ناسازگاری رشد با احساس خانوار
براساس آمار رسمی، رشد تولید ناخالص داخلی (رشد اقتصادی) در سهسال 1399 تا 1401 بهطور متوسط سالانه حدود 4درصد بوده است.
در فصل اول 1402 نیز رشد تولید ناخالص داخلی بیش از 6درصد اعلام شد. آیا می توان این رشدهای مثبت اقتصادی را به منزله بهبود وضعیت رفاهی تلقی کرد؟ به نظر میرسد که بین رشد های مثبت اقتصادی و احساس خانوارها از وضعیت رفاهی خود سازگاری وجود ندارد. چگونه می توان این ناسازگاری را تشریح کرد. در بررسی تغییرات وضعیت رفاهی خانوارها اتکا به رشد تولید ناخالص داخلی و حتی زیر اجزای آن نمی تواند صحیح باشد.
بهمنظور تبدیل تولید ناخالص داخلی (GDP) به شاخصی نزدیکتر به وضعیت رفاهی خانوارها، باید براساس استانداردهای حسابداری ملی آن را به درآمد خالص ملی قابل تصرف (NNDI: Net National Disposable Income) سرانه تبدیل کرد. برای این کار باید آیتم های متعددی مانند خالص درآمد عوامل تولید از خارج، خالص مالیات بر محصول، نتیجه رابطه مبادله بازرگانی، استهلاک، رشد جمعیت و خالص پرداخت های انتقالی به خارج از تولید ناخالص داخلی کسر یا به آن اضافه شود تا بتوان با معیار جدید وضعیت درآمدی خانوارها را سنجید.بهمنظور اینکه اهمیت تعدیل این اقلام مشخص شود، توجه به این نکته جالب خواهد بود که براساس آمار حسابهای ملی بانک مرکزی (سال پایه 1395) متوسط رشد سالانه تولید ناخالص داخلی که در رسانه ها به عنوان رشد اقتصادی بازتاب پیدا میکند، در بازه 1391 تا 1401 حدود 1.2درصد بوده؛ اما متوسط رشد سالانه درآمد خالص ملی در این بازه براساس همان آمار منفی 2.4درصد ثبت شده است. به علاوه رشد جمعیت حدود یکدرصدی و خالص پرداخت های انتقالی به خارج نیز باید از این رشد منفی کسر شود. بنابراین اعلام رشد مثبت اقتصادی لزوما به معنی افزایش درآمد سرانه خانوارها نیست.
حال که رشد تولید ناخالص داخلی معیار دقیقی از تغییرات وضعیت رفاهی خانوار نیست، چه معیاری می تواند برآورد بهتری از تغییرات وضعیت رفاهی ارائه دهد؟ در این راستا بررسی نتایج طرح آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی مرکز آمار می تواند دید بهتری از تغییرات وضعیت رفاهی خانوارها ارائه دهد. با اتکا به این آمار می توان اجزای مخارج سالانه یکخانوار را در بازه 1398 تا 1401 مقایسه کرد و دید که آیا رشد اقتصادی 1399 تا 1401 توانسته است رفاه خانوار را بهبود بخشد یا خیر. براساس بررسی اجزای مخارج خانوار، تغییرات زیر در سهسال مدنظر اتفاق افتاده است:
خانوارهای ایرانی سهم بیشتری از هزینه های خود را صرف تامین نیازهای اولیه کردند. یک خانوار شهری در سال 1398 حدود 61درصد از هزینه های خود را صرف تامین اقلام خوراکی و مسکن، سوخت و روشنایی کرده؛ ولی این آمار در سال 1401 به 66درصد رسیده است.
خانوار ایرانی در سال 1401 سهم کمتری از هزینه های خود را در مقایسه با سال 1398 صرف تفریحات، سرگرمی و خدمات فرهنگی کرده است.
با وجود اینکه سهم هزینه های خوراکی در سهسال اخیر بیشتر شده؛ اما سهم انواع گوشت و میوه از سبد مخارج خانوار ایرانی در سال 1401 نسبت به سال 1398 کمتر شده است. علاوه بر این با واقعی کردن ارزش ریالی مخارج مربوط به گوشت و میوه با شاخص قیمت مربوطه می توان گفت که نهتنها سهم این اقلام، بلکه میزان مصرف واقعی این اقلام نیز به طور متوسط کاهش داشته است.
در مجموع این آمار رسمی نشان میدهد که در سهسال اخیر، همزمان با رشد اقتصادی مثبت، خانوار ایرانی مجبور شده است سهم بیشتری از مخارج خود را صرف تامین حداقل های معیشتی کند و سهم کمتری برای سایر امور رفاهی باقی مانده است. حتی در اقلام خوراکی نیز مصرف گوشت و میوه کاهش داشته است. این شواهد دال بر این است که رفاه خانوار ایرانی در سال 1401 کمتر از سال 1398 بوده است. همچنین، براساس آمارهای مرکز آمار، میزان جمعیتی که در ایران با کمتر از 2دلار (خط فقر بانک جهانی) زندگی میکنند در سال 1398 کمتر از نیمدرصد بود که در سال 1400 (آخرین آمار انتشاریافته) به 0.72درصد رسیده و با توجه به جهش ارزی سال گذشته احتمال بدتر شدن آن در سال 1401 نیز وجود دارد. بنابراین با اتکا به این آمار رسمی نیز می توان بدتر شدن وضعیت رفاهی خانوار ایرانی را نشان داد.
البته برای بررسی وضعیت رفاهی خانوار توجه به آمار درآمد و هزینه دوره فعلی کفایت نمی کند؛ بلکه عواملی در کشور وجود دارند که بهطور مستقیم بر درآمد و هزینه دوره فعلی اثر ندارند، ولی وضعیت رفاهی خانوار را به طور محسوسی کاهش دادهاند. آلودگی هوا و ریزگردها که در سالهای اخیر تشدید شده است، مشکلات دسترسی به آب آشامیدنی در برخی شهرها و بحران احتمالی تامین آب در سالهای نهچندان دور، تخریب محیطزیست، مسائل اجتماعی و از همه مهمتر افزایش نااطمینانی از وضعیت اقتصادی کشور در سالهای آینده عواملی هستند که وضعیت رفاهی خانوار را بدتر کردهاند.
آمار، ابزاری مفید و کارآمد برای تبیین وضعیت اقتصاد و سیاستگذاری در این حوزه است؛ ولی اگر از این ابزار به طور صحیحی استفاده نشود می تواند گمراهکننده باشد.
منبع: دنیایاقتصاد
همچنین بخوانید