نجف، اصفهان، پاریس و تهران؛ مسیری برای تالیفات ابوالحسن نجفی

ابوالحسن نجفی از بزرگترین مترجمان صاحب سبک ایرانی است. به قول محمد قاضی: گل سرسبد ترجمههای زبان فرانسه به زبان فارسی است که دقت و وسواس او در این حوزه باید الگویی برای دیگر مترجمان باشد.
ابوالحسن نجفی از بزرگترین مترجمان صاحب سبک ایرانی است. به قول محمد قاضی: گل سرسبد ترجمههای زبان فرانسه به زبان فارسی است که دقت و وسواس او در این حوزه باید الگویی برای دیگر مترجمان باشد.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی: نوشته بود: «او شاعری بود که شعر نمیگفت و داستاننویسی بود که داستان نمینوشت. اما به اندازه همه شاعران و داستاننویسان دغدغه کلمه و جمله داشت. از همین دغدغهها بود انگار که شاعر و نویسندهای را پیدا میکرد و کمک میکرد به بالیدن آنها و خودش هم میبالید.» یونس تراکمه درباره ابوالحسن نجفی اینطور میگوید، و چه توصیف به جایی.
ابوالحسن نجفی، نویسنده، مترجم و زبانشناس برجسته ایرانی، در 10 مهر سال 1308 در شهر نجف به دنیا آمد، پدرش از مجتهدین علوم دینی بود که برای تحصیل به نجف رفته بود. او دوران کودکی و نوجوانی خود را در اصفهان گذراند و در سال 1326 دیپلم ادبیات گرفت. سپس برای ادامه تحصیل در رشته زبان فرانسه به تهران رفت و تحت تأثیر استادانی همچون پرویز ناتل خانلری و فاطمه سیاح قرار گرفت. پس از فارغالتحصیلی در سال 1332، به تدریس در دبیرستانهای اصفهان پرداخت و با همکاری احمد عظیمی و عبدالحسین آلرسول، انتشارات نیل را تأسیس کرد. نجفی بعدها برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن پاریس به مطالعه زبانشناسی پرداخت.
بازگشت به ایران، آغاز دوباره تدریس و نگارش
پس از بازگشت به ایران در سال 1344، تدریس در گروه ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان را آغاز کرد و به حلقه ادبی جُنگ اصفهان پیوست که زمینهساز ارتباط او با نویسندگانی چون بهرام صادقی، تقی مدرسی و هوشنگ گلشیری شد. او در سال 1349 به تهران نقلمکان کرد و علاوه بر تدریس در دانشگاه تهران، در مؤسسه فرانکلین مشغول به کار شد و به ویرایش متون پرداخت. پس از انقلاب، نجفی فعالیت خود را در دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد. در سال 1366 از تدریس دانشگاهی کنارهگیری کرد و تا سال 1382 به تدریس موضوعاتی چون وزن شعر فارسی، مبانی زبانشناسی و امکانات زبان فارسی در ترجمه در مرکز نشر دانشگاهی مشغول بود.
ابوالحسن نجفی با سابقه فعالیت در دانشگاه، دانشنامه جهان اسلام و شورای عالی ویرایش سازمان صداوسیما، از سال 1369 به فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیوست و در سال 1383 مدیریت گروه ادبیات تطبیقی این مؤسسه را بر عهده گرفت. تالیف و ترجمه آثاری مانند «فرهنگ فارسی عامیانه»، «غلط ننویسیم» و ترجمه «خانواده تیبو»، به او جایگاه ویژهای در ادبیات فارسی داد. او همچنین در زمینههای زبانشناسی، وزن شعر فارسی و ویراستاری فنی زبان فارسی فعالیتهای زیادی داشت، از جمله تدوین «دایره نجفی» که نزدیک به 200 وزن شعری را طبقهبندی کرده و به شناخت دقیقتر عروض فارسی کمک شایانی کرد.
ترجمه ابوالحسن نجفی و «وظیفه ادبیات»
نجفی مترجمی دقیق، خلاق و دغدغهمند نسبت به ادبیات و جامعه بود، او یکی از بزرگترین مترجمان صاحبسبک زبان فارسی است و به قول زنده یاد محمد قاضی: «گل سرسبد ترجمههای زبان فرانسه به زبان فارسی است که دقت و وسواس او در این حوزه باید الگویی برای دیگر مترجمان باشد.» آنطور که خودش میگوید زمانی که سیاست در عصه ادبیات وارد شده بود، دست به ترجمه «وظیفه ادبیات» زد چرا که شرایط خاصی پیش آمده بود: «احساس کردم که مردم ارزش کارهای ادبی را بر اساس ویژگیهای سیاسی آن آثار تعیین میکنند. یعنی در آن زمان، اگر کتابی به طور مستقیم یا غیر مستقیم از وضع موجود و مخصوصاً از کارهای شاه انتقاد میکرد، در نظر مردم یک اثر ادبی برجسته جلوه میکرد.»
کتاب «وظیفه ادبیات» که توسط ابوالحسن نجفی تدوین و ترجمه شده، مجموعهای از 24 مقاله از بیست نویسنده مشهور و صاحبنظر خارجی است. این کتاب درباره نقش و مسئولیت ادبیات و مترجمان در انتقال فرهنگها و تأثیر ادبیات بر جامعه و فرهنگ است. نجفی در این اثر به تحلیل و نقد ترجمهها و مطالعه جایگاه ادبیات در دنیای معاصر پرداخته است.
این کتاب چهار بحث اصلی درباره ادبیات مطرح میکند و مقالاتی که در آن گردآوری شدهاند، برای آشنایی فرهنگهای شرق و غرب و بررسی دیدگاههای مختلف درباره وظیفه ادبیات در حوزههای «ادبیات و واقعیت»، «ادبیات و سیاست» و «وظیفه ادبیات» است. نویسندگان این مقالات در نشستهای انجمن اروپایی نویسندگان درباره تأثیر ادبیات بر جامعه و نقش آن در انتقال اندیشهها سخن گفتهاند.
فضای کتاب تأملبرانگیز و عمیق است و نجفی با زبان ساده و روان به مفاهیم فلسفی و عملیاتی ادبیات و ترجمه میپردازد. همچنین در متن کتاب به نقش نویسندگان برجسته ایرانی مانند محمود دولتآبادی و صادق هدایت اشاره میشود. اولین چاپ این کتاب به سال 1356 بازمیگردد و از آن زمان تاکنون بارها تجدید چاپ شده است. این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات و ترجمه بسیار مفید است و جزو آثار بحثبرانگیز و معتبر حوزه نظری ادبیات در ایران محسوب میشود.
از جمله آثار ترجمه ابوالحسن نجفی کتابهای «نژاد و تاریخ»، «بیست و یک داستان»، «خانواده تیبو»، «ادبیات چیست؟»، «کالیگولا»، «استاد تاران و همانطور که بودهایم»، «درباره نمایش»، «گوشهنشینان آلتونا»، «شازده کوچولو»، «ضد خاطرات»، «شعر و نیستی»، «وظیفه ادبیات (مجموعه مقالات)»، «وعدهگاه شیر بلفور» و... هستند.
ترجمههای او به طور کلی نشاندهنده توجهاش به زبان فارسی در جنبههای مختلف از جمله زبان محاوره، نگارش درست، زبانشناسی، و شعر فارسی است. او همچنین به ترجمه و معرفی آثار ادبی مهم خارجی پرداخت که توانست مخاطب فارسیزبان را با ادبیات جهانی آشنا کند. در آثار علمی و تخصصی خود، نجفی نقش مهمی در توسعه و اصلاح زبان فارسی و فرهنگ نگارش داشته است.
سرانجام ابوالحسن نجفی پس از سالها خدمت به فرهنگ و ادب فارسی، در دوم بهمن 1394 چشم از جهان فرو بست، آنطور که خودش میگفت: «تنها جایی که دلم برایش تنگ میشود، اتاق کارم است.» امروز میراث علمی و ادبی او همچنان الهامبخش مترجمان، پژوهشگران و دوستداران زبان و ادبیات فارسی است.

