نابودی یک میلیون هکتار جنگل به بهانه توسعه
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، مهدی زارع در روزنامه اعتماد نوشت: در بیشتر زمانها در شش دهه گذشته و از ابتدای دهه چهل شمسی تاکنون، توسعه در ایران با از بین رفتن جنگلها همراه بوده است. بیشتر جنگلهای کشور در نواحی شمالی و در سواحل جنوبی دریای کاسپین واقع شده است. این جنگلها دارای آب و هوای معتدل مرطوب بوده و از شرق استان اردبیل تا استان خراسان شمالی، به ویژه در سه استان گیلان، مازندران و گلستان ادامه دارد و برآورد می شود که حدود 3 میلیون هکتار جنگل در دامنه شمالی رشته کوههای البرز و استان های ساحلی دریای کاسپین وجود داشته باشد. سایر نقاط کشور دارای جنگلهای بالغ بر سه میلیون هکتار است.
از این جنگلها تنها 1.3 میلیون هکتار قابل بهرهبرداری صنعتی است، بقیه جنگلها به دلیل عدم نگهداری مناسب یا آسیبهای طبیعی مورد بهرهبرداری قرار نمیگیرند. براساس نوشتهها، ایران از دوران باستان تا اوایل قرن هجدهم دارای جنگلهای بسیار و متنوع بوده است. در دوره هخامنشیان وسعت جنگلهای ایران با مرزهای کنونی به بیش از 16 میلیون هکتار میرسید. جنگلزدایی در ایران پس از حمله مغول آغاز شد و در سه قرن اخیر به بالاترین حد خود رسید. در دوره قاجاریه با قطع درختان جنگلی حدود 130 هزار تن زغال تولید و به خارج از کشور صادر شد. در چارچوب برنامه انقلاب سفید - 1341 - جنگلها ملی اعلام شدند. بر اساس اصل دوم انقلاب سفید، حدود 120 میلیون هکتار از جنگلها و مزارع برای بهرهبرداری ملی در اختیار دولت قرار گرفت. دولت با سرمایهگذاری در بخشهای مختلف مانند تولید، کشاورزی و انرژیهای تجدیدپذیر تلاش میکند تا اقتصاد ملی را متنوع کند و اتکای خود به صادرات نفت را به تدریج کاهش دهد. از ابتدای سده بیستم تاکنون 43درصد از جنگلها از بین رفته و بیشتر مناطق جنگلی باقیمانده، در رشته کوههای البرز، در نزدیکی دریای کاسپین و در رشته کوههای زاگرس است. در ایران کنونی تقریبا جنگل بکری باقی نمانده است. اثر هزاران ساله انسان بر محیط زیست طبیعی - رشد جمعیت، تصاحب زمین برای کشاورزی، بهرهبرداری از جنگلها توسط عشایر و افزایش تقاضا برای چوب به عنوان مصالح ساختمانی یا هیزم - منابع جنگلی کشور را از بین برده است. در دوران پهلوی و در فاصله سالهای 1304 تا 1357 توسعه کشاورزی به ویژه برای پوشش جنگلی مضر بود. در استانهای چهارمحال و بختیاری، لرستان و خوزستان زمینهای جنگلی زیادی برای کشت و زرع پاک تراش شدند. در گیلان، جنگلها را قطع کردند تا امکان تولید چای، برنج و تنباکو فراهم شود. بهرهبرداری مشابه از اراضی جنگلی مازندران، زیستگاه ببر ایرانی را که آخرین بار در دهه 50 مشاهده شده بود، نابود کرد. از زمان انقلاب و از سال 1357، جنگلهای ایران قربانی تخریب فزایندهای شدهاند و حدود یک میلیون هکتار از جنگلهای زاگرس غنی از نظر زیست محیطی به دلیل تغییرات اقلیمی از بین رفته است.
سازمانهای دولتی مسوول اجرای قوانین و مقررات مربوط به مناطق جنگلی، بهروز نیستند و همواره با مشکل بودجه و بروکراسی ناکارآمد مواجهند. افراد همچنان مانند آنچه در مورد پارک جنگلی الیمالات نور در سال 1402 شاهد بودیم، به میل خود درختان را قطع میکنند و گاهی اوقات برای ایجاد پارکینگ اتومبیل، شهرک یا زمینهای قابل کشت بیشتر، جنگلها را حذف میکنند یا آنها را آتش میزنند. پاکسازی بیش از حد جنگلها با انتشار هر چه بیشتر میلیونها تن گازهای گلخانهای در اتمسفر همراه است که معمولا در چوب به شکل کربن ذخیره میشوند. این گازهای گلخانهای آزاد شده، اقلیم جهان را بیثبات میکنند، به جو آسیب میرسانند و به گرم شدن کره زمین و در نهایت، تشدید تغییرات اقلیمی منجر میشوند. جنگلها با ذخیرهسازی کربن، با کاهش گرمایش زمین، مزایای محیطزیستی مهمی به همراه دارند. قطع 4000 اصله درخت از جنگل هیرکانی اآلیمالات نور مازندران در سال 1402 به افزودن حدود 100 تن دیاکسیدکربن یا عبارت دیگر 27.5 تن کربن خالص به اتمسفر میانجامد. یک مترمکعب چوب حدود یک تن اما یک درخت سالانه بهطور متوسط بین 10 تا 40 کیلوگرم دیاکسیدکربن جذب می کند که البته این میزان جذب هم بستگی به مجموعهای از عوامل دارد. یک تن دیاکسیدکربن معادل 4000 کیلومتر جابهجایی یک خودروی بنزینی، 120هزار شارژ گوشی تلفن هوشمند و مصرف 500 لیتر گازوییل است. افزایش سالانه 100 تن دیاکسیدکربن «27.5تن کربن خالص» معادل 1.5 در ده به توان منهای 10 درجه سانتیگراد موجب افزایش دمای سالانه میشود، چون دیاکسیدکربن (CO2) یک گاز گلخانهای با اثری مانند شیشه در گلخانه ایجاد میکند، گرما را به دام میاندازد و داخل را گرم میکند و بنابراین هر تن دیاکسیدکربنی که در جو منتشر میکنیم، اقلیم را بیشتر گرم میکند.