شد و فردای ورود خود به حضور فتحعلیشاه بار یافت و اعتبار نامه خود را تسلیم کرد. وی بلافاصله پس از انجام تشریفات رفتاری را پیش گرفت که نه تنها شاه و درباریان بلکه مردم کوچه و بازار تهران را ناراضی و خشمآلود ساخت. (5)
مسئله دیگری که دستاویز گریبایدوف شد و سرانجام نیز سبب بروز غائله عوام تهران شد، موضوع زنان ارمنی و گرجی بود که مسلمان شده و به حکم شرع اسلام در خانه بعضی رجال ایرانی به سر میبردند و گریبایدوف به عنوان اینکه اسرای روسی هستند به استناد مفاد ماده سیزدهم عهدنامه ترکمانچای، با همراهی و هدایت «آقا یعقوب ارمنی»، یکی از خواجه سرایان فتحعلی شاه که خانوادههای ایرانی را خوب میشناخت به تفتیش خانه رجال و مطالبه زنان گرجی و ارمنی (علیالخصوص زنان خانه آصفالدوله) پرداخت. (6)
این رفتار که مخالف سنن و رسوم ایرانیان و بر خلاف قوانین شرع اسلام بود، سرانجام موجب تحریک احساسات عام شد و مردم تهران به رهبری میرزا مسیح مجتهد به سفارت روسیه حمله بردند و در زد و خوردی که میان آنها و اتباع سفارت روس روی داد، همه اعضای هیأت سفارت به جز یک تن که مالتسوف (Maltsev)، دبیر اول سفارت بود، به قتل رسیدند و چیزی نمانده بود که جنگی دیگر رخ دهد که با اعزام «خسرو میرزا» فرزند عباس میرزا به مسکو و نامهای از شاه قاجار مبنی بر عذرخواهی برای امپراتور کار به مصالحه کشید و میرزا مسیح به تقاضای دولت روس به عتبات تبعید شد.(7)
پی نوشت:
1 غلامحسین مصاحب. دایر المعارف فارسی
2 همان. ص 2391
3 جهانگیر قائم مقامی. نکاتی درباره واقعه قتل گریبایدوف، ص 258-259
4 بررسیهای تاریخی. سال 4، ش 5. ص255-278
5 فتح الله عبدالله یف. گوشهای از مناسبات روسیه و ایران و سیاست انگلستان در آغاز قرن نوزدهم. ترجمه غلامحسین متین، ص 203-204 6- حامد الگار. دین و دولت در ایران و نقش علماء در دوره قاجار، ترجمه ابوالقاسم سری، ص 136
7 ابوالقاسم حالت. پیروزمندان تاریخ، ص 106-113 8- علی اکبر بینا. تاریخ سیاسی و دیپلماسی ایران، ج 1، ص 249-251؛ محمد علی منوچهری. مذهب و سیاست در جهان، ص709-711.
انتهای پیام /
روسیه قتل ایران قاجار