مشی اخلاقی امام جواد برای حفظ وحدت شیعیان در اوج بحران
دوران ولادت امام جواد علیه السلام، یکی از سخت ترین دوران برای اهل بیت علیهم السلام بود. امام محمد بن علی التقی علیهما السلام، نهمین پیشوای شیعیان در این دوره به مانند مشعلی همچنان به هدایت شیعیان با وجود حوادث گستردهای پرداختند که در این دوره رخ داد.
دوران ولادت امام جواد علیه السلام، یکی از سخت ترین دوران برای اهل بیت علیهم السلام بود. امام محمد بن علی التقی علیهما السلام، نهمین پیشوای شیعیان در این دوره به مانند مشعلی همچنان به هدایت شیعیان با وجود حوادث گستردهای پرداختند که در این دوره رخ داد.
به گزارش «تابناک»، نهمین ستاره فروزان آسمان امامت و ولایت حضرت امام محمد تقی (ع) معروف به جوادالائمه (ع) در روز دهم ماه رجب سال 195 ه. ق در مدینه دیده به جهان گشود. (1) پدر بزرگوارش حضرت علی بن موسی الرضا (ع) و مادر مکرمه اش بانویی مصری تبار به نام سبیکه از خاندان ماریه قبطیه همسر پیامبر اسلام (ص) بود، به طوری که امام رضا (ع) از او به عنوان بانویی قدسیه و پاکیزه یاد میکرد. (2)
امام جواد (ع) در هفت سالگی به امامت رسید و مدت هفده سال رهبری شیعیان را به عهده گرفت. دوران امامت حضرتش با دو نفر از خلفای ستم پیشه عباسی به نامهای مأمون و معتصم مقارن بود. آن حضرت در آخر ماه ذی قعده سال 220 ه. ق در سن 25 سالگی و در عنفوان جوانی به دستور معتصم عباسی و توسط همسر بی وفایش ام الفضل (دختر مأمون) با انگور زهرآلود مسموم شد و در بغداد به شهادت رسید. (3) آن بزرگوار همانند دیگر امامان معصوم (ع) دارنده تمام کمالات و فضایل اخلاقی در مرتبه اعلی بود و به رغم جوان بودن، آن چنان بر قله شکوهمند کمال و فضیلت قرار داشت که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده اند، بلکه دشمنان کینه توز و سرسخت به مدح و ستایش آن گوهر نبوی پرداخته اند.
ایشان در سیره عملی و شیوه رفتاری خود دستورالعملهای فردی، اجتماعی و تربیتی را به شیعیان آموزش داد و از این رهگذر موفق گردید که به رغم تهاجم عقیدتی و نیرنگ بازیهای دو خلیفه ملعون عباسی، مکتب اهل بیت (ع) را به جهانیان معرفی کند.
رهنمودهای حکیمانه امام نهم شیعیان در زمینه انسان سازی و تهذیب نفس برگ زرینی است در کتاب تاریخ شیعه که در این نوشتار به بیان مقوله دوستی و تعامل با همنوعان از دیدگاه آن امام خواهیم پرداخت. امید است که مورد عنایت خوانندگان محترم قرار گیرد.
کیمیای سعادت
انسان موجودی است اجتماعی و پویا که به منظور تأمین نیازهای جسمی، روحی و عاطفی همیشه با همنوعان خود در حال تعامل است و بدون ارتباط با دیگران نمیتواند توانمندیهای خویش را در جهت انجام وظایف فردی و اجتماعی توسعه دهد.
تمام انسانها جهت تأمین نیاز به دلبستگی و ارتباط با همنوعان به دنبال یافتن کسانی هستند که در کنار آنان احساس آرامش، آسایش و خوشبختی کنند، لذا اسلام به عنوان جامعترین دین در جهت تحقق چنین هدفی آداب و ظرفیتهای وسیعی را در نظر گرفته است و از تمام راهبردها و شیوههای شناختی و عاطفی مؤثر در امر هدایت و سعادت انسانها استفاده میکند و در چارچوب دعوت به آموزههای نجات بخش، زمینه بالندگی، تعالی و شکوفایی فردی و اجتماعی انسان را فراهم نموده است. یکی از این آداب فرآیند دوستی و تعامل با همنوعان است که افراد را گرد هم جمع مینماید و بستر آسایش و زیبا زیستن را برای آنان مهیا میکند.
دوستی و ارتباط با افراد صالح و فرهیخته یکی از اهرمهای مهم زندگی و از عوامل سعادت و سرافرازی انسان قلمداد میشود. با دوستان شایسته و وارسته انسان میتواند از گردنههای سخت زندگی عبور کند و به اهداف و آرمانهای حقیقی خویش نایل گردد.
ره یافتهای دینی و روان شناختی نشان میدهد انسانی که از نعمت دوستی و تعامل با همنوعان محروم است، غریب و تنهاست. چنین شخصی حرف دل خود را کتمان میکند و نمیتواند خودش را آن چنان که هست بشناسد، به طوری که در زندگی از شکوفایی عقلی محروم میگردد و نشاط و شادابی خود را از دست میدهد. امام جواد (ع) در این رابطه میفرماید: ملاقا الاخوان نشر و تلقیح للعقل و ان کان نزرا قلیلا؛ (4) دیدار و ارتباط با دوستان باعث شادابی و زیادی عقل میشود. هر چند مدت دیدار کم باشد.
از دیدگاه نهمین فروغ امامت کسانی دوستان واقعی محسوب میشوند که آیینه اخلاق، محرم اسرار و معاون افکار در مصائب و مشکلات زندگی باشند و دیگران را در راه دینداری و بالا بردن سطح معرفت یاری رسانند؛ به شرطی که در این زمینه حد اعتدال را رعایت کنند، زیرا رعایت اعتدال و میانه روی در دوستی و رفاقت ضامن بقای رشته مؤدت است به گونهای که این نوع دوستی کارساز و چاره ساز است و پیوند آن به قدری محکم است که هرگز گسسته نمیشود؛ لذا انسان باید هوشیار باشد و افرادی را برای دوستی برگزیند که لطف و رحمت خداوند شامل حال آنان باشد و کاری نکرده باشند که خشم خداوند را برانگیزند. در حقیقت دوستی با بندگان صالح گرایش به سوی رحمت خداوند و ترک دوستی با افراد ناصالح گریز از خشم و غضب اوست.
قرآن کریم در این زمینه میفرماید: یا ایها الذین آمنوا لاتتولوا قوما غضب الله علیهم قد یئسوا من الآخر کما یئس الکفار من اصحاب القبور؛ (5)ای کسانی که ایمان آورده اید! با افرادی که مورد غضب خداوند واقع شده اند، طرح دوستی نیندازید، زیرا آنان از آخرت مأیوس و ناامید هستند همان طوری که کافران از خفتگان در گور ناامید شده اند.
کدام دوستی؟
دوستی و تعامل با دیگران وقتی که به خاطر خدا و بر پایه هویت انسانی بنا شده باشد و از رنگ مطامع دنیوی پیراسته باشد، پایدار خواهد ماند، زیرا مبنایش امور ثابت و عامل انعقاد آن رضایت و خشنودی الهی است. این نوع دوستی زمینه رشد و تعالی هویت افراد جامعه را فراهم میسازد به طوری که همه به بالاترین درجه سعادت و خوشبختی میرسند...
امام محمد تقی (ع) پیرامون دوستی و رفاقت راستین میفرماید: من استفاد اخا فی الله فقد استفاد بیتا فی الجن؛ (6) هر کس در راه خدا برادر و دوست پیدا کند، خانهای در بهشت به دست میآورد.
کلام گهر بار آن بزرگوار متضمن این حقیقت است که دوستیهایی که به خاطر رضایت و خشنودی خداوند باشد، رسیدن به بهشت و برخورداری از نعمتهای اخروی را بر فرد مؤمن و صالح واجب میگرداند، چون انسان صالح و با تقوا در اثر معاشرت و مصاحبت با اخیار و نیکان انجام اعمال نیک و عادات پسندیده را در نهاد خویش تقویت میکند که پیامد آن سعادت و فوز ابدی است.
اما اگر دوستی و مصاحبت با دیگران در راه غیر خدا و بدور از تقوای الهی باشد، دیر یا زود به دشمنی تبدیل خواهد شد.
قرآن کریم میفرماید: الاخلاء یومئذ بعضهم لبعض عدو الا المتقین؛ (7) دوستان در آن روز بعضی دشمن بعضی دیگرند مگر افراد باتقوا و پرهیزکار.
رفاقت معرف شخصیت
شخصیت هر انسانی را در جامعه با دوستان او میسنجند. تأثیری که گروه دوستان در رفتار، گفتار و کردار فرد به جا میگذارد، پدیدهای انکار ناشدنی است تا آن جا که میتوان به واسطه دوستان به شخصیت افراد پی برد؛ لذا یکی از بهترین معیارهای واقعی شناخت فرد، دوستان و رفقای او هستند.
سرور کائنات حضرت محمد (ص) در این باره میفرماید: لاتحملوا علی رجل بشی ء حتی تنظروا الی من یصاحب فانما یعرف الرجل باشکاله و اقرانه و ینسب الی اصحابه و اخدانه؛ (8) درباره انسانی قضاوت نکنید مگر این که به دوستانش نظر بیفکند، زیرا هر انسانی به وسیله دوستان و همنشینان خویش شناخته میشود و به یاران و برادرانش منسوب میگردد.
اساسا دوستی با انسانهای آلوده و منحرف فرد را از گروه نیکان و صالحان جدا میکند و در صف افراد شرور و ناهنجار قرار میدهد، به طوری که فرد دیگر به نصیحت انسانهای وارسته و صالح توجه نمیکند و حتی نسبت به آنان سوءظن پیدا میکند. به همین علت حضرت جواد الائمه (ع) میفرماید: مجالس الاشرار تورث سوء الظن بالاخیار؛ (9) همنشینی با بدان باعث میشود که انسان نسبت به افراد خوب و نیک بدبین شود؛ بنابراین یکی از متقنترین معیارهای واقعی شناخت انسان دوستان و رفقای او هستند که این گونه افراد آیینه تمام نمای وجود وی میباشند، زیرا انسان به اشخاصی روی میآورد که از نظر باطنی و ساختار شخصیت با آنان همسان است.
پرهیز از دوستی با نا اهلان
انتخاب دوست خوب اساسیترین نقش را در موفقیت انسان در عرصههای مختلف زندگی ایفا میکند و کم توجهی یا بی توجهی نسبت به این انتخاب، مایه بدبختی و هلاکت فرد میشود، زیرا به همان اندازه که دوستان صالح و نیکو آدمی را در رسیدن به آرمانهای واقعی زندگی یاری میدهند، به همان اندازه دوستان ناشایست او را از مرحله موفقیت دور میکنند و زمینه هلاکت و نابودی وی را فراهم میکنند. قرآن کریم درباره عواقب دوستی با نااهلان از زبان اهل جهنم چنین نقل میکند: و یوم یعض الظالم علی یدیه یقول یالیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا یا ویلنی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا؛ (10) روز قیامت انسان ظالم انگشت حسرت به دهان میگیرد و میگوید:ای کاش من در دنیا با پیامبر دوست و همراه میشدم. وای بر من! کاش فلان شخص فاسق و گمراه را به عنوان دوست انتخاب نمیکردم.
امام محمد تقی (ع) با الهام از آموزههای وحیانی در سیره خود میفرماید: ایاک و مصاحب الشریر فانه کالسیف المسلول یحسن منظره و یقبح آثاره؛ (11) از رفاقت و دوستی با انسانهای بد بشدت پرهیز کن، زیرا انسان شریر مانند شمشیر برهنه است که ظاهر زیبا و آثار زننده دارد.
آن امام بزرگوار در این کلام گهربار خاطرنشان میکند که فرد مسلمان و مؤمن باید از همنشینی و تعامل با افراد ناشایست و نالایق جدا اجتناب نماید، زیرا معاشرت و مصاحبت با این گونه افراد بذر رذایل اخلاقی را در نهاد انسان میپاشد و مایه قساوت قلب میشود و ممکن است انسان را در قهر و عذاب الهی سهیم گرداند.
روزی پدر بزرگوار امام جواد (ع) به شخصی از نزدیکان خود به نام سلیمان بن جعفر جعفری که با امام هادی (ع) رفت و آمد داشت، فرمود: چرا تو را نزد عبدالرحمان بن یعقوب میبینم و با او رابطه دوستی داری؟ سلیمان پاسخ داد: او دایی من است.
امام فرمود: او انسان منحرفی است و درباره خداوند حرفهای نادرستی میزند و به جسم بودن خدا معتقد است. سلیمان گفت: او هرچه میخواهد بگوید! من فقط با وی دوست هستم. وقتی به گفته هایش اعتقادی نداشته باشم، دوستی ما چه اشکالی دارد؟ امام فرمود: یا با او دوست باش و ما را رها کن و یا ما را دوست داشته باش و با وی قطع دوستی و رابطه کن، چون ممکن نیست که هم ما را دوست داشته باشی و هم او را. بدان که اگر عذابی بر او نازل شود، دامان تو را هم میگیرد. سپس امام هادی (ع) داستان جوانی را تعریف کرد که خودش از دوستان حضرت موسی (ع) بود و پدرش از یاران فرعون، لذا در ادامه فرمود: وقتی لشکر فرعون در کنار رود نیل به حضرت موسی (ع) و پیروان او رسید، جوان از گروه موسی جدا شد تا پدرش را نصیحت کند و به راه راست هدایت نماید، اما پدرش بصیرت و گوش شنوا نداشت و اندرز پسر در او تحولی ایجاد نکرد و سرسختانه به پیروی از فرعون ادامه داد.
در این هنگام یاران موسی از رود نیل گذشتند و نجات یافتند. اما پسر، چون نزد پدرش ماند، به همراه او غرق شد. موضوع را به اطلاع حضرت موسی رساندند. اصحاب از حال جوان پرسیدند که آیا او اهل رحمت است یا عذاب؟ حضرت موسی (ع) فرمود: جوان مشمول رحمت الهی است، چون با پدر هم عقیده نبود، ولی هنگامی که عذاب نازل میشود، نزدیکان افراد گناهکار نیز گرفتار عذاب میشوند و آتش شرارت بدکاران افراد صالح را نیز به کام خود فرو میبرد. (12)
پرهیز از منت گذاری
فرد مؤمن باید از هر نوع رفتاری که سبب منت گذاشتن بر دوستان میشود، بپرهیزد. مردی نزد امام جواد (ع) آمد که بسیار خوشحال و خندان به نظر میرسید. امام علت خوشحالی اش را بپرسید، و گفت: یابن رسول الله! از پدرت شنیدم که فرمود: شایستهترین روز برای شادی یک بنده روزی است که در آن، انسان توفیق نیکی و انفاق به دوستانش را به دست آورد و امروز ده نفر از دوستان و برادران دینی که فقیر و عیالوار بودند، از فلان شهرها به نزد من آمدند و من هم به هر کدام چیزی بخشیدم. به همین خاطر خوشحال شدم. آن حضرت فرمود: لعمری انک حقیق بان تسر ان لم تکن احبطته او لم تحبطه فیما بعد؛ (13) به جانم سوگند! شایسته است که خوشحال باشی، اما ممکن است که اثر کار خود را از بین برده باشی یا بعدا از بین ببری او با شگفتی پرسید: چگونه عمل نیک من بی فایده میشود و از بین میرود؟ در حالی که من از شیعیان خالص شما هستم.
امام فرمود: با همین سخنی که گفتی، کارهای نیک و انفاقهای خود را در حق دوستان از بین بردی، او توضیح خواست و آن حضرت، این آیه را تلاوت کرد: یا ایها الذین آمنوا لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی؛ (14)ای مؤمنان صدقهها و بخششهای خود را با منت و اذیت کردن باطل نکنید.
مرد گفت: من که به آن افراد منت نگذاشتم و آزارشان ندادم.
امام فرمود: همین که گفتی: چگونه عمل نیک من بی فایده میشود و از بین میرود؟ و یقینا خود را جزء شیعیان خالص ما قرار دادی، ما را آزردی! آن مرد بعد از اعتراف به تقصیر خود پرسید: پس چه بگویم امام فرمود: بگو من از دوستان شما هستم. دوستان شما را دوست دارم و دشمنان شما را دشمن میدارم. (15) مرد قبول کرد و امام جواد فرمود: الآن قد عادت الیک مثوبات صدقاتک و زال عنها الاحباط؛ (16) اکنون پاداش بخشش هایت به تو برگشت و حبط و بی اثر بودن آن زایل شد.
راهبردهای تحکیم دوستی
1 مشورت و همفکری: مشورت در امور یکی از مؤلفههای تحکیم دوستی و تعامل با دیگران و یکی از عوامل جذب دوستان میباشد.
در قرآن کریم فرآیند مشورت در چند آیه مورد توجه قرار گرفته است و از همه مهمتر این که سورهای به نام شوری در این کتاب آسمانی وجود دارد. خداوند برای زنده کردن شخصیت انسانها و تحکیم رفاقت و تعامل با یکدیگر به پیامبر (ص) دستور میدهد که در کارها با مسلمانان مشورت کن:... و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله...؛ (17) و با آنان در امور مشورت کن و هنگامی که تصمیم گرفتی، بر خدا توکل کن.
پیامبراکرم (ص) قطع نظر از وحی آسمانی چنان فکر نیرومندی داشت که نیازی به مشاوره نداشت، اما برای این که از یک سو مسلمانان را به اهمیت مشورت متوجه سازد و از سوی دیگر نیروی فکر و اندیشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومی مسلمانان که جنبه اجرای قوانین الهی را داشت، جلسه مشاوره تشکیل میداد و برای رأی افراد صاحب نظر ارزش خاصی قائل بود؟ به طوری که برای احترام به دوستان از رأی خود صرف نظر مینمود؛ (18) بنابراین گاهی انسان قادر به تصمیم گیری نیست. در چنین مواقعی میتوان با دوستان صالح و نیک اندیش مشورت نمود و از نظرات آنان در پیشبرد اهداف خویش بهره گرفت. کسانی که با دوستان شایسته و خوب مشورت میکنند، در کارهایشان پشیمان نخواهند شد.
نهمین امام شیعیان در این راستا میفرماید: ثلاث من کن فیه لم یندم: ترک العجل و المشور و التوکل عند العزم علی الله؛ (19) سه ویژگی در هر انسانی باشد از کار خود پشیمان نمیشود: در کار خود عجله نکند، مشورت و همفکری با دوستان و نزدیکانش داشته باشد و هنگامی که تصمیم میگیرد که کاری را انجام دهد، بر خداوند توکل نماید؛ بنابراین مشورت با دوستان در تحکیم دوستی و گسترش تعامل مؤثر است، چرا که انسان در مشورت با دیگران علاوه بر این که از نظرات مختلف بهره میبرد، برای دوستان خود نیز شخصیت و احترام قائل میشود و یقینا احترام به دیگران افزایش محبت آنان را در پی خواهد داشت.
2 خوش رویی: یکی دیگر از راهبردهای تحکیم دوستی و جذب دوستان حقیقی و یاران صمیمی خوش رویی و گشاده رویی در معاشرت با دیگران است. امام نهم شیعیان در این زمینه چنین تصریح نموده اند: انکم لن تسعوا باموالکم فسعو هم بطلاق الوجه و حسن اللقاء؛ (20) شما هرگز با مال و منال دنیا نمیتوانید به مردم توسعه دهید و آنان را راضی کنید. پس تلاش کنید تا با گشاده رویی و خوش برخوردی آنان را راضی نمایید.
از آن جایی که انسان برای تداوم زندگی و غلبه بر مشکلات و پیمودن راه تکامل به همراهان و همفکران نیازمند است، لازم است که این عامل کارساز را در معاشرت با دیگران به کار گیرد و هر روز دوستان زیادی را برای خود کسب کند که این امر در پرتو خوش خلقی و گشاده رویی با دیگران تحقق مییابد. به همین دلیل است که مولای متقیان حضرت علی (ع) ناتوانترین افراد جامعه را کسانی میداند که از به دست آوردن دوست و رفیق عاجز باشند، لذا میفرماید: اعجز الناس من عجز عن اکتساب الأخوان و اعجز منه من ضیع من ظفر به منهم؛ (21) ناتوانترین مردم کسی است که از پیدا کردن دوست، ناتوان باشد و عاجزتر از او کسی است که دوستانی را که به دست آورده از دست دهد.
3 دیدار و همدردی: شایسته است که فرد مسلمان روابط اجتماعی خود را با دیگران تقویت کند و با برادران دینی و دوستان خود دیدار و همدردی داشته باشد، زیرا گوشه گیری از مردم و فاصله گرفتن از آنان عواقب زیانباری را به دنبال دارد و ارتباط و تعامل با دیگران سبب جذب دوستان میشود. بدین سبب امام جواد (ع) میفرماید: ثلاث خصال تجتلب بهن المحب: الانصاف فی المعاشر و المواسا فی الشد و الانطواع و الرجوع علی قلب سلم؛ (22) با سه چیز محبت دوستان جلب میشود: انصاف داشتن در برخوردها و دیدارها، همدردی با آنان در سختیها و راحتیها و داشتن قلب سلیم.
همیشه با مال و مناصب دنیوی نمیتوان دلها را رام کرد. دیدار و ملاقات دیگران همراه با برخورد محبت آمیز مانند باران بهاری لطافت، نشاط و سرسبزی را به دنبال دارد. گاهی دیدار صمیمانه معجزه میکند و تحول میآفریند، به طوری که تداوم آن پیوند رفاقت و دوستی را عمق و ژرفا میبخشد؛ بنابراین دیدار و برخورد صادقانه با دیگران سرآمد فضایل اخلاقی و سجایای انسانی است و امام محمد تقی (ع) مانند سایر پیشوایان معصوم در سیره خود آن را از مؤلفههای مهم خوشبختی و بهزیستی قلمداد میکند، زیرا این پدیده تعامل بین افراد را در جامعه مسلمین مستحکم مینماید و دوستان آنان را زیاد میکند.
پی نوشت ها
1. بعضی ولادت آن بزرگوار را در ماه مبارک رمضان سال 195 ه. ق میدانند. نک: الارشاد، شیخ مفید، ص 16.
2. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 50، ص 15.
3. اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 492.
4. منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج 2، ص 229.
5. سوره ممتحنه، آیه 13.
6. موسوع کلمات الامام الجواد (ع)، ج 2، ص 352.
7. سوره زخرف، آیه 67.
8. تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 15، ص 73.
9. امالی شیخ صدوق، ص 531.
10. سوره فرقان، آیات 28، 27.
11. منتهی الآمال، ج 2، ص 228.
12. بحارالانوار، ج 74، ص 95.
13. همان، ج 68، ص 159.
14. سوره بقره، آیه 264.
15. بحارالانوار، ج 74، ص 159.
16. همان، ص 160.
17. سوره آل عمران، آیه 159.
18. نک: تفسیر نمونه، ج 3، ص 146، 142.
19. کشف الغمه فی معرف الائمه (ع) علی بن عیسی اربلی، ج 2، ص 343.
20. امالی شیخ صدوق، ص 531.
21. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص 626، حکمت 12.
22. بحارالانوار، ج 75، ص 82.