مسی و رونالدو هم میتوانند در ایران بازی کنند!
آنتونیو لوپز، کاپیتان سابق اتلتیکومادرید در گفت و گو با خبرآنلاین گفت: جواد نکونام شانس این را دارد که روزی در اسپانیا مربیگری کند.
سپهر ستاری - غزال زیاری: چند روز قبل بود که باشگاه فولاد به طور رسمی خرید روبرتو تورس، وینگر سابق باشگاه اوساسونا را اعلام کرد. تورس که سابقه سالها حضور در باشگاه اوساسونا و کاپیتانی این تیم را دارد یکی از انتقالهای جذاب نیم فصل لیگ برتر محسوب میشود و همه منتظر دیدن نمایش او در پیراهن قرمز فولاد هستند. ستاره جدید فولاد در سفر به ایران یک همراه نامآشنا داشت؛ آنتونیو لوپز، کاپیتان و مدافع سابق اتلتیکومادرید کسی بود که همراه با تورس راهی تهران شد. او که چند سالی است از فوتبال خداحافظی کرده این روزها به عنوان مدیر برنامه فعالیت میکند و با خرید جدید فولاد هم همکاری دارد.
مدافع چپ سابق روخیبلانکوس که سابقه فتح لیگ اروپا را هم در کارنامه دارد در گفت و گوی اختصاصی با خبرآنلاین در خصوص مسائل مختلفی صحبت کرد؛ از دلایل ایجنت شدن تا خاطرات جالب از بازی مقابل مسی و انتقال کریستیانو رونالدو به فوتبال عربستان که در ادامه میخوانید:
احساستان از حضور در ایران و همکاری با باشگاه فولاد چیست؟
راستش خیلی راضی و خوشحالم. انگیزههای زیادی داشتم تا به اینجا بیاییم. کمی پیش رسیدیم و انگیزههای زیادی داشتیم تا با باشگاه فولاد و اعضای باشگاه آشنا شویم.
شما برای سالها کاپیتان اتلتیکومادرید بودید و بازیهای متعددی را مقابل جواد نکونام، بازیکن وقت اوساسونا که الان هدایت فولاد خوزستان را برعهده دارد انجام دادید. خاطراتی از آن بازیها در ذهنتان هست؟
چیزی که از جواد نکونام در آن بازیها به یادم هست این است که نکونام بازیکنی واقعا با شخصیت، با مهارت و با کیفیت بود که فوتبال را خیلی خوب درک میکرد و واقعیت این است که عملکردش در اسپانیا خیلی خیلی خیلی خوب بود. او یکی از بهترین بازیکنان آسیایی تاریخ لالیگاست. یادم است در یک فصل به اندازه بعضی مهاجمها گل زد. او همیشه علاوه بر حضور پررنگ در کارهای دفاعی، در حمله هم یک مهره خطرناک بود. فراموش نکنید در آن دوران چه بازیکنان بزرگی در لالیگا بازی میکردند. بازیکنانی که تکرار شدنی نیستند. از رونالدو، رونالدینیو و مسی بگیرید تا رائول، اتوئو، پویول، هانری، ابراهیموویچ و ستارههای دیگر. به نظرم بازی در آن دوران افتخار هر فوتبالیستی از جمله جواد نکونام بود. او در عصر طلایی لالیگا با حضور ستاره های بیشمار بازی می کرد.
حضور روبرتو تورس در فوتبال ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
آنالیز مثبتی دارم. روبرتو تمایل زیادی داشت تا به اینجا بیاید. یک فاکتور و عامل تاثیرگذار بزرگ در این مسیر وجود داشت که خود نکونام بود. روبرتو از قبل، نکونام را میشناخت و از زمانی که مذاکرات را با سران باشگاه و نکونام آغاز کردیم، همه چیز خیلی روان، خوب و در کمال اعتماد پیش رفت. البته روبرتو گزینههای متعددی از چند باشگاه اسپانیایی و اروپایی را هم روی میز داشت ولی ما فولاد را انتخاب کردیم؛ چون اولا نکونام اینجا بود و دوم اینکه روبرتو علاقه زیادی داشت تا به اینجا بیاید و چنین تجربهای را داشته باشد و حالا هم با انگیزههای زیادی قدم در این مسیر میگذارد.
معمولا در دنیای فوتبال و به ویژه در ایران، وقتی بازیکنی از دنیای فوتبال خداحافظی میکند، به سراغ سرمربیگری رفته یا در حوزههای مشابهی مشغول به فعالیت میشود. شما حرکت جدیدی انجام دادید و کمتر فوتبالیستی را میبینیم که بعد از خداحافظی بهعنوان ایجنت، کار کند. چطور شد که چنین تصمیم جالب و متفاوتی گرفتید؟
سوال خوبی است. چیزی که باعث شد تا من به اینجا برسم؛ رویای من این بود که فوتبالیست شوم و این شانس را داشتم تا رویایم را محقق کنم. هیچوقت رویایم این نبود که سرمربی، ایجنت فوتبال، یا حتی مدیر ورزشی باشم. البته که من مدرک مدیریت ورزشی را دریافت کردم. نمیخواستم چنین مدرکی را بگیرم ولی فقط برای شناخت بیشتر به سراغش رفتم.
الان هم در مسیر دریافت مدرک مربیگری هستم؛ البته نمیخواهم سرمربیگری کنم و این دوره را هم برای شناخت بیشتر سپری میکنم. داستان ایجنت شدن من این بود که میدانستم که اگر چنین شغلی داشته باشم، خیالم در مورد خانوادهام راحت خواهد بود که همیشه در مکان مشخصی، زندگی میکنند. برای من مهمترین چیز، همسرم و چهار فرزندمان هستند و این تصمیم را به این خاطر گرفتم. من برای امور کاری، به ایران و مکانهای مختلفی در اسپانیا و دنیا سفر میکنم ولی همسر و فرزندانم همیشه در شهرمان ساکن هستند. اگر من سرمربی میشدم، ممکن بود یک روز سرمربی اتلتیکومادرید باشم، روز بعد برای مربیگری باید به والنسیا میرفتیم و سال بعد به شهری دیگر. واقعیت این بود که نمیخواستم که خانوادهام را دائما جابجا کنم.
در سالهایی که در لالیگا بازی کردید، هم جلوی مسی قرار گرفتید و هم رونالدو؛ بهعنوان یک مدافع، تقابل با این دو بازیکن را چطور تحلیل میکنید و به نظرتان رویارویی و مهار کدام یک از آنها سختتر بوده؟
من در پست مدافع چپ بازی میکردم و به خاطر پستم، مجبور به مهار کردن مسی بودم. کریس رونالدو معمولا در سمت من بازی نمیکرد و سمت دیگری حرکت میکرد. از نظر من مسی، بازیکنی است که با بقیه تفاوت دارد. همیشه بازیکنی است که مهار کردنش واقعا سخت است. خیلی وقتها این شانس را داشتم که وقتی رودرروی مسی قرار میگرفتم، مسی به سمت مرکز حرکت میکرد و وقتی که توپ تبدیل به گل میشد، من تقصیر را گردن گودین، یا همتیمیهای دیگرم که مدافع میانی بودند میانداختم؛ چون از آن ناحیه گل به ثمر رسیده بود و میگفتم که تقصیر مدافعان میانی بوده است. (با خنده)
آن زمان که شما در اتلتیکو بازی میکردید، این تیمی مثل الان قدرتمند نبود که برای قهرمانی در لالیگا بجنگد و مدعی جامهای مختلف باشد ولی الان با سیمئونه این اتفاق رخ داده است. حالا اتلتیکو تبدیل به یک تیم مدعی قهرمانی حتی در اروپا تبدیل شده، روند تغییر آنها زیر نظر سیمئونه را چطور میبینید؟
این پروسه در طول چندین سال اتفاق افتاد. وقتی من کارم را در تیم اصلی شروع کردم، اتلتیکو در دسته دوم بود. یعنی شروعم با اتلتیکو در دسته دوم لالیگا بود. سال بعد از آن که بخشی از تیم اصلی بودم، به لالیگا صعود کردیم. سالها گذشت و تدریجا اتلتیکو رشد کرد و توانستیم قهرمان جام اینترتوتو شویم؛ بعد از آن به لیگ قهرمانان اروپا راه یافتیم، قبل از آمدن سیمئونه اولین قهرمانیمان در لیگ اروپا را به دست آوردیم و یک سوپرکاپ اروپا را فتح کردیم.
سپس سیمئونه آمد و سرمربی تیم شد. من تجربه این را داشتم که با سیمئونه هم بهعنوان همتیمی و هم در قالب شاگرد و سرمربی کار کنم. با آمدن سیمئونه، یک بار دیگر قهرمان لیگ اروپا شدیم و همان موقع بود که من از باشگاه جدا شدم. بعد از آن تیم، دوباره قهرمان سوپرکاپ اروپا شد و این روند رشد، سال به سال و آرام آرام ادامه پیدا کرد. همزمان که تیم از نظر سطح ورزشی در حال رشد بود، از نظر سازمانی و مدیریتی هم پیشرفت کرد.
آنخل خیل، یکی از مدیران ارشد باشگاه، عملکرد خیلی خوبی داشت و تغییرات مهمی را در باشگاه ایجاد کرد؛ از تغییر استادیوم تیم گرفته تا تزریق سرمایه در باشگاه؛ همه اینها باعث شد تا تیم هم از نظر ورزشی و هم از نظر سازمانی رشد کند و حالا اتلتیکومادرید یکی از تیمهای بزرگ اروپاست.
کمی درباره جام جهانی صحبت کنیم؛ آرژانتین قهرمان شد. به نظرتان آنها شایستگی قهرمانی در جامجهانی را داشتند؟ به طور کلی جام جهانی را چطور دیدید؟
آرژانتین قهرمان شد؛ پس قطعا شایستگیاش را داشت. جامجهانی این دوره در اسپانیا به نحو دیگری دیده شد. در این دوره شور و هیجان برای جامجهانی، به اندازه قبل نبود. شاید به خاطر ساعت برگزاری بازیها بود؛ یعنی ساعت برگزاری بازیها به نحوی بود که در خیابانها خیلی جو فوتبالی جامجهانی را مثل دفعات قبل شاهد نبودیم.
از نظر من، سازماندهی این دوره جامجهانی فوقالعاده بود. همه چیز خیلی خوب بود. وقتی با دوستانی که در جامجهانی قطر حضور داشتند و بازی کردند صحبت کردم، آنها میگفتند که سازماندهی خیلی خوب بوده؛ مثلا کوکه، بازیکن اتلتیکو که دوست من هم هست، اینها را به من گفت. در نهایت آرژانتین قهرمان شد و به آنها تبریک میگویم
نظرتان درمورد عملکرد اسپانیا در جام جهانی قطر چیست؟ اسپانیا در یورو 2020 خیلی خوب کار کرد و وقتی در بازی اول هفت گل به کاستاریکا زدید، انتظار داشتیم که در جامجهانی تیمی مدعی ببینیم که تا مراحل نهایی پیش برود. چرا اسپانیا اینقدر راحت حذف شد و نتوانستید به مراحل نهایی صعود کنید؟
اسپانیا در قطر فراز و نشیبهایی داشت. چند بازی خوب داشت و در بعضی بازیها، چندان خوب نبود. در بازی با کاستاریکا به نظر میرسید که این تیم قطعا میتواند قهرمان شود و در بازیهای دیگری، مثل بازی با مراکش دیدیم که کار برای اسپانیا سخت شد. واقعیت این است که در هر جامجهانی هر تیمی ممکن است مقابل شما به پیروزی برسد. این همان چیزی بود که برای اسپانیا هم رخ داد. این دقیقا همان معنا و مفهوم جامجهانی است؛ در یک مسابقه میبازی و باید به خانه برگردی. در نهایت هم یک رقیب خوب توانست به جام قهرمانی برسد.
فکر میکنید اگر لوئیز انریکه بازیکنان باتجربهای مثل راموس، دخئا، تیاگو را به تیم ملی دعوت میکرد، یا دست کم چند بازیکن باتجربهتر در تیمش میداشت، آیا میشد تیم متفاوتی را از اسپانیا ببینیم؟ در اسپانیا انتقادات زیادی در این رابطه از انریکه مطرح نشد؟
نه در اسپانیا در این باره انتقادات زیادی از انریکه انجام نشد. واقعیت این است که سرمربیگری تیم ملی، شغل واقعا سختی است. سرمربی بازیکنان خیلی خوب زیادی را در اختیار دارد که باید از بین آنها بازیکنانش را انتخاب کند و لوئیز انریکه این تصمیم را گرفت که اساس تیم را بر پایه بازیکنان جوان بگذارد. بازیکنان باتجربهای هم مثل بوسکتس و کوکه که تجربه حضور در جامهای جهانی و بازیهای زیادی در لالیگا را داشتهاند و در تورنمنتهای اروپایی بازی کردهاند؛ ولی وقتی سرمربی تصمیمی میگیرد، باید دست در دست سرمربی پیش رفت. چون سرمربی بهتر از همه، تکتک بازیکنان را میشناسد. بنابراین این طور فکر نمیکنم که با بازی کردن بازیکنان باتجربهتر یا جوانتر، بتوانید قهرمان جامجهانی شوید. آنچه که روشن است این است که در یک بازی برای بردن، باید همه چیز را خوب پیش ببرید تا بتوانید پیروز شوید.
نظرتان در مورد جدایی لوئیز انریکه از نیمکت سرمربیگری اسپانیا و حضور دلافوئنته به جای ایشان چیست؟
جدایی انریکه از تیم ملی؛ من درک میکنم که این برکناری به این معنا نبود که انریکه توانایی لازم برای این کار را نداشته باشد. چون واقعا سرمربی توانایی است و تمام بازیکنانش هم میگویند که سرمربی خیلی خیلی خوبی است. بعضی از بازیکنان حتی انریکه را بهترین سرمربی دوران فوتبالشان میدانند. اینکه حالا دلافوئنته هدایت تیم ملی اسپانیا را در دست گرفته، به نظر من تصمیم خیلی درستی بود. دلافوئنته سرمربی است که سالها در تیم ملی و در فدراسیون حضور داشته، در ردههای سنی مختلف کار کرده و تمام بازیکنان را خیلی خوب میشناسد. بنابراین فکر میکنم هیچ سرمربی در اسپانیا نیست که بهتر از او بازیکنان تیم ملی را بشناسد. نه فقط از نظر سبک بازیشان، چون این را همه میتوانند به راحتی بفهمند. بلکه از این نظر که بازیکنها چگونه هستند. چون سالها در مقاطع و ردههای مختلف سنی در کنار این بازیکنان بوده است.
فکر میکنید که آیا تجربه کافی برای هدایت تیم ملی اسپانیا را دارد؟
دلافوئنته تجربه زیادی بهعنوان سرمربی در تیمهای پایهای و رده های مختلف سنی داشته. در عین حال ببینید، آیا زیدان در ابتدا تجربه چندانی در مربیگری داشت؟ نه ولی توانست قهرمان اروپا شود.. سرمربیان زیادی هستند که وقتی روی کار میآیند، عملکرد خوبی را به نمایش میگذارند. دقیقا مثل سرمربی تیم ملی آرژانتین، اسکالونی که قهرمان جهان شد. من خودم تجربه بازی کردن مقابل اسکالونی را دارم. بازیکن فوقالعادهای بود ولی در قامت سرمربی تجربه زیادی نداشت ولی توانست قهرمان دنیا شود. به نظر من نکته مهم اینجاست که بازیکنان و سرمربی تیم، دستانشان را به هم بدهند و بازیکنان به آنچه که سرمربی تیم از آنها میخواهد، باور داشته باشند. اینگونه قطعا نتایج خوب از راه خواهند رسید.
بعد از جامجهانی، اتفاق بزرگی که رخ داد، این بود که کریستیانو رونالدو با یک قرارداد فوقالعاده به فوتبال آسیا آمد. نظرتان در مورد حضور رونالدو در عربستان چیست و به نظرتان چقدر حضور کریس میتواند در فوتبال آسیا تاثیر مثبت داشته باشد؟
راستش را بخواهید به نظر من کریستیانو رونالدو یک بازیکن خیلی بزرگ نیست؛ بلکه خیلی خیلی خیلی بزرگ است. بنابراین پیامدهای حضور کریس رونالدو چه برای لیگ عربستان و چه برای تیم باشگاهیاش، فوقالعاده خواهد بود. من این را درک میکنم که ممکن است به نظر برسد که رونالدو پول خیلی زیادی دریافت خواهد کرد ولی در این مورد خاص، کریستیانو پول بهمراتب بیشتری را جابجا خواهد کرد. انجام این انتقال، میتواند ذهن خیلی از بازیکنان اسپانیایی و خارجی را برای حضور در لیگهای آسیایی باز کند.
اما این موضوعی است که ما در مورد انتقال ژاوی به فوتبال قطر شاهدش نبودیم. یعنی شاید دستاوردهای حضور ژاوی در فوتبال قطر آنطور که در ابتدا به نظر میرسید، حیرتآور نبود.
باید این را درنظر داشت که کریستیانو از نظر سطح پیامدها و بازخوردهای رسانهای خیلی بالاتر از بازیکنی مثل ژاوی است.
به نظر شما چه کارهایی باید انجام شود تا بتوانیم ستارههایی مثل رونالدو را در فوتبال ایران هم ببینیم؟
در حال حاضر، بازیکنی مثل روبرتو تورس به ایران آمده که در لالیگای اسپانیا بازیکن مهمی بوده و سالها در سطح خیلی بالایی از فوتبال اسپانیا بازی کرده. شاید آمدن روبرتو تورس به ایران، بتواند درها را به روی بازیکنان دیگر برای آمدن به ایران باز کند. مثل مسی و رونالدو که به عربستان رفتند. همین حالا هم بعضی از بازیکنان از روبرتو و از من درباره شرایط و احتمال حضور در فوتبال ایران سوال کردهاند. به نظر من مهم این است که وقتی روبرتو و دیگر بازیکنان خارجی به فوتبال ایران میآیند، اینجا حس خوبی داشته باشند و راضی باشند و تجربه خوبی را پشت سر بگذارند. راستش تا الان و در زمان کوتاهی که در ایران بودهایم، روبرتو راضی و خوشحال است.
در لیگ قهرمانان اروپا، اتلتیکو با دو تیم پورتو و بایرلورکوزن همگروه بود که دو بازیکن بزرگ ایرانی یعنی مهدی طارمی و سردار آزمون را در اختیار دارند. طارمی مقابل اتلتیکو گلزنی کرد و سردار هم سابقه گلزنی به اتلتیکو با پیراهن روستوف را دارد.
فکر میکنم این خیلی خوب است که بازیکنان ایرانی از لیگ ایران خارج شده و در لیگهای دیگر بازی میکنند. دقیقا این را در مورد بازیکنان اسپانیایی هم میگویم که خیلی خوب است که به لیگهای دیگر بروند. اینجاست که واقعا میتوانی سطح فوتبالیات را ببینی و محک بزنی. این دو بازیکن را میشناسم ولی نه بهطور کامل و صد در صد که چطور بازی میکنند ولی میدانم که بازیکنان مهمی در تیمهای بزرگی هستند و به نظر من با حضور در لیگهای دیگر است که سطح فوتبال بازیکنان ایرانی بالاتر میرود.
سعید عزتاللهی بازیکن تیم ملی ایران در فصل 5-2014 در اتلتیکومادرید سی بازی میکرد. آیا از او شناختی دارید؟
راستش من در آن زمان در اتلتیکومادرید نبودم. تقریبا نه یا ده سال پیش بود که اتلتیکو را ترک کردم.
ایران در لالیگا بازیکنان زیادی نداشته ولی یکی از مهمترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران، علی دایی است که در بوندسلیگا بازی کرده و سالها عنوان آقای گلی جهان را در اختیار داشته. چقدر در مورد او میدانید؟
من درمورد ایشان هم شنیدهام.
تحلیتان از اوضاع رقابتهای این فصل لالیگا چیست؟ فکر میکنید کدام تیم قهرمان خواهد شد؟
در حال حاضر طبیعی است که رقابت برای صدرنشینی بین رئالمادرید و بارسلونا باشد. اتلتیکومادرید هم همیشه در کورس قهرمانی حضور دارد ولی برای کسب سهمیه اروپایی فصل بعد، تیمهای خوبی مثل اتلتیک بیلبائو، رئال سوسیداد، بتیس و ویارئال هستند. این تیمها به سمت ردههای بالایی جدول خیز بر میدارند؛ ولی نمیدانم که چه خواهند کرد و آیا میتوانند در کورس قهرمانی باشند یا نه؛ البته من فکر میکنم که در نهایت رقابت قهرمانی بین بارسلونا، رئال مادرید و امیدوارم که اتلتیکو باشد.
به عنوان سوال آخر، به نظر شما آیا جواد نکونام شانس این را دارد که یک روز در لالیگا مربیگری کند؟
او تجربیات گرانبها و ارزشمندی از حضور در دوران طلایی لالیگا به دست آورد که در دوران مربیگری به موفقیتهایش کمک زیادی کرده است. نکونام شانس این را دارد که روزی در اسپانیا مربیگری کند.
بیشتر بخوانید:
258 258
کد خبر 1719943