ناقوس مرگی که باز هم به صدا در میآید
مریم کاظمی، هنرمند تئاتر و عضو هیات مدیره خانه تئاتر در پی تعطیلی تئاتر مستقل تهران با نگارش یادداشتی، نسبت به تعطیلی دیگر سالنهای تئاتری هشدار داده و پیشنهاداتی را برای برونرفت از وضعیت دشوار فعلی ارایه کرده است.
این کارگردان و بازیگر تئاتر در یادداشت خود که آن را در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است:«در تاریخ نهم مهرماه بعد از هشت ماه، تصمیم گرفتم به دیدن نمایشهای صحنهای بروم و با نمایش «غرب حقیقی» که در سالن مستقل تهران اجرا میشد، شروع کردم و در ادامه همان شب، نمایش «مرغ ماهیخوار» را در سالن سپند دیدم. پس از آن از شنبه 12 مهر ماه سالنها به مدت یک هفته تعطیل شد. هفته دوم، سوم و چهارم و اینک پنجم. دو نمایش در دو سالن خصوصی دیدم.
سالن خصوصی یعنی یک یا چند نفر یا گروه یا شرکت و یا ارگانی تصمیم میگیرند در افزایش زیرساختها و امکانات اجراهای تئاتر موازی با سالنها و بودجههای رسمی، هزینه کرده و پول خرج کنند. اگر همه چیز طبق شرایط ایدهآل و آرمانی پیش برود، در نهایت میتواند زمینههای استقرار گروهها در سالنهای مختلف و تشکیل کمپانیهای تئاتری را فراهم کند و تلاش شود به تدریج با اختصاص بودجههای مناسب، فرهنگ و هنر از طریق افزایش و تنوع اجراهای تئاتری هدف و دیدگاه همه صاحبان سالنهای تئاتری شود.
ولی این آرمان زیبا از نظریهپردازی و تئوری فراتر نمیرود زیرا اکثر سالنهای خصوصی در ملکهای استیجاری آغاز به کار میکنند. کمکهای دولتی به موسسات فرهنگی هنری غیر کارشناسی و بدون توجه به ساختمان و زمین درنظر گرفته میشود و معمولا کفاف یک پنجاهم هزینههای راهاندازی را هم نمیدهد.
بنابراین علاقهمندان راهاندازی این نوع کسب و پیشه یا از هزینهها میکاهند و بی کیفیت و ناایمن هستند و یا زیر بار هزینهها و وامهای سنگین میروند و مجبور میشوند برای تامین آن یا به گروههای اجرایی فشار بیاورند و با تنظیم قراردادهای سنگین، بار زیادی به دوش کارورزان واقعی تئاتر یعنی گروهها و نمایشگران تئاتری بگذارند زیرا باید درآمدشان را تضمین کنند، حتی اگر گروههای تئاتری، دچار زیانهای جبران ناپذیری شوند باید اجاره ملک و مکان پرداخت شود. مجبور میشوند مکانشان را تکهتکه اجاره دهند و برای هرکدام کارکرد و تعریفی بیابند، زیرا فورا ماه و سال میگذرد و اجارهها و هزینههای انرژی سر جای خودش است.
البته این روال از دهه نود در تئاتر ایران باب شد. حتی سالنهای رسمی و دارای بودجههای مصوب که نه اجاره میدهند نه هزینههای آب و برق و گاز و مالیات به آنها مربوط است و پرسنل هم حقوق دولتی میگیرند قانع نبوده و به اجاره دادن سالنهای تمرین و سالنهای اجرا، راهروها و گالریها و زیرزمینها و زیر پلهها و کارگاههای دکورو لباس و رختکن و بوفه اقدام جدی و پیگیر کردند. نمونه مهم آن تالار وحدت است که به عنوان زیرمجموعه بنیاد رودکی حتی پارکینگ روبروی تالار را هم که ملحقات یک مجموعه تئاتری باید باشد، اجاره داده و پولی کردهاند.
سالنهای رسمی خود را رقیب سالنهای کوچک کمبازده دیدند. ارگانها سعی کردند برای توجیه این اعمال بخش سالنهای تمرین و اجرای مجموعه خود را خصوصی نامیده و مثل سرمایه گذارانی عمل کنند که با هزینه شخصی سالنی را ساخته و تجهیز کردهاند و مجوزهای لازم را با صرف هزینههای معمول دریافت کردهاند.
خوب طبیعی است که حتی در شرایط عادی هم بسیاری از موسسات فرهنگی - هنری زیر بار هزینهها دوام نیاورده به تعطیلی یا واگذاری تن میدهند. موسسات خصوصی در این جنگ نابرابر شکست میخورند. حالا شرایط کرونا هم به این فروپاشی کمک کرده و سرعت بخشیده است.
وجود همهگیری کرونا هم باعث شده درآمدی وجود نداشته باشد یا آنقدر اندک باشد که نتواند متقبل اجاره بها و هزینهها باشد و اتفاقا از این جهت سالنهای رسمی و خصوصی، هر دو شرایط مشابه دارند. با یک تفاوت عمده و اساسی.
تفاوت در این است که سالنهای رسمی متصل به ارگانهای دارای بودجه میتوانند درها را ببندند و صحنهها را خالی کنند، بدون اینکه اصالت آن از بین برود و صاحبخانهای آن را بگیرد، بدون اینکه پرسنل بی حقوق بمانند، بدون اینکه ماهیت آن به کل عوض شود.
ولی سالن خصوصی، صاحبخانهای دارد که آن را با ارزش افزوده سالها کار فرهنگی پس میگیرد، اداره برق و آب و گازی دارد که قبضها را با رعایت کامل تورم ارائه میدهد، پرسنلی دارد که بدون حقوق و مزایا بیکار میشوند، کافهای دارد که مشتری ندارد و بساطش را جمع میکند.
امروز که خبر بسته شدن سالن مستقل را شنیدم به نظرم آمد، زنگهای دیگر موسسات و سالنها هم به زودی به صدا در خواهد آمد.
این مطالب ابراز و قبول واقعیتهاست. فرار از واقعیتها، راه حلها را پنهان میکند و دنبال مقصر گشتن واقعیتها را پنهان میکند. من میخواهم حقایق چون پتک برسرم کوبیده شود تا فراموش نکنم، فرار نکنم، حاشیهروی نکنم، فرافکنی نکنم. من یک کارورز تئاترم. دنبال قرص مسکن نمیگردم، خواستار درمان مستمر و درست و نتیجهبخش هستم.
باید سعی کنیم تئاتر وتئاتریها پر امید و مطمئن باقی بمانند زیرا شرایط تغییر خواهد کرد و به این جامعه فعال هنری نیاز خواهیم داشت. به هر طریقی باید این جامعه حفظ شود. این خانواده سالم بماند.
من به طور مشخص این گزینهها را میخواهم:
گزینه یک - (مقطعی)
به کلیه صاحبان ملکهای استیجاری که سالنهای تئاتر خصوصی در آنها مستقر و فعال است اطلاع داده شود که تا اطلاع ثانوی و عادی شدن شرایط کسب و کار، حق مطالبه مبلغ اجاره روال را نداشته و ملزم به همکاری و همیاری صاحبان کسب و پیشه هنری هستند. اجرای این الزام نیرو و قدرت اجرایی میخواهد که با کمک و رایزنی معاونت هنری و وزیر فرهنگ امکانپذیر است و در هیئت دولت هم پسندیده و مقبول قرار خواهد گرفت. زیرا هدف توسعه فرهنگ است و همه جامعه از آن منتفع خواهیم شد.
گزینه دو - (مستمر و برنامه محور)
به کلیه متقاضیان راهاندازی سالنهای اجرایی خصوصی زمین یا ساختمانی اختصاص داده شود و با ارائه وامهای راهاندازی به تجهیز و راه اندازی تئاترهای واقعی با کلیه امکانا ت و تجهیزات کمک کرد. گروههای کارشناسی و نظارتی بر حسن انجام کار فعالیت داشته باشند، بر تعرفههای بلیط و اجاره بوفه و سالنها نظارت کنند تا به رقمهای معقول متوسط رسید، زیرا هدف نهایی توسعه فرهنگ است. در این صورت بادهای شدیدی مثل همهگیری کرونا یا هر بلای طبیعی ناگوار دیگری، زیر ساختها و زیربنا را نابود نخواهد کرد. تلاشها و همتها ارزش خواهد داشت.»
به تازگی مصطفا کوشکی مدیر تئاتر مستقل تهران در یادداشتی که آن رادر اختیار ایسنا گذاشت، اعلام کرد با وجود همه تلاشهایش برای حفظ این مکان، به دلیل شرایط دشواری که بخصوص بعد از کرونا بالاتر گرفته، چارهای جز تعطیلی این مکان ندارد.
انتهای پیام