مهسا ابراهیمیها، نجاتبخشتان نیستند
امروز مهسا امینی به عنوان اسم رمز فتنه و فرداها، افراد و بهانههای دیگر، اما اینها هیچ مشکلی از شما را حل نمیکنند؛ چراکه اسلام و مسلمانان بصیر، بیدی نیستند که با باد مصنوعی همچون اربابانتان بلرزند ضمن آنکه با دروغگویی، خودتان را رسواتر میکنید.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ؛ ماجرای مهسا امینی در اوج حماسه اربعین حسینی، موضوع شایعهپراکنی گسترده ضدانقلاب در فضای مجازی قرار گرفت تا با هزار دروغ و دون، بتوانند علاوه بر انحراف افکار عمومی از حماسه جهانی اربعین، موجب تضعیف جایگاه نظام اسلامی در میان مردم ایران و جهان شوند.
بدین جهت بدون توجه به بررسی کارشناسی و شتابزده، آنچه که در توان داشتند در فضای مجازی به شایعهپردازی و تخریب نظام پرداختند که در این راستا، سران فتنه موسوم به اصلاحطلبان نیز به کمکشان آمدند تا از این نمد برای خود نیز کلاهی تهیه ببینند. لذا، از خاتمی گرفته تا پنچرشدههایی چون: غلامحسین کرباسچی، عباس آخوندی، عباس عبدی، ابطحی و...، علیه نظام به بهانه فوت مهسا امینی اراجیفی را سرهم کردند تا شاید از میان قشر خاکستری برای خود یارگیری کنند. عباس آخوندی در یادداشتی در واکنش به درگذشت مهسا امینی نوشت: فاجعه وضعیت مهسا امینی پس از ماجرای قتل رومینا دومین فاجعهای از این دست بود که وجدان ملت ایران را به درد آورد و آه از نهاد همگان برخاست. قابل ذکر است که داستان رومینا مربوط به دختر 13 ساله تالشی است که به سودای عشق مردی، ترک خانه کرد و بعد که پدر او را پیدا کرد، در خواب با داس سرش را برید و آقای آخوندی این قتل ناموسی را به نظام نسبت میدهد. عباس آخوندی، که از ماجرا کاملاً بیاطلاع است و با قاطعیت به قضاوت میپردازند، در ادامه عقده دل خود را در جسارت و فحاشی نسبت به حکومتی باز میکند که خود از ابتداء انقلاب دارای مسئولیت در آن بوده و بسیاری از مشکلات کشور در حوزه کاری او قرار داشته که بعلت سوءمدیریتش فاجعه در عرصه مسکن و راه رخ داده، میافزاید: وقتی فرومایگان بر گردهی ملت سوار میشوند و ریاکاران از نردبان تظاهر به دین بالا میروند و سنتی سلفی را در جامعهای شیعی مستقر میکنند، شوربختانه باید در انتظار پُرتکرار حوادثی این چنینی باشیم. اما اصل ماجرا، که توسط دوربینهای مستقر در محل مراجعه مهسا امینی، نشان میدهد و نتائج تحقیقات گسترده نیز حکایت از آن دارد، گویای این واقعیت است که او دچار ایست قلبی شد و پس از دوبار احیاء توسط اورژانس، سرانجام بدلیل سابقه بیماری قلبی، تلاشهای پزشکی بجایی نرسید و مهسا امینی، که در 5 سالگی نیز دچار تومور مغزی شده بود و دارای صرع و دیابت از نوع یک بود، درگذشت. حال که فیلم ویوئویی دوربینهای موجود در محل پخش شد، ضدانقلابیون داخل و خارج دچار دستپاچگی شده و همچون دهها بار قبل، نمیدانند که این بیآبرویی را کجا ببرند و مثل همیشه نیز با کمال بیشرمی، انگار شتر دیدی ندیدی! اصلاً به روی خود نمیآورند.
پروژه "کشتهسازی"، که از سناریوی همیشگی ضدانقلاب است، در جریان فتنه 88 نیز با زدن و کشتن ندا آقاسلطان، آن را به نیروهای انقلاب نسبت دادند و ماهها در فضای مجازی روی آن قتل بهرهبرداری علیه نظام اسلامی کردند تا اینکه پرده از جنایتشان فرو افتاد.
این بار هم، زودتر از همیشه رسوایی ضدانقلاب در ماجرای مهسا امینی برملاء و آشکار شد و برای هزارمین بار نیز ثابت گردید که بسیار ضروری است قوه قضائیه با افرادی که اقدام به تشویش اذهان عمومی کرده و با بهانهتراشیهای فراوان سعی دارند افکار عمومی را نسبت به نظام اسلامی بدبین کنند، برخورد قانونی کند؛ آنانی که بعلت خرابکاری و واردآورن خسارات جبرانناپذیر به مردم و کشور در زمان تصدی خود، قسر در رفتند و بدون پاسخگویی در قبال فاجعه کاری حود میبایست محاکمه و سخت مجازات میشدند، امروز طلبکارانه به گوشهای خزیده و به نشر فحاشی و توهین به مسئولان نظام میپردازند. مدعیان اصلاحطلبی همانند محمد خاتمی، حسن روحانی،...، که با عملکرد غلط خود آسیبها و خسارات جبرانناپذیری به مردم و کشور و انقلاب وارد آورده و امروزه در همه حوادث، طلبکارانه محور شایعات و نفرتپراکنی علیه نظام مظلوم اسلامی شدهاند؛ باید به محاکمه کشیده شده و پاسخگوی غارت بیتالمال و خیانت به کشور و مردم و انقلاب بشوند. این عناصر آلوده آنچنان دچار پیسی و خفت شده که فکر میکنند کشتهسازیهایی از جنس مهسا امینی برای آنها آب و نان میشود، غافل از آنکه هیچ آبی حتی آبهای خلیج همیشه فارس نیز قادر به تطهیر آنها نیست.
محمد فاطمی - کارشناس مسائل سیاسی
انتهای پیام /