سه‌شنبه 6 آذر 1403

نوربالا | خدایا! غلط کردم دیگر به خاطر چتر به میدان مین نمی‌آیم!

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
نوربالا | خدایا! غلط کردم دیگر به خاطر چتر به میدان مین نمی‌آیم!

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، درست است که جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران سختی‌های زیادی داشت، اما سرگرمی‌ها و شوخی و خنده به رزمنده‌ها روحیه می‌داد. یکی از سرگرمی‌های رزمنده‌های تخریب در میدان مین، جمع کردن چتر منور بود. نیروها مشتاق بودند یک چتر منور از این سرزمین به یادگار با خود ببرند تا آن‌جایی که نیروها برای چتر منور خمپاره 120 با یکدیگر به شوخی بحث می‌کردند.

«سیدمکارم موسوی» یکی از رزمنده‌های 14 ساله واحد تخریب لشکر 17 علی ابن ابیطالب (ع) است که خاطره به یادماندنی از میدان مین و خنده‌های همرزم شهیدش دارد؛ این خاطره را در ادامه می‌خوانیم.

از جمله کارهای روزمره ما در جبهه، رفتن به میدان مین پشت پنج ضلعی بود که کاملاً به سبک و سیاق خودمان وارد میدان مین می‌شدیم. واقعاً خدا به ما رحم می‌کرد؛ چون بدون هیچ ملاحظه‌ای وارد میدان مین می‌شدیم و انواع چتر منور از آنجا جمع می‌کردیم؛ در عین حال هیچ اتفاقی هم برایمان نمی‌افتاد.

سیدمکارم موسوی، رزمنده سال‌های دفاع مقدس

یک روز که در میدان مین بودیم، یک چتر منور خوشه‌ای بزرگ پیدا کردیم و بازش کردیم که بلافاصله عراقی‌ها شروع به خمپاره‌باران آنجا کردند. شهید «علی چهرقانی» که خیلی نزدیک من بود، می‌شنید که می‌گفتم: «خدایا! غلط کردم دیگه تو میدون مین برای چتر نمیام» در همان لحظه ترکش خمپاره جلوی دستم به زمین خورد و نمی‌دانم علی چطور متوجه این موضوع شد و به قدری خنده‌اش گرفته بود که هم چهره خندانش و هم صدای خنده‌اش را هنوز به خاطر دارم.

علی همان موقع به من گفت: «منو هم دعا کن! خدا خیلی زود اجابت می‌کنه». کمتر از یک سال بعد علی چهرقانی در 18 مرداد 66 در خرمشهر به شهادت رسید.

پایان پیام /

شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

پیغام فتح

شهید چهره قانی میدان مین دفاع مقدس این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است
نوربالا | خدایا! غلط کردم دیگر به خاطر چتر به میدان مین نمی‌آیم! 2
نوربالا | خدایا! غلط کردم دیگر به خاطر چتر به میدان مین نمی‌آیم! 3