مهدیه اسفندیاری در خانه خود ربوده شد / دولت فرانسه دولتی گروگانگیر است

بشیر بی آزار درباره دستگیری مهدیه اسفندیاری توسط دولت فرانسه نکاتی را بیان کرد.
باشگاه خبرنگاران جوان؛ فاطمه تورانلو - بشیر بی آزار فعال رسانه که سابقه دستگیری بی دلیل توسط دولت فرانسه را دارد در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان با اشاره به دستگیری مهدیه اسفندیاری توسط دولت این کشور و نوع رفتار فرانسویان گفت: در ابتدا، لازم است توضیحی در مورد پروندههایی از این دست، مانند پرونده خانم اسفندیاری و سایر افرادی که در فرانسه به اتهام دفاع از مردم فلسطین بازداشت شدهاند، ارائه دهم. این پروندهها اصولاً ماهیت حقوقی و قضایی ندارند. به عبارت دیگر، رفتار دولت فرانسه در این موارد، حتی با قوانین داخلی خود آن کشور نیز منطبق نیست. بر اساس تجربه شخصی بنده، وکلایم در فرانسه که از وکلای مجرب و شناختهشده آن کشور نیز بودند، از این رفتار شگفتزده شده بودند. آنها اظهار میداشتند که تاکنون با چنین رویکردی از سوی دولت فرانسه در یک پرونده مواجه نشده بودند؛ مبنی بر اینکه مقامات پاسخگو نبوده و به درخواستهای وکیل توجهی نمیکردند. این رفتار برای خود وکلای فرانسوی نیز تعجببرانگیز بود.
خانم اسفندیاری شخصی بود که به منزل ایشان هجوم برده و او را ربودند
وی ادامه داد: پروندههای این چنینی، پروندههایی سیاسی هستند و دولت فرانسه یکی از اصلیترین حامیان صهیونیستها در جهان و اروپا محسوب میشود. پس از هفتم اکتبر، این دولت به واسطه نفوذ صهیونیستها بر ساختار سیاسی و سیاستمداران فرانسه، وارد عمل شده و چنین رفتارهایی را در پیش گرفته است. برخورد با اشخاصی مانند خانم اسفندیاری دو جنبه اصلی را دنبال میکند: نخست، هشداری است به دیگران تا اعلام کنند که این موضوع خط قرمز آنهاست و در این زمینه با کسی مماشات نخواهند کرد و به بدترین شکل ممکن برخورد خواهند نمود. خانم اسفندیاری شخصی بود که به منزل ایشان هجوم برده و او را ربودند. از دهم اسفند که ایشان مفقود شد، هیچ اطلاعی از وضعیت وی در دسترس نبود؛ نه خانواده و نه دوستانش خبری نداشتند و به تماسهای تلفنی نیز پاسخی داده نمیشد. پس از چند روز، زمانی که دوستان ایشان به درب منزلش مراجعه کرده و پاسخی دریافت نکردند، با کمک آتشنشانی درب را گشوده و پس از ورود به داخل، متوجه عدم حضور وی شدند. این صحنه، بیش از آنکه به یک بازداشت قانونی شباهت داشته باشد، یادآور عملیات آدمربایی و گروگانگیری است و هیچ شباهتی به یک برخورد حقوقی و قضایی با یک متهم ندارد؛ گویی یک گروه مافیایی فردی را ربوده است.
بی آزار افزود: روند این پرونده از ابتدا غیرقانونی بوده و تا امروز که شش ماه از بازداشت ایشان میگذرد، به همین شکل ادامه یافته است. جنبه اول این برخورد، ارسال هشداری جدی به فعالان فضای مجازی و چهرههای ضدصهیونیستی و مخالف نسلکشی است با این پیام که اگر در این زمینه موضعگیری یا فعالیتی داشته باشند، با غیرانسانیترین و وحشیانهترین شکل ممکن با آنها برخورد خواهد شد. پرونده خانم اسفندیاری نمونهای از این رویکرد است تا بگویند: "ببینید با او چه میکنیم." این اقدام مؤثر نیز واقع شده است؛ تا جایی که بنده اطلاع دارم، بسیاری از کنشگران حوزه فلسطین و دفاع از حقوق فلسطینیان، پس از این برخوردها (که شامل لیست بلندی از افراد دیگر نیز میشود)، محتاطتر شده و فعالیتهای خود را با احتیاط بسیار بیشتری دنبال میکنند، زیرا طبیعتاً همگان حاضر به پرداخت چنین هزینهای برای اعتقادات خود نیستند. این واکنش نیز امری طبیعی است و نمیتوان بر آنها خرده گرفت.
فرانسه به دنبال کسب امتیازاتی از ایران است
وی خاطر نشان کرد: در موردی مانند پرونده خانم اسفندیاری، مسئله دیگری نیز مطرح است و آن اینکه فرانسویها نگاه دومی نیز دارند. ایشان در نهایت یک شهروند ایرانی است و فرانسویها علاوه بر ایجاد ارعاب در جامعه داخلی خود و هشدار به فعالان، فشاری را نیز به دولت ایران وارد میکنند تا برای آزادی وی، امتیازاتی کسب نمایند. جالب آنکه حتی دولت ایران در ابتدا این موضوع را رسانهای نکرد. پس از بازداشت خانم اسفندیاری، تا حدود چهل روز هیچکس اطلاع دقیقی از سرنوشت او نداشت تا اینکه خود فرانسویها خبر بازداشت یک زن ایرانی در فلان زندان را اعلام کردند. اعلام این خبر از سوی خودشان نشان میدهد که آنها به دنبال رسانهای شدن و حتی بزرگنمایی این موضوع هستند تا بتوانند امتیازات مورد نظر خود را از دولت ایران بگیرند.
بی آزار ادامه داد: در واقع آنها با یک تیر چند نشان را هدف گرفتهاند: از یک سو، فعالان فضای مجازی در فرانسه را محتاط کرده و به عقبنشینی وادار میکنند و از سوی دیگر، با بزرگنمایی چنین موضوعاتی، بر دولت ایران فشار میآورند. زیرا وقتی یک موضوع رسانهای میشود، دولت مربوطه ناچار است تلاش بیشتری برای آزادی شهروند خود به کار گیرد و با افزایش حساسیتها، این تلاشها نیز باید مضاعف شود. در نتیجه، ممکن است آن دولت برای آزادی شهروندش، ناچار به دادن امتیاز شود. در واقع، این اقدام یک گروگانگیری محسوب میشود و تمام شاخصهای یک گروگانگیری در پرونده خانم اسفندیاری مشهود است. دولت فرانسه یک دولت گروگانگیر است و اینکه چگونه باید با چنین دولتی رفتار کرد، خود بحث دیگری است که باید دید دولت جمهوری اسلامی ایران چه رویکردی را اتخاذ خواهد کرد.
مکرون تقریباً در هر مذاکره و تماس تلفنی با مقامات ایرانی، موضوع آزادی جاسوسان فرانسه را پیگیری میکند
وی در پاسخ به این سوال که اگر اتفاقی مشابه در ایران رخ میداد شاهد چه واکنش هایی بودیم بیان کرد: ببینید، در حال حاضر دولت فرانسه در ایران جاسوسانی دارد؛ جاسوس به معنای واقعی کلمه، نه افرادی که به آنها اتهام جاسوسی زده شود. این افراد در حین ارتکاب جرم، با ابزار و ارتباطات جاسوسی و غیرقانونی بازداشت شدهاند. آنها محاکمه شده، مراحل دادرسی را طی کرده، وکیل داشته و اسناد و مدارک علیه آنها بررسی شده است. پس از طی تمام این مراحل، این اتباع فرانسوی به جرم جاسوسی در ایران محکوم شده و در زندان به سر میبرند. ما شاهد بودهایم که آنها در سطح رسانههای خود چه کردند و چه فشاری بر ایران وارد آوردند؛ اتهاماتی نظیر گروگانگیری و نقض حقوق بشر را مطرح کردند تا از جاسوسان خود دفاع کنند. آقای مکرون تقریباً در هر مذاکره و تماس تلفنی با مقامات ایرانی، موضوع آزادی این جاسوسان را پیگیری کرده است. به طرز عجیبی، حتی در جریان حمله رژیم صهیونیستی به زندان اوین، فرانسویها نگران وضعیت همین مجرمان بودند و خواستار خروج آنها از زندان شدند. آنها به جای محکوم کردن جنایت اسرائیل، از همان اتفاق نیز برای محکوم کردن ایران استفاده کردند. این نشان میدهد که آنها از هر فرصتی برای پیشبرد اهداف خود بهره میبرند.
بی آزاد فزود: این سه جاسوس فرانسوی در ایران، سالهاست که به طور مداوم در رسانههای اصلی فرانسه مطرح بودهاند و همواره یکی از موضوعات اصلی در خصوص ایران، همین افراد هستند. متأسفانه ما در حوزه رسانه بسیار ضعیف عمل کردهایم. اگر همین اتفاق به صورت معکوس رخ میداد و یک دانشجوی فرانسوی به دلیل انتشار یک پست در شبکههای اجتماعی توسط ایران بازداشت میشد و شش ماه در انفرادی به سر میبرد و تحت فشارهای روانی قرار میگرفت، بدون شک آنها ایران را در سطح رسانههای جهانی بیچاره میکردند. در نهایت، رسانه ابزاری تأثیرگذار است و رسانههای اصلی جهان متأسفانه در دست جریان سلطه جهانی، یعنی فرانسویها، آمریکاییها و اسرائیلیها قرار دارد و آنها از این ابزار به نفع خود استفاده میکنند.