یک‌شنبه 4 آذر 1403

مصدق میان مثلث «سوء تفاهم»

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
مصدق میان مثلث «سوء تفاهم»

تلاش انگلستان برای سرنگون کردن دولت مصدق و الغای ملی‌شدن صنعت نفت مستندی تاریخی است که نمی‌توان منکر آن شد، چنان‌که این مساله به وضوح در پیام وزارت خارجه بریتانیا آشکار است که می گوید:«درحالی‌که در انتظار و فعالیت برای سقوط مصدق هستیم باید اطمینان حاصل کنیم که در متقاعد کردن امریکا برای حمایت از ما در مخالفت با ملی‌شدن نیز موفق خواهیم شد.»

این پیام صراحتا بر انتظار و فعالیت انگلستان برای سقوط دولت دکتر مصدق صحه می گذارد. فعالیتی که به سرعت امریکا را که منافع نفتی خود را در کشورهای مختلف در معرض خطر می‌دید، نیز همراه و پشتیبان خود می‌یابد و زمینه‌ساز کودتا 28 مرداد می‌شود.

فارغ از دسیسه‌ها و تلاش‌های خارجی برای سرنگونی دولت دکتر مصدق و در پی آن جلوگیری و الغای ملی‌شدن صنعت، مسائل داخلی متعددی تسهیل‌گر وقوع این کودتا شدند. پراکنده‌شدن نیروهای حامی جبهه ملی و در واقع کسانی که تا پیش از این برای ملی‌شدن صنعت نفت همگی در کنار هم قرار داشتند، اما پس از آن دچار از هم گسیختگی شدند و نوعا حتی در مقابل یکدیگر قرار گرفتند و این کار را برای انگلستان و امریکا که در پی اجرای کودتا بودند، آسان کرد.

چنان‌که به گفته آبراهمیان، تاریخ‌نگار برجسته، در زمانی که مصدق حامیان سنتی‌اش را از دست می‌داد، افسران سلطنت‌طلب ناخشنود، پنهانی برای انجام کودتا نقشه می‌کشیدند، این اتفاقات که پیرامون مصدق را خالی کرده بود به همراه یک سری اشتباهات استراتژیک از سوی خود مصدق از جمله خالی‌کردن خیابان‌ها از تظاهرات‌کنندگان در روز 28 مرداد شرایط را مهیای کودتا و سرنگونی دولت او کرد.

مصدق به محیط بین‌الملل توجه زیادی نمی‌کرد

در همین رابطه دکتر مهدی نجف‌زاده، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در گفت‌وگو با ایسنا در مورد عملکرد دکتر مصدق در مساله ملی‌شدن صنعت نفت به عنوان یکی از مهم‌ترین پیش‌زمینه‌های کودتا 28 مرداد اظهار کرد: با ملی شدن صنعت نفت اتفاق بزرگی برای ایران افتاد، به ویژه این‌که از اولین کشورهایی هستیم که به این کار مبادرت کردیم و در آن دوره خیلی از منابع بسیاری از کشورها ملی نبود. من فکر می‌کنم استراتژی که مصدق در پیش گرفته بود کمی بی‌توجه به محیط بین‌الملل بود یعنی در پارامترهایی که مصدق لحاظ می‌کرد خیلی نقش عمده‌ای به مناسبات بین‌الملل نمی‌داد درحالی‌که می‌دانیم مناسبات بین‌الملل بر روی کشوری مانند ایران که یک کشور در معرض و مهمی است، بسیار تاثیرگذار است اما مصدق توجه کافی را به این مساله نشان نداد.

وی ادامه داد: خصوصا مصدق مساله و امکان ورود کمونیسم را که در آن زمان بسیار اهمیت داشت و تمام مناسبات بین‌المللی را به خود معطوف کرده بود، ندیده گرفته بود و در حقیقت استراتژی موازنه منفی که در پیش گرفته بود آن طور که باید و شاید در محیط بین‌الملل ترجمه نشد و بیشتر به این ترجمه شد که مصدق خطر کمونیسم را درک نکرده است و کم‌تر به آن بها می‌دهد و این مساله کشورهای قدرتمند اروپایی و امریکا را مجاب کرد که مصدق باید سرنگون شود.

این دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: مصدق نتوانست سیاست موازنه منفی خود را طوری در فضای بین‌الملل اجرا کند تا هم به معنای جدی گرفتن کمونیسم باشد و در عین حال مناسبات ایران با انگلستان را تغییر دهد و روی ملی شدن صنعت نفت تاکید کند. گرچه اقداماتی انجام داد اما کافی نبود به عنوان مثال سه نامه به رییس جمهور امریکا نوشت و در آن‌جا تاکید کرد که اگر شما کمک نکنید احتمال خطر کمونیسم زیاد خواهد بود. ترجمه‌ای که در ایالت متحده امریکا از این مساله شد این مفهوم را رساند که مصدق از برخورد با کمونیسم ناتوان است.

نجف‌زاده در مورد نگرش‌های مختلفی که پیرامون دکتر مصدق وجود داشته است، گفت: اگر از چپ‌های آن زمان بپرسید می‌گویند که مصدق به ما اجازه نداد که خیابان‌ها را به تسخیر خود در بیاوریم و از کودتای 28 مرداد جلوگیری کنیم، از امریکایی‌ها بپرسید می‌گویند که مصدق دست کمونیست‌ها را در مناسبات آن زمان آزاد گذاشت و با توجه به این احتمال این مساله که ایران منطقه نفوذ شوروی در بیاید، زیاد می‌شد که البته این می‌تواند اوهام باشد که با توجه به داده‌هایی که ما داریم خطر کمونیسم آن‌طور که تبلیغ می‌شده، نبوده است و در آن زمان به این صورت بوده است که اگر مصدق مخالف کمونیسم به حساب نمی‌آمد پس یا حامی آن بود و یا حداقل توان مقابله با آن را نداشت.

وی در مورد اضلاع مختلف فضای سیاسی در دوران منتهی به کودتا و دولت دکتر مصدق عنوان کرد: از سوی دیگر اگر بخواهیم از شرایط ترسیمی داشته باشیم. مثلثی در داخل با سه ضلع مذهبی‌ها، مصدق و شاه و مثلثی در خارج با سه ضلع کمونیسم، غرب و ایران وجود دارد که در این اضلاع است که کودتا 28 مرداد اتفاق می‌افتد. در اضلاع داخل همه از هم ترسیده بودند یعنی مذهبی‌ها از مصدق می‌ترسیدند که نکند کشور را به سمت کمونیست‌ها یا غربی‌ها ببرد از طرف دیگر شاه نیز این تصور را داشت که ممکن است مصدق زیر پای او را خالی کند و مساله سلطنت را ملغی کند که این مساله هم شنیده می‌شد، چنان‌که در گفته‌های حسین فاطمی این مساله وجود داشت. 28 مرداد در یک مثلث سوءتفاهم بودیم

این دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: در عرصه بین‌المللی نیز امریکایی‌ها ترس از کمونیسم داشتند و کمونیست‌ها نمی‌دانستند که چگونه با مصدق برخورد کنند و به طورکل در عرصه بین‌الملل نگاه منسجمی به مصدق وجود نداشت. در مجموع در 28 مرداد ما چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین‌المللی در مثلث سو تفاهم به سر می‌بردیم و نیروهای مختلف درک درستی از یکدیگر نداشتند و این از مسائل تشدید کننده شکل‌گیری کودتا 28 مرداد است.

نجف‌زاده بیان کرد: آمریکایی‌ها تا لحظه آخر با انگلیسی‌ها همراهی نکردند و اتفاقا یکی از اولین کشورهایی بودند که ایران را تشویق می‌کردند و به صورت غیر رسمی پیشنهاد می‌دادند که ایرانیان قرارداد نفت با انگلستان را بهم بزنند تا همان‌طور که امتیاز نفت شمال را به روس‌ها ندادند، امتیاز نفت جنوب را که در دوره قاجار به انگلیسی‌ها سپرده شده است، پس بگیرند.

وی در مورد تاثیر مساله ناسیونالیسم بر وقایع منتهی به 28 مرداد خاطرنشان کرد: برای امریکایی‌ها ناسیونالیسم اهمیتی نداشت و این مساله بیشتر برای انگلیسی‌ها اهمیت داشت که البته همان هم در دوره‌های مختلف تاریخی سیاست‌های مختلفی داشته است کما این‌که از انقلاب مشروطه حمایت می‌کند، در مجموع این‌گونه هم نیست که ما فکر کنیم خطر ناسیونالیسم برای آن‌ها جدی بود، من فکر می‌کنم که باید از جنبه اهمیت نفت در آن روزگار و گره خوردن آن با مساله کمونیسم به این موضوع نگاه کنیم. تشتت در پیکره گروه‌های حامی ملی شدن صنعت نفت

این دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد گروه‌های حامی مصدق و ملی شدن صنعت نفت گفت: ائتلافی که برای ملی شدن صنعت نفت شکل گرفته بود، سه پیکره داشت؛ مذهبی‌ها، کمونیست‌ها و ناسیونالیست‌ها. این گروه‌ها از همان ابتدا نامنسجم بودند چرا که نه خاستگاه و نه اهداف آن‌ها یکی بود به عنوان مثال تا اقداماتی در راستای مدرن‌سازی ایران اتفاق می‌افتاد مذهبی‌ها به شدت مخالفت می‌ورزیدند. بنابراین ائتلاف نانوشته‌ای که در جبهه ملی به وجود آمد از همان اول محکوم به شکست بود. این مساله بعدا تداوم و گسترش پیدا کرد و پس از آن‌که نفت ملی شد دیگر هدفی نبود که آن‌ها را منسجم کند و بنابراین آن‌ها به شدت دچار تشتت شدند. نجف‌زاده بیان کرد: نگرش‌های چپ در ایران این تلقی را نداشتند که ما به شوروی خدمت کنیم و ایران را نادیده بگیریم بلکه درک آن‌ها از سوسیالیسم و کمونیسم این بود که دنیا در حال حرکت به سمت آن است و ما پاره‌ای از این قطعه بزرگ کمونیسم هستیم و در همان راستا مسائل را تجزیه و تحلیل می‌کردند، گروهی که از حزب توده جدا شدند و به ملی شدن صنعت نفت انتقاد می‌کردند، تاکید می‌کنند که ما درک درستی از شرایط نداشتیم و از مصدق، شاه و نه حتی امریکایی‌ها ارزیابی درستی نداشتیم.

وی عنوان کرد: آن چیزی که در ایران تا امروز مطرح بوده، سو تفاهم چپ بوده است. پروژه بسیار بزرگ فلسفی کمونیسم وجود داشته و قرار بوده است که انقلاب‌های کمونیسیتی در تمام دنیا اتفاق بیافتد که این اتفاق نیافتاده است. در دوره‌های مختلف به آن نقدهای زیادی وارد شده است. مساله کمونیسم در دوره‌های تاریخی نیز با مسائل ما پیوند خورده و به شدت بر روی مسائل و حتی انقلاب ایران تاثیرگذار بوده است.

این دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: مناسبات داخلی ایران از سال 1320 به بعد تحت تاثیر کمونیسم بوده، به عنوان مثال اگر به گفتارهای محمدرضا پهلوی دقت کنیم همیشه از مساله‌ای به زعم او تحت عنوان ارتجاع سرخ و سیاه صحبت می‌کند. بنابراین مساله کمونیسم بسیار مهم است چنان‌که همان‌طور که گفته شد شاه در تمام مدت از این مساله صحبت می‌کرد.

رابطه مصدق با توده‌ای‌ها بر اساس یک قرارداد مکتوب نبود

نجف‌زاده در مورد حمایت حزب توده از دکتر مصدق گفت: زمانی که کودتای 28 مرداد اتفاق افتاد بسیاری از چپ‌ها می‌گفتند که ما منتظر دستور مصدق بودیم تا با کودتاچی‌ها مقابله کنیم بنابراین می‌توان گفت که آن‌ها از مصدق حمایت می‌کردند اما برخورد میان مصدق و توده‌ای‌ها بر اساس یک قرارداد مکتوب نبود که مشخص شود آن‌ها از هم چه می‌خواهند. در حقیقت آن‌ها در راستای همان منویات مارکسیستی خود مصدق را روایت و تفسیر می‌کردند و از آن‌جا که مصدق نگرش‌های ضداستعماری داشت، از او استقبال می‌کردند اما در عین حال در استراتژی‌ها، راهبردها و در خصوص این‌که مصدق در راستای قانون اساسی مشروطه حرکت می‌کرد با او مخالفت می‌کردند.

وی در مورد دلیل عدم به کارگیری حضور مردم در خیابان برای جلوگیری از کودتا 28 مرداد بیان کرد: زمانی که مصدق مردم را به خیابان‌ها فرا می‌خواند، سه نیروی هرچند نامنسجم پشتیبان مصدق با همدیگر بودند. باید در نظر داشته باشیم که در آن زمانه تنها مذهبی‌ها و تا حدی مارکسیست‌ها می‌توانستند بسیج مردمی تشکیل دهند. در کودتای 28 مرداد پشت مصدق خالی بود چنان‌که خیلی از حامیان مذهبی پیشین او با انگلستان، شاه و یا امریکایی‌ها وارد مذاکرده شده بودند. خیلی از حامیان مصدق با پول کنار زده شده بودند و خیلی از آن‌ها هم درک درستی از آن‌چه که مصدق می‌گفت، نداشتند.

این دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: در کودتای 28 مرداد مصدق تنها بود و البته این ویژگی سیاستمدارانی است که پوپولیستی رفتار می‌کنند یعنی سعی می‌کنند به پشتوانه مردم پیش بروند اما مردم خصوصا در ایران ممکن است که همیشه پشت آن‌ها نباشند و به شدت تحت تاثیر احساسات قرار بگیرند، بنابراین زمانی که کودتای 28 مرداد اتفاق افتاد صحنه خالی بود و در حقیقت نه گفتمان رسانه‌ای قدرتمند و نه گفتمان مردمی که پیشتر از مصدق حمایت می‌کردند اکنون کنار رفته بودند، البته نه به این معنا که لزوما حمایت نمی‌کردند بلکه در شوک قرار داشتند و دچار تشتت شده بودند. مصدق سیاست‌مدار اهل چانه‌زنی نبود

نجف‌زاده افزود: مصدق در این روزگار تنها شد و از آن‌جا که اهل رایزنی نبود و بیشتر یک سیاستمدار پوپولیستی بود تا یک سیاستمداری که وارد چانه‌زنی شود، چنان‌که می‌گویند مصدق در عرصه سیاست شیر بود، نه روباه. همین مساله باعث شد که نتواند نیروها را در کنار خود نگه دارد.

وی در مورد عزل دکتر مصدق گفت: در قانون اساسی مشروطه نخست‌وزیر نداریم. نخست‌وزیرها توسط شاه معرفی می‌شوند و مجلس به آن رای می‌دهد و مسوولیت آن پاسخگویی به مجلس است و از لحاظ قانون اساسی خلایی ایجاد شده بود. عزل نخست‌وزیر در دوره‌های مختلف با فشار و یا شیوه‌های مختلف انجام می‌شود کما این‌که افرادی چون امینی و هویدا برکنار می‌شوند. بنابراین در این مورد که شاه نخست‌وزیر را بر کنار کند حرفی نیست، مشکل این است که یک دولت خارجی این کار را انجام دهد و علنا به انجام کودتا مبادرت کند. پس از کودتای 28 مرداد ترس‌خوردگی از محیط بین‌الملل افزایش یافت

این دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در مورد نتایج کودتا 28 مرداد تصریح کرد: مهم‌ترین تغییر بنیادی که با کودتا 28 مرداد اتفاق افتاد این بود که تا سال 1376 مساله اصلی ایران از ازادی به استقلال تغییر یافته بود، گفتمان اصلی ایران را استقلال‌خواهی قرار داده بود، کما این‌که انقلاب ایران نیز به شدت تحت تاثیر استقلال‌خواهی و مبارزه با امپریالیسم قرار می‌گیرد.

نجف‌زاده اضافه کرد: کودتا 28 مرداد آن چنان زخم بزرگی را به پیکره سیاسی ایران وارد کرد که ما دیگر فرصت پیدا نکردیم گفتمان آزادی‌خواهی را همراه با گفتمان استقلال‌خواهی جلو ببریم. مساله دیگر حاصل از کودتا 28 مرداد این است که ترس‌خوردگی ما را از محیط بین‌الملل به شدت افزایش داد.

انتهای پیام