پنج‌شنبه 17 آبان 1403

مشکلات تمام نشدنی و حالِ بد بسکتبال ایران؛ اراده‌ای برای اصلاح هست؟!

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
مشکلات تمام نشدنی و حالِ بد بسکتبال ایران؛ اراده‌ای برای اصلاح هست؟!

لیست تیم ملی بسکتبال بازتاب زیادی در جامعه مخاطب این رشته داشته اما مشکلات این رشته دانشگاهی فقط به این فهرست پر حرف‌وحدیث ختم نمی‌شود.

- اخبار ورزشی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، فدراسیون بسکتبال با مشکلات زیادی مواجه است تا جایی که بزرگان و پیشکسوتان این رشته نگران آینده هستند. ابتدا از لیست تیم ملی شروع می‌کنیم. فهرست تیم ملی در حالی برای پنجره اول انتخابی کاپ آسیا اعلام شده که انتخاب محسن شاه‌علی مربی ناکام تیم نوجوانان به‌عنوان سرپرست کاروان از نکات عجیب است. او با جمعی از ستاره‌هایی چون محمد امینی و صارم جعفری سال گذشته حتی در رسیدن به جمع 4 تیم پایانی هم موفق نبود و حواشی فراوان حول و حوش این تیم باعث شد، بازیکنان با وجود نارضایتی، موهای خود را بتراشند و موجی از نارضایتی را در بین مخاطبان این رشته پدید آورند. در واقع انتخاب سرپرست تیم که در مدیریت کردن بازیکنان رده سنی نوجوانان، ناکام بود، یکی از انتخاب‌های سؤال‌برانگیز فدراسیون تحت هدایت جواد داوری است.

عدم انتخاب محمد جمشیدی، یکی از موفق‌ترین چهره‌های حال حاضر لیگ برتر بسکتبال که آمار انفرادی او جای هیچ حرف و حدیثی را باقی نگذاشته، بار دیگر جامعه بسکتبال را در شوک فرو برد و به نظر می‌رسد، جواد داوری یک‌بار برای همیشه باید در این خصوص توضیح کافی را بدهد تا شبهه‌ها از بین برود.

توجیه جوان‌گرایی با توجه به انتخاب‌هایی هم که صورت گرفته، به‌هیچ‌وجه منطقی به نظر نمی‌رسد و بازیکنی که از هر نظر آمادگی خود را به رخ همگان کشیده، دلیلی بر حذف شدنش وجود ندارد به‌ویژه اینکه بازیکنان جایگزین هم، در بازی‌های آسیایی و جام جهانی ناکام بودند.

انتخاب مجدد آرش بهادرزاده به‌عنوان مدیر اجرایی تیم در حالی صورت گرفت که پیش از جام جهانی واکنش‌های منفی اکثریت قریب به اتفاق جامعه بسکتبال را به‌دنبال داشت تا جایی که صمد نیکخواه بهرامی به‌عنوان یکی از مفاخر بسکتبال ایران و از دوستان رئیس فدراسیون، واکنش تندی به این انتخاب داشت. این انتخاب به‌نوعی دهن‌کجی به جامعه بسکتبال تلقی می‌شود.

این موارد اما فقط برخی از چالش‌های فدراسیونی است که نتایج یک سال اخیر آن تا حدی ناامیدکننده بوده که همگان حرکت این رشته دانشگاهی را، به سمت سراشیبی سقوط آزاد تعبیر کرده‌اند. تصمیم‌های خلق‌الساعه در خصوص کمیته‌های مختلف، جابه‌جایی‌های بی‌اثر، عدم توجه به نیروی جوان و کارآزموده از جمله در سازمان لیگ که انتخاب دبیر فدراسیون را برای جایگاه سرپرستی این سازمان درپی داشت. پس از این موضوع این سؤال مهم در اذهان پدید آمد که مگر در بسکتبال قحط‌الرجال است که یک نفر باید دو مسئولیت داشته باشد، که به اذعان کارشناسان، در هر دو هم ناموفق باشد.

دخالت‌های گاه‌وبیگاه مسئول دفتر فدراسیون، خالی شدن بخش مالی فدراسیون که خزانه‌دار و کارمند او به یک‌باره از فدراسیون خارج شدند و مشخص نشد سفر خزانه‌دار به خارج از کشور بی‌بازگشت است یا خیر؟ این در حالی است که امور مالی، یکی از اصلی‌ترین هدایت‌کننده های برنامه‌های یک سازمان ورزشی است، اما از سوی فدراسیون هیچ‌گاه اعلام نشد که چرا خزانه‌دار که باید با رأی اعضای مجمع انتخاب شود، سفری طولانی مدت به خارج از کشور داشته است.

آنچه مسلم است اینکه تنها سایه روشن‌های بسکتبال در شرایط کنونی، هیجان رقابت‌های لیگ برتر است که دلیل اصلی آن هم سرمایه‌گذاری باشگاه‌هاست اما فدراسیون در قالب سازمان لیگ هم از این فرصت استثنایی استفاده نکرد و برگزاری بعضی از بازی‌ها، با بی‌نظمی همراه بود. مسابقه حساس شهرداری گرگان و مهرام تهران که کاملاً قابل پیش‌بینی است با استقبال تماشاگران مواجه می‌شود، در شرایطی برگزار شد که تماشاگران تا لب خط پیشروی کرده بودند و سازمان لیگ بدون در نظر گرفتن امنیت بازی، مجوز برگزاری داد.

در سوی دیگر بازی صنعت نفت آبادان و شهرداری گرگان از سوی فدراسیون بدون تماشاگر اعلام شد اما در کمال تعجب دو تیم با حضور تماشاگر به مصاف هم رفتند!

فدراسیون در حمایت از تیم شهرداری گرگان که از تماشاگران اصیل و پرشوری بهره می‌برد هم ناکام بوده تا جایی‌که توانایی برقراری تعامل و هماهنگی با صداوسیما از برای پخش مستقیم برخی بازی‌های این تیم در غرب آسیا را هم، نداشت.

وحید ابوالحسنی که از منتقدان فدراسیون بود، مسئولیت کمیته مربیان را برعهده می‌گیرد و بعد از چند ماه می‌رود. دبیر سازمان 3 نفره از مسئولیتش برکنار شده و وقتی در ارتباط با تیم ملی، در صفحه شخصی فضای مجازی‌اش مطلب می‌نویسد، به سازمان لیگ منتقل می‌شود و اکنون از آنجا هم خداحافظی کرده است.

دوره‌های آموزشی و مبالغی که از شرکت‌کنندگان گرفته می‌شود، محل سؤال است اما پاسخی دریافت نشده و استعدادیابی هم در مسیر درستی قرار ندارد و فدراسیون همچنان خاموش به نظر می‌رسد و توضیح کافی برای شفاف‌سازی فعالیت‌هایش نمی‌دهد.

یک نفر در جام جهانی به‌عنوان مدیا آفیسر معرفی می‌شود و 2 ماه بعد همین فدراسیون، این فرد را برای مسابقات بسکتبال باشگاه‌های غرب آسیا به سالن راه نمی‌دهد. از سوی دیگر اطلاع‌رسانی در امور مختلف در فدراسیون ضعیف است و خبری از اتفاقات جدید و رفع ابهام‌ها در سایت فدراسیون نیست.

چه بر سر بسکتبال آمده که در ابعاد مختلف قهرمانی و همگانی ضعیف شده و آنقدر وقت و زمان خود را صرف کوبیدن فدراسیون گذشته کرده که خود حتی قادر به تکرار بازی‌های خوب در جام جهانی و استمرار در راهیابی به المپیک که در دوره‌های زنده‌یاد مشحون و طباطبایی رخ داده بود هم، نشدند؟

رئیس فدراسیون بسکتبال در یک برنامه مدعی شد که «فقط نسل طلایی بسکتبال باید انتقاد کنند». حال آنکه سرآمدان همان نسل طلایی، صمد نیکخواه بهرامی و مهدی کامرانی هم نارضایتی خود را از وضع موجود بیان کردند تا صدای حق‌طلبی جامعه بسکتبال ایران باشند.

انتظار از وزیر ورزش و جوانان آن است که این فدراسیون را که در 2 سال گذشته اصلاح‌ناپذیر نشان داده، به سمت بازگشت به گذشته‌های پرافتخار نه چندان دور هدایت کند. مدیریت یک ورزشکاری که خودش را قهرمان ملی می‌داند تا حدی در این فدراسیون با ناکارآمدی و ناکامی همراه بوده که با این ادعا، کمیته فنی را (در حد شعار) بعد از ناکامی در رقابت‌های معتبر کاپ آسیا، جام جهانی، راهیابی به المپیک، بازی‌های آسیایی و شکست‌های تحقیرآمیز مختلف در رده‌های سنی تشکیل داد تا فرهیختگان این رشته یک‌صدا فریاد بزنند، نوش‌دارو بعد از مرگ بسکتبال ایران.

شهرداری گرگان در فصل جاری لیگ برتر با اندیشه‌های تحول‌گرایانه و روزآمد مصطفی هاشمی، یکی از پرافتخارترین مربیان ایرانی، اکثر حریفان نامدار خود در ایران و غرب آسیا را زمین‌گیر کرده است. این مربی در بدو ورود جواد داوری به فدراسیون بسکتبال، در عین ناباوری برکنار شد و در ابتدا سعید ارمغانی و بعد از آن با دستپاچگی تمام، هاکان دمیر، سکاندار تیم ملی شدند و هیچ‌گاه نتوانستند توجیهی برای برکناری سؤال برانگیز سرمربی کاربلد ایرانی باشند. تا آدمی را یاد آن مثل قدیمی بیندازد که مرغ همسایه غاز است؛ آن هم در شرایطی که دمیر عملکردی ناموفق و ناامیده کننده داشته است.

مصطفی هاشمی در فصل جاری لیگ برتر ثابت کرد که تصمیم به برکناری او تا چه حد اشتباه بوده و هیچ‌گاه جواد داوری در خصوص تغییری که بار مالی زیادی را هم برای فدراسیون بدنبال داشت، توجیه منطقی ارائه نداد.

امید است بسکتبال که در دوران ناکامی مطلق به‌سر می برد با بهره‌گیری شعوری و نه شعاری، از خرد جمعی و تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌های درست، منطقی و عقلانی بار دیگر روزهای خوبی را برای ورزش ایران به ارمغان آورد.