مورگان فریمن و 6 دهه حضور روی پرده سینما؛ سرنوشت، شکارچی است!
بازیگر 88 ساله محبوب که در بیش از 100 فیلم بازی کرده و در هر نقشی از رئیس جمهور گرفته تا زندانی ظاهر شده است، از 6 دهه حضور بر پرده سینما سخن گفت.
به گزارش مشرق به نقل از گاردین، در عصری که حقیقت در محاصره است و هیچ چیز دقیقاً آن چیزی نیست که به نظر میرسد، چه چیزی میتواند ارزشمندتر از مرجع بودن باشد؟
مورگان فریمن، بازیگری که از نقش رئیس جمهور آمریکا تا نلسون ماندلا و از سوی دیگر از نقش یک دزد تا زندانی را بازی کرده، در یک تماس ویدئویی از نیویورک با صدایی که برایش شهرت زیادی ایجاد کرده است، میگوید: اگر میخواهی صحبت کنی، واضح صحبت کن، صامتهای پایانی خود را درست ادا کن و تمرین کن که آرام حرف بزنی چون صدای بیشتر مردم بالاتر از حد معمول است...
با این حال، صدای خاص این مرد سالخورده 88 ساله دیگر کاملاً متعلق به خودش نیست و او مثل دیگر هالیوودیها از هوش مصنوعی که میتواند ظاهر و صدای بازیگران را تقلید کند، دچار دردسر شده است. جیمز ارل جونز فقید پس از کنارهگیری از نقش دارت ویدر به هوش مصنوعی برای تقلید صدایش رضایت داد. فریمن اما این کار را نکرده است. او میگوید: میدانی، من یک کم وسواس دارم. من مثل بازیگران دیگر میگویم که از من با کلک تقلید نکنید. من خوشم نمیآید. برای انجام چنین کارهایی باید پول بدهید. اگر میخواهید بدون رضایت من این کار را انجام دهید، خب دارید از من دزدی میکنید.
آیا قبلاً هم این اتفاق افتاده؟ جوابش این است: به شما میگویم، وکلای من سرشان خیلی خیلی شلوغ است و پروندههایی در این مورد تشکیل دادهاند و در حال پیگیری آنها هستند که تعدادشان هم خیلی زیاد است.
فریمن به همان اندازه نسبت به تیلی نوروود، بازیگری کاملاً مصنوعی که به عنوان اولین «بازیگر هوش مصنوعی» شناخته میشود و ماه سپتامبر از آن رونمایی شد، بیعلاقه است و میگوید: هیچکس او را دوست ندارد چون واقعی نیست ولی میتواند نقش یک شخص واقعی را بگیرد... وظیفه اتحادیه این است که بازیگران را به بازی کردن وادارد، بنابراین، یک تضاد ایجاد شده است.
فریمن این مصاحبه را برای معرفی فیلم جدیدش «حالا مرا میبینی: حالا نمیبینی» انجام داد که سومین فیلم از سهگانهای درباره گروهی از شعبدهبازان به نام «چهار سوارکار» است که از ترفندهای جادویی برای سرقتهای جسورانه استفاده میکنند. او نقش کوتاهی در نقش شعبدهباز تادئوس بردلی دارد، کسی که در فیلم اول دشمن و در فیلم دوم متحد بود و حالا یک مربی شده است تا در فیلمی که در یک عمارت 150 ساله نزدیک بوداپست فیلمبرداری شده، در یک تالار آینه با لباس تنگ هری هودینی ظاهر شود. در این فیلم کارگردان یعنی روبن فلیشر به جای پذیرفتن جلوههای ویژه از طریق هوش مصنوعی، در جهت مخالف حرکت کرد و شعبدهبازانی را آورد تا ترفندهای واقعی را به بازیگران آموزش دهند.
اولین برد در 12 سالگی به دست آمد
فریمن همیشه از هنر و صنعتی که با تلاش به دست آید، قدردانی کرده است. آغاز زندگی او ساده بود؛ پدرش آرایشگر و مادرش معلم بود. او در ممفیس تنسی متولد شد و بیشتر سالهای اولیه زندگیاش را نزدیک میسیسیپی، در جنوب تحت قوانین جیم کرو گذراند. با این حال او از وقتی خیلی جوان بود، میدانست چه میخواهد بکند. در 12 سالگی، در یک مسابقه نمایش در سطح ایالت برنده شد؛ در دبیرستان در یک نمایش رادیویی در نشویل اجرا داشت و از آن تجربه چنین یاد میکند: من مشوقترین معلمانی را که بتوانی تصور کنی، داشتم. یکی از معلمانم یک روز به من گفت که تو میتوانی هر جایی که میخواهی بروی و هر کاری که میخواهی انجام دهی.
و چنین ادامه میدهد: با این حال، یک جدول زمانی وجود داشت. وقتی نوجوان بودم، شیفته پرواز بودم، بنابراین وقتی از دبیرستان فارغالتحصیل شدم، با این ایده وارد نیروی هوایی شدم که خلبان جنگنده شوم و تا وقتی وارد کابین خلبان یک مربی شدم و دریافتم «این چیزی نیست که میخواهم» همه فکرم این بود. معلوم شد که من در سن برناردینو و در پایگاه نیروی هوایی نورتون هستم و فقط 45 دقیقه با اتوبوس تا لسآنجلس فاصله دارم. سرنوشت، شکارچی است!
و سرنوشت چنان پیش رفت که او از «آمیستاد» و «هفت» گرفته تا «نابخشوده» و «شوالیه تاریکی»، در بیش از 100 فیلم و نیز دهها سریال تلویزیونی و مستند ظاهر شد. در دهه 1970 وی در 780 قسمت سریال کودکانه «شرکت برق» حضور یافت، هرچند موفقیت بزرگش در هالیوود تا سال 1987، زمانی که تقریباً 50 ساله بود، رخ نداد. او در «خیابان هوشمند» نقش یک دلال شرور را بازی کرد و نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. 2 سال بعد، او در «رانندگی برای خانم دیزی» (بازسازی نقش تئاتری خود به عنوان هوک کولبرن، راننده یک بیوه یهودی) و «افتخار» درباره یک هنگ آمریکایی آفریقاییتبار در جنگ داخلی، بازی کرد. از آن زمان، موفقیت پشت موفقیت آمد.
فریمن میگوید: اگر کاری انجام دهی که با استقبال خوبی روبه رو شود و سالها دوام بیاورد، مردم دربارهات حرف میزنند و این حس خوبی دارد.
آیا او این حس را با «رستگاری در شاوشنک» تجربه کرد؟ با خنده میگوید: بله. انگار در هیچ فیلم دیگری نبودهام.
فیلمی که فیلم اول همه دوران است
در فیلم «رستگاری در شاوشنک»، او نقش یک زندانی باتجربه را بازی میکند که با یک زندانی تازهوارد با بازی تیم رابینز دوست میشود. این فیلم هنگام اکران در سال 1994 در گیشه شکست خورد، اما با انتشار ویدئویی، فیلم فروش خوبی کرد. اکنون این فیلم رتبه اول را در جدول 250 فیلم برتر پایگاه آیامدیبی دارد و سال 2006 توسط خوانندگان مجله «امپایر» به عنوان بزرگترین فیلم تمام دوران انتخاب شد. همانطور که «آروارهها» یا «جنگ ستارگان» بدون موسیقی متن جان ویلیامز غیرقابل تصور هستند، «شاوشنک» بدون روایت کنایهآمیز فریمن روی فیلم، نیمی از ارزش خود را از دست خواهد داد.
فریمن نظر خودش را درباره محبوبیت فیلم دارد. او می گوید: همیشه میگویم که این فیلمی درباره رابطه دوستانه بین 2 مرد است؛ به این معنی که آنها فراز و نشیبها و سختیهای خودشان را داشتهاند. و این چیزی است که به این واقعیت مربوط میشود که آنها در زندان بودند و این امید، رستگاری و انعطافپذیری را تجربه میکردند. به نوعی آن فیلم وجدان مردم را در همه جا تسخیر کرده است. وقتی فیلم اکران شد، اصلاً خوب عمل نکرد. میدانی چرا؟ مردم اسمش را «رستگاری در شاوشنک» را نمیتوانستند به خاطر بیاورند. این فیلم عالی را دیدند و با خود میگفتند شنک... شیم... شنک... چی بود؟ اگر در دهان نچرخد، همین است، انگار در آب مردهای. به همین سادگی!
فریمن برای بازی در نقش یک دستیار باشگاه مشتزنی و بوکسور سابق در درام ورزشی کلینت ایستوود با عنوان «عزیز میلیون دلاری» (2004)، جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کرد. 5 سال بعد، او دوباره با ایستوود همکاری کرد و برای ایفای نقش ماندلا در فیلم «شکستناپذیر» (2009) نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
این فیلم داستان چگونگی استفاده رئیس جمهور آفریقای جنوبی از قدرت ورزش برای التیام زخمهای آپارتاید بود، به ویژه راگبی ورزش مورد علاقه آفریقاییها، در حالی که آفریقای جنوبی میزبان جام جهانی سال 1995 بود. فریمن درباره ماندلا میگوید: وقتی کتابش، «راه طولانی تا آزادی»، منتشر شد و او یک کنفرانس مطبوعاتی داشت، خبرنگاری با صراحت از او پرسید: اگر کتابت تبدیل به فیلم شود، دوست داری چه کسی نقش تو را بازی کند؟ او گفت: مورگان فریمن.
باید دست شما را بگیرم
آنانت سینگ تهیهکننده فیلم که حق امتیاز ساخت فیلم از این کتاب را خریده بود، این 2 مرد را با هم مرتبط کرد. فریمن میگوید: به او [ماندلا] گفتم، اگر این اتفاق بیفتد و من بتوانم نقش شما را بازی کنم، میخواهم به شما دسترسی داشته باشم چون باید دست شما را بگیرم و او این کار را کرد. هر وقت نزدیک هم بودیم، میتوانستم بروم و با او وقت بگذرانم و به معنای واقعی کلمه دستش را بگیرم و به حرفهایش گوش دهم. بازی کردن در نقش او واقعاً لذتبخش بود. فکر میکنم تقریباً شبیه او به نظر میرسیدم.
او از ماندلا که سال 2013 درگذشت، به عنوان مردی با اعتماد به نفس و متواضع یاد میکند و میگوید: ما فیلم را برایش نمایش دادیم و او گفت: خب، شاید حالا من را به یاد بیاورند. ماندلا واقعاً فروتن بود. شخصیت او بیرون از زندان، هیچ تفاوتی با آنچه که تمام 27 سال را در زندان گذرانده بود، نداشت.
البته فریمن در طول دوران کاریاش از شکستها هم بی نصیب نبوده است. از جمله آنها میتوان به فیلم «آتش غرور» ساخته برایان دی پالما که سال 1990 اکران شد و در آن با تام هنکس، بروس ویلیس و ملانی گریفیث همبازی بود، اشاره کرد. این فیلم با انتقاد شدید منتقدان روبهرو شد، هرچند اکنون به شهرتی تقریباً افسانهای دست یافته است.
کارت را درست انجام بده، بقیهاش خودش درست میشود
در پاسخ به این سوال که آیا از چنین شکستهایی درس گرفته است، فریمن چنین پاسخ میدهد: نمیدانم آیا واقعاً میتوانم بگویم درسی آموختهام یا نه. کاری که من سعی میکنم انجام دهم این است که کار خوب انجام دهم؛ کارت را درست انجام بده، بقیهاش خودش درست میشود. نمیدانم آیا درسی بوده که در حین کار آموخته باشم یا نه. فکر میکنم درسی بود که از همان ابتدا میدانستم. من بازیگری را از مدرسه ابتدایی شروع کردم، بنابراین همیشه میخواستم آن را انجام دهم، چه فکر میکردم که هستم یا نه.
فریمن خستگیناپذیر از نامزدی باراک اوباما برای ریاست جمهوری در سال 2008 حمایت کرد و برای معرفی ویدئویی هیلاری کلینتون در کنوانسیون ملی دموکراتها در سال 2016، با صدای خود به فیلم او کمک کرد. در سالهای اخیر، او علیه اصطلاحات «ماه تاریخ سیاهپوستان» و «آمریکایی آفریقاییتبار» صحبت کرده است.
حالا که دونالد ترامپ شروع به بازنویسی تاریخ سیاهپوستان کرده، آیا او هنوز هم چنین احساسی دارد؟ میگوید: نه، من به ماه تاریخ سیاهپوستان اعتقادی ندارم. این کار آن را از تاریخ آمریکا جدا میکند. من از اینکه سیاهپوست خطاب شوم، ناراحت نیستم؛ این چیزی است که هستم. نمیخواهم آمریکایی آفریقاییتبار خطاب شوم. من آفریقایی نیستم و اصل ماجرا همین است. من این را میگویم.
فریمن در پاسخ به پرسش در مورد نظرش درباره دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ، مکث میکند و سپس زیر لب میگوید: نمیخواهم درباره سیاست حرف بزنم...
علاقهای به بازنشستگی ندارم
سال 2008، دست چپ فریمن به دلیل آسیب عصبی ناشی از یک تصادف رانندگی در میسیسیپی فلج شد؛ اتومبیل او از جاده خارج شد و چند دور معلق زد و تیمهای اورژانس او را به سختی از ماشین بیرون کشیدند. در مراسم اسکار 2023 او همراه مارگو رابی که ساعد چپ او را گرفته بود، روی صحنه رفت. بازیگر فیلم «رانندگی خانم دیزی» با دستکش مشکی در دست چپ و کت و شلوار مشکی به صدمین سالگرد تاسیس کمپانی برادران وارنر ادای احترام کرد. توییتر پر از سوالهایی درباره پوشاندن دستش در بزرگترین شب فیلم بود.
او در مصاحبهای با مجله پیپل در سال 2010 درباره دستش گفت: من دچار آسیب عصبی شدم و هنوز بهتر نشده و نمیتوانم دستم را حرکت دهم.
اگرچه مورگان برای ترمیم آسیب عصبی تحت عمل جراحی قرار گرفت، اما دست چپ او هنوز بیحرکت است. این آسیبدیدگی، بازیگر سریال «گلوری» را مجبور کرد یاد بگیرد که چگونه کارهای روزمره را فقط با دست راست خود انجام دهد.
او در مصاحبهای در سال 2012 با اسکوایر درباره چگونگی تطبیق نحوه بازی گلف خود با یک دست گفت: با یک دست بازی میکنم. فقط با دست راستم گلف بازی میکنم.
او از آن زمان برای کمک به درد مزمن و حفظ جریان خون، یک دستکش فشاری میپوشد. این موضوع باعث شد او به خلبانی جت شخصی خود پایان دهد. فریمن پرواز را یاد گرفته بود و سال 2002 گواهینامه خود را دریافت کرد و حداقل 3 هواپیما داشت. هرچند به معنی محقق شدن رویای نوجوانی او به عنوان یک خلبان جنگنده نبود، اما برای رفت و آمد از میسیسیپی به هالیوود مناسب بود. او با قاطعیت میگوید: برای پرواز به 2 دست نیاز داری...
وی اکنون بیش از 6 دهه است که در سینما بازی میکند، اما علاقهای به بازنشستگی ندارد و میگوید: گاهی فکر بازنشستگی به سرم میزند، اما به محض اینکه مدیر برنامههایم میگوید کسی تو را میخواهد یا پیشنهادی داده، همه چیز گذشته می شود و میپرسم: چقدر قرار است بپردازد، قرار است کجا باشیم؟
می گوید: اشتیاق هنوز وجود دارد. قبول دارم که کمی کمرنگ شده، اما نه آنقدر که تفاوت جدی ایجاد کند.
فیلم «حالا من را میبینی: حالا نمیبینی» از 14 نوامبر در سینماهای بریتانیا و از 13 نوامبر در سینماهای استرالیا اکران شده است.
منبع: مهر