نگاهی به تاریخ کیسههای پلاستیکی، معایب و وظایف دولت و مردم
روز 21 تیر از سوی دوستداران محیط زیست روز بدون پلاستیک نامیده شده است زیرا کاربرد بسیار این ماده از سویی و ماهیت تجزیه ناپذیری آن و آسیب به محیط زیست از سوی دیگر مورد توجه است.
روز 21 تیر از سوی دوستداران محیط زیست روز بدون پلاستیک نامیده شده است زیرا کاربرد بسیار این ماده از سویی و ماهیت تجزیه ناپذیری آن و آسیب به محیط زیست از سوی دیگر مورد توجه است.
به گزارش خبرگزاری مهر، بیست و یکم تیرماه از سوی دوستداران محیط زیست «روز بدون پلاستیک» یا در واقع «روز بدون کیسههای پلاستیکی» نامیده شده است. دلیل این نامگذاری نیز کاربرد بسیار آنها از سویی، و ماهیت تجزیه ناپذیری این ماده نفتی و آسیبهای فراوانش بر محیط زیست خشکی و دریا و زیست بومها از دیگر سو است. البته لازم است یادآور شویم منظور از این روز، استفاده نکردن از کیسههای پلاستیکی و ظروف یکبار مصرف با پایه پلاستیک است، نه هرآنچه که «پلاستیک» نام دارد.
با آگاهی رسانهای که توسط رسانههای دیداری و شنیداری گوناگون و نیز شبکههای مجازی متنوع موجود در کشور انجام میشود، تقریباً همهی مردم از زیانهای گاه جبران ناپذیر پلاستیک که پرکاربردترین آنها، کیسههای پلاستیکی هستند، کم و بیش مطلع شدهاند و این موضوع، جای بسی خوشوقتی است چراکه آگاهی، نقطهی آغاز تغییر بینش و به تبع آن، تغییر رفتار انسان و نوید بخش اقدامات آگاهانه دوستدار محیط زیست است.
تاریخچه کشف و تولید پلاستیک در جهان
پلاستیکها امروزه کاربرد فراوانی در زندگی انسان پیدا کردهاند. موارد مصرف این مواد، آنقدر گسترده است که بدون آنها زندگی انسان امروزی فلج میشود. استفادهی گسترده در لوازم خانگی، از سادهترین وسیله تا وسایل پیچیده، استفاده از الیاف مصنوعی بهصورت روز افزون در صنایع نساجی و استفادههای فراوان دیگر، نشان از اهمیت این ماده در جهان امروزی دارد. هرچند این ماده مفید و پرکاربرد، عوارض زیادی هم در زندگی انسان باقی گذاشته است که آلودگیهای محیط زیست با زبالههای پلاستیکی تجزیهناپذیر در طبیعت، از این جمله است و آمارهای عجیب و غریبی از تولید روزانه و سالانهی این زبالهها داده میشود که حیرتآور است! مثلاً گفته میشود سالانه یک تریلیارد تن کیسه پلاستیکی در دنیا مصرف میشود.
پلیمرها، پایه پلاستیکها هستند. پیش از آنکه انسان بتواند پلیمرهای سنتزی بسازد، طبیعت پلیمرهایی مانند سلولز را ساخته بود. سلولز، جزو اصلی لیف چوب و پنبه است. از سایر پلیمرهای طبیعی میتوان پروتئینها، کائوچو، قیر، قطران و رزینهای طبیعی را نام برد. در اواخر قرن نوزدهم بود که انسان توانست با تغییر شکل دادن پلیمر، موفق به ساخت پلاستیکها شود. سلولز در حالت طبیعی غیر قابل ذوب و در حلالهای عادی غیر قابل حل است. با نیترودار کردن آن، اولین پلاستیک تجارتی به نام "نیترو سلولز" پدید آمد که قابل انحلال و شکلپذیر است.
در سال 1870، پلاستیکی به نام «سلولوئید» وارد بازار شد که از طریق نرم کردن نیتروسلولز با کافور بدست آمده بود. این مادهی شفاف، سفت و قالبپذیر، در تهیه اشیای مصنوعی مانند برس و شانه، الیاف، لاک و... کاربرد دارد.
پلاستیکهایی که کاملاً بهصورت سنتزی ساخته میشوند، در سال 1908 تولید شدند. «لئوبالکنر» با کامل کردن رزین فنلی، باکلیت را وارد بازار کرد. این ماده، برای ساختن دستگاه تلفن و عایقهای الکتریکی و وسایل پخت و پز استفاده میشود. با اینکه پلاستیکها، به صورت مواد با اهمیت و پرکاربرد درآمدند، اما شیمی آنها تا سال 1920 کاملاً درک نشده بود.
پلیمر یا بسپار، مولکول بسیار بزرگی است که از بههم پیوستن مولکولهای کوچک که مونومر یا تکپار نامیده میشوند، بوجود میآید. پلیمرها بهطور عمده شامل عناصر کربن، هیدروژن، گوگرد، فسفر و... هستند و با تغییر اندازه مولکول، ویژگیهای پلیمر هم تغییر میکند.
نقطه ذوب، استحکام و خصوصیات فیزیکی دیگر پلیمر، تابع اندازه و ابعاد مولکول (طول زنجیر) است. تولید پلاستیکها پس از شناخته شدن شیمی پلیمر، بهسرعت گسترش یافت و پلاستیکهای مهم و تجارتی زیادی تولید شدند. از سال 1950 به بعد، تولید پلاستیکها شتاب روز افزونی گرفت و موادی سخت و مقاوم در برابر گرما، با کاربردهای مخصوص ساخته شدند. یک ویژگی مهم مواد پلاستیکی در صنعت فرآیند پذیر بودن بودن آن است. اگر مادهای قابل ذوب، یا قابل حل باشد، در صنعت قابل استفاده است و گرنه نمیتوان از آن استفاده صنعتی کرد. چون نمیتوانیم آن را برای تهیه مواد بکار ببریم.
فواید و زیانهای پلاستیک
پلاستیک محصولی است که از آن استفادههای متفاوت میشود و بسیاری از آنها هم مفید هستند. مواد خام اولیه برای تهیه پلاستیک، عبارتند از نفت و گاز. این سوختهای فسیلی، به طور معمول برای ساخت انواع پلاستیک، با اکسیژن و کلر ترکیب میشوند. پلاستیک ممکن است سخت یا نرم، شفاف یا مات باشد و شبیه چوب یا چرم یا ابریشم بهنظر آید. در حال حاضر بیش از 10000 نوع پلاستیک مختلف وجود دارد و میتواند در ساخت اسباب بازی، ابزار، لوازم خانگی، صنایع خودرو، هواپیماسازی و یا حتی دریچههای قلب بهکار رود.
بعضی از انواع پلاستیک، قابل بازیافت است و برخی قابل بازیافت نیست. خیلیها فکر میکنند پلاستیکها پسماندهایی هستند که در نهایت، غیرقابل تبدیل هستند یا به دلیل اینکه سوختهای فسیلی را مصرف میکنند، آنها را انرژیخوار مینامند. در صورتیکه چنین نیست و پلاستیکها از لحاظ انرژی و مصرف آن، بسیار با صرفه عمل میکنند. یعنی انرژی خیلی کمتری برای ساخت یک بطری پلاستیکی نسبت به ساخت بطری شیشهای مصرف میشود. همچنین از آنجایی که پلاستیکها، وزن سبکی دارند انرژی کمتری برای حمل آنها مصرف میشود.
مساله اصلی زمانی رخ مینماید که پلاستیک، تبدیل به زباله میشود زیرا، گرچه پلاستیکها بهطورکلی سبک هستند، ولی دفع آنها در محلهای دفن زمینی، گزینهی خوبی نیست چراکه تجزیهی آنها بین 300 تا 500 سال زمان لازم دارد. دو راه دیگر یعنی بازیافت و زباله سوزی هم وجود دارد. کاربری این روشها، موجب بازپس گیری برخی ارزشهای پلاستیک میشود که میتواند در ساخت دوباره اقلام پلاستیکی بهکار آید. یا با بازیافت آن میتوان محصولات مفیدی مثل ایزوگام و قیر بدست آورد. اما در زمینه کیسههای پلاستیکی، بازیافت مقرون به صرفه نیست چراکه باید هزار کیسه پلاستیکی جمعآوری شود تا به یک کیلوگرم برسد و هزینه جمعآوری و بازیافت کیسههای پلاستیکی و تولید کیسهها و محصولات جدید، توجیه اقتصادی ندارد.
زباله سوز، موجب بازیابی انرژی شیمیایی میشود که میتواند به منظور تولید بخار و الکتریسیته بهکار رود. در صورتیکه دفن زمینی پلاستیکها، هیچکدام از این مزایا را ندارد و چنانچه حتی بهصورت بهداشتی نیز دفن شوند، به معنی دفن همیشگی است چون این نوع پسماند، همانگونه که پیشتر گفته شد، تجزیه هم نمیشود.
زیانهای دیگر این ماده، انتشار کربن در هوا در اثر تولید آنها، مرگ و میر صدها گونه از جانوران آبزی در اثر بلعیدن آنها، ورود مواد سمی به خاک و آب در صورت تجزیهی آنها و تولید زباله فراوان به دلیل عدم بازیافت آنها و ایجاد مناظر بسیار بد در طبیعت و تجمع حشرات، تخمها، انگلها و سایر آلودگیها است.
خیلی از چیزهایی که ما میخریم، در پوششها و بسته بندیهای پلاستیکی عرضه میشوند و ما هم هر بستهای را باز میکنیم، بعد از مصرف، جعبه یا ظرف پلاستیکی آن را بدون توجه، دور میاندازیم. اما اگر همه این جعبهها و ظروف پلاستیکی را جمعآوری کنیم چه اتفاقی میافتد؟ در عرض یک ماه، چه مقدار مواد زائد پلاستیکی مانند بطری انواع نوشیدنیها مانند آب معدنی، آبمیوه، شیر و نوشابه، کیسه پلاستیکی و خودکار خالی جمع میکنیم؟
راه حل
انتخاب روزهایی مانند این روز از سوی نخبگان و فعالان جامعه، و یا دولتمردان و برنامهریزان کشورها، نماد اهمیت موضوعاتی است که برای حال و آینده انسانها، مشکلساز و یا بحرانساز است بنابراین هم دولتها با تدبیر و برنامهریزی خردمندانه باید از ایجاد بحرانهای محیطزیستی جلوگیری کرده و زمینههای حل مشکلات را فراهم آورند و هم تکتک افراد جامعه نسبت به این مسائل، احساس مسؤولیت کرده و وظایف شهروندی خود را بجا آورده و بیتفاوت از کنار مسائل عبور نکنند چراکه داشتن محیط زیست مطلوب، امری دوسویه است و در صورت حذف مسؤولیت هر یک از طرفین (مردم یا مسؤولان)، هدف اصلی محقق نمیشود.
وظایف دولتها
در حال حاضر کشورهایی از جمله انگلستان، چین، ایتالیا، استرالیا، هند، فرانسه، بوتان، بنگلادش و بعضی از کشورهای آفریقایی و بعضی از شهرهای آمریکا استفاده از کیسههای پلاستیکی را ممنوع کردهاند و برخی دیگر از کشورها، از جمله ایرلند، بلژیک، آلمان و چندین ایالت در آمریکا با تعیین مالیات برای این کیسهها، قیمت آنها را افزایش دادهاند تا جذابیت آنها برای مشتریان کاهش یابد. در سوئیس مردم اجازه ندارند از کیسههای پلاستیکی برای حمل زبالههای خود استفاده کنند و باید کیسههای مخصوص زباله که آرم شهرداری روی آنها درج شده را خریداری و برای زبالههای خود استفاده کنند.
ما نیز در کشور باید با بررسی کارشناسی، از این راهکارها استفاده کنیم. همچنین دولت با کمک به تولیدکنندگان برای تولید کیسههای قابل بازیافت و تبلیغ و آگاهی رسانی از شبکههای رادیویی و تلویزیونی، برای استفادهی کمتر از کیسههای پلاستیکی و آموزش روشهای جایگزین برای آنها مانند سبدهای خرید یا کیسههای پارچهای، میتواند به مصرف کمتر این مواد کمک کرده و فرهنگ سازی کند.
وظایف مردم
دریافت کمترین تعداد کیسههای نایلونی هنگام خرید، به همراه داشتن کیسههای پارچهای در زمان خریدهای قابل پیش بینی، استفاده از سبدهای خرید به جای نایلون، استفاده کمتر از ظروف یکبار مصرف، خرید محصولاتی که در بستهبندی آنها، به جای پلاستیک از شیشه یا کاغذ استفاده شده و آنچه بسیار مهم است افزایش سطح آگاهی و دانش دربارهی موضوعات و شناخت وظایف فردی و به تبع آن تقویت حس مشارکت اجتماعی است.