مرگ مغزی اغتشاشات خیابانی پس از درگذشت آرمیتا / بیحجابی در کشور را قانونی کنید!
تکنیکی که رسانههای معاند و اصلاحطلب در پروژه دروغسازی درباره آرمیتا از آن استفاده میکنند، تکنیک «بمباران رسانهای یا بمباران خبری» است.
سرویس سیاست مشرق -در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز یکشنبه 7 آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که جنبشجهانی ضدصهیونیسم، افتخارآفرینی ورزشکاران ایرانی در رقابتهای پاراآسیایی هانگژو، فوت آرمیتا گراوند و تنفس مصنوعی در بورس در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده اند.
بعد از شکست بزرگ جریان برانداز خارج نشین برای راه اندازی مجدد آشوب خیابانی در 25 شهریور ماه 1402، این بار با استفاده از «تکنیک بمباران خبری»، به سراغ دروغپردازی درباره آرمیتا گراوند رفتند، آرمیتا گراوند نام نوجوانی است که در روز یکشنبه، 9 مهر 1402، هنگام سوار شدن به واگن مترو، به یکباره بیهوش شد و سرش سکو برخورد کرد. بعد از این اتفاق، دوستان و همراهان آرمیتا او را از واگن خارج کردند و پس از حضور اورژانس، به بیمارستان منتقل شد. از همان ابتدای رسانهای شدن خبر بیهوشی آرمیتا، فیلمی مشخص و گویا از لحظه بیهوشی او، منتشر شد.
با وجود انتشار کامل فیلمهای مربوط به ورود آرمیتا به مترو و نیز گفتگوهای متعدد خانواده و دوستان آرمیتا روزنامههای اصلاحطلب در کنار رسانههای ضدانقلاب سعی کردند درباره مرگ آن مرحومه شبه آفرینی کنند! روزنامه هممیهن در سرمقاله خود با عنوان «چرا شک و تردید؟» نوشته است:
جدا از بیاعتمادی گسترده در جامعه و ناامیدی فراگیر که بارها و بارها درباره آن از سوی بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان تذکر داده شده است، اما درمورد مرگ تلخ آرمیتا میتوان گفت یکی از دلایل مهم اختلاف نگاه مردم و مسئولان به نحوه اطلاعرسانی این حادثه بر میگردد. بهخصوص که در نخستین روز اعلام این خبر، یک خبرنگار مستقل بهمحل حادثه رفت و بازداشت موقت شد. سایر خبرنگاران رسانههای مستقل هم نتوانستند از این اتفاق گزارشهایی جداگانه تهیه کنند. روند اطلاعرسانی درباره این اتفاق دراختیار دولت و نهادهای حاکم باقی ماند. درحالیکه دولت میتوانست شرایطی را فراهم کند که خبرنگاران رسانههای مختلف بهمحل بیمارستان رفته و از این حادثه بهشکل مستقل بنویسند.
در بخشی دیگر از این یادداشت آمده است:
حضور خبرنگاران مستقل بهطور قطع میتوانست مانع به وجود آمدن یک شبهه عمومی شود. اما اگر انحصار یک خبر مهم و حساس برای مردم دراختیار منابع قضایی، نظامی و دولتی باقی بماند و رسانههای مستقل و مورد اعتماد مردم راه بهجایی نداشته باشند، ممکن است اطلاعات مخدوش ارائه بدهند یا با تاخیر به اطلاعات درست مورد نظرشان برسند. درهر دو صورت این اعتماد مردم است که آسیب میبیند.
روزنامه شرق نیز در گزارشی با عنوان روز تلخ شنبه مینویسد:
شنبه روز بدی بود! صبحش خبر رسید که «آرمیتا گراوند»، دختری که بسیاری او را با نام «دختر مترو» میشناختند، جان باخته و دیگر در میان ما نیست. مرگ تلخی که با غمی ماندگار همراه شد. در 28 روز اخیر و بعد از حادثهای که برای آرمیتا در مترو پیش آمده بود، بارها خبرهایی درباره وضعیت او در رسانههای رسمی و غیررسمی منتشر شده بود که با این روایت رسمی همراه بود: «دختری که به خاطر نخوردن صبحانه دچار افت فشار شده و از هوش رفته است.
تکنیکی که رسانههای معاند و اصلاحطلب در پروژه دروغسازی درباره آرمیتا از آن استفاده میکنند، تکنیک «بمباران رسانهای یا بمباران خبری» است. این تکنیک به این صورت است که رسانهها، بدون ارائه هیچگونه سند، مدرک، فیلم، شاهدعینی یا حتی استدلالی منطقی، یک واقعه را آنگونه که مدنظر دارند، شرح میدهند. آنها به قدری ادعاهای خود را تکرار میکنند که مخاطب فرصتی برای درخواست سند یا بررسی صحت ماجرا نداشته باشد تا در نهایت این تکرارها، در ذهن افکار عمومی نقش بسته و باور پذیر شوند. این تکنیک در حال حاضر به شبه سازی از ماجرا تغییر جهت داده است.
روزنامه اعتماد البته تیر خلاص را به پروژه آرمیتا زده و نوشته است که باید روی قانونی کردن بیحجابی ایستاد، در بخشی از این یادداشت آمده است:
اگر یک راه را برای محدود کردن رفتارهای مردم ببندید، دو راه دیگر برای عبور پیدا میکنند. شاید راههای جایگزین برای مردم هم هزینه داشته باشد، که دارد، ولی سودی برای جامعه و اداره امور و حکومت هم ندارد. در واقع همه زیان میکنند. همانگونه که تحریمهای بینالمللی را میتوان دور زد، قوانین و مقررات داخلی را بهتر میتوان دور زد حتی به صورت قانونی. پوشش متعارف و مورد قبول جامعه را قانونی کنید، دیگر کسی از روی لجبازی دست به اقدامات دیگر نمیزند یا تضاد وحشتناک خانه و خیابان در نوع پوشش و رفتار ایجاد نمیشود.
روزنامه آرمان امروز البته از تلاشهای بی وقفه جریان اصلاحطلب روی خط اغتشاشات پرده برداشته و با انتشار لیست انتخاباتی این جناح سیاسی نوشته است:
در روزهای گذشته شاهد حضور چهرههای شاخص مجلس گذشته در میان ثبت نام کنندگان بودهایم که باتوجه به تاکیدات مقام معظم رهبری و البته چراغ سبز شورای نگهبان برای حضور همه گرایشها در انتخابات 11 اسفند، باید بگویم که اشتیاق طیفهای مختلف برای حضور در میدان انتخابات افزایش پیدا کرده است. در این مورد باید اضافه کنم که عملکرد مجلس یازدهم و وعدههایی که بعد از گذشت چهارسال همچنان دست نخورده باقی مانده است انگیزه مسوولان باتجربه و نمایندگان ادوار گذشته را افزایش داد. توجه داشته باشید که در شهرستانها شاهد دعوت شهروندان از سیاستمداران برای حضور در رقابتهای انتخاباتی هستیم که این موضوع میرساند پیروزی ائتلاف برنده دور از دست نیست.