نگاهی به فیلم "جنگل پرتقال"| خاطرات مرد بازنده
خوانساریان با ساخت فیلمهای کوتاه سایه فیل و سبز کلهغازی، انتظارها را برای تماشای اولین فیلم بلند خود یعنی جنگل پرتقال، بالا برده بود.
خبرگزاری تسنیم- پارسا آتش پر
خوانساریان با ساخت فیلمهای کوتاه سایه فیل و سبز کلهغازی، انتظارها را برای تماشای اولین فیلم بلند خود یعنی جنگل پرتقال، بالا برده بود و با وجود حمایت رسول صدرعاملی در مقام تهیهکننده در این فیلم و با توجه به سوابق سینمایی او در حمایت از سینماگران جوان که در ساخت فیلم صاحب قریحه و استعداد هستند، توقعات برای تماشای این فیلم دوچندان شده بود.
سهراب بهاریان (با بازی میرسعید مولویان) نمایشنویسی شکستخورده، بابت گرفتن مدرک پایان تحصیلات خود برای ارائه به مدرسهای که بهتازگی در آن بهعنوان معلم استخدام شده بود، به شهر محل تحصیل خود (تنکابن) میرود و در آنجا با دوستان قدیمی خود دیدار میکند. فیلمساز در ساخت این اثر، با تأکید تلویحی بر مسائل مهم اخلاقی در خلال ارتباطات شخصیتهای فیلم، مخاطب را در طول سفری پیشبینینشده و مهیج با مرد بازندهای همراه میکند که بدون آگاهی و برنامهریزی، به تزکیه اخلاقی و تصفیه روحی شخصی او منجر میشود. سفری که در آن فیلمساز بدون اینکه قصد داشته باشد تصویری کارت پستالی و توریستی از شهر در آن ارائه دهد به محلی برای تسویه حساب مریم صیفی (با بازی سارا بهرامی) با سهراب بدل میشود و با شریک کردن مخاطب در حال و هوایی که فیلمساز بهخوبی با آن آشنایی داشته و بهواسطه تجربه زیسته بدان مسلط بوده، به تشریح و کالبدشکافی رخدادی میپردازد که سالها پیش زندگی شخصیتهای داستان را تحت تأثیر قرار داده است.
فیلم با اشاره به فعالیتهای اینترنتی سهراب در فضای مجازی و بیان نظرات او درخصوص حقوق خانوادگی و اجتماعی زنها، ریشه تفکرات قابلتوجه و اهمیت او در شرایط فعلی را حاصل درس گرفتن از رفتارهای گذشته و بهدور از اخلاق او در دوران دانشجویی میبیند و بهنوعی به زنگ خطر و هشداری برای مخاطب در درک بزنگاههای فردی و اجتماعی زندگی شخصی تبدیل میشود. سهراب که در مواجهه با استاد کریمی، یحیی، دانشجویان تازهوارد دانشگاه قدیم خود و مریمی که حافظهاش را از دست داده قصد دارد به میزان اهمیت و تأثیرگذاریش در زندگی دیگران اشاره کند و با تأکیدی غلوشده از شخصیت قدیمی خود، جایگاه فرهنگی ستودنی در مقابل دیگران برای خود بهوجود آورد، در مواجهه با خود در خلوت و در رویارویی با مریمی که از پوسته ساختگی خود بیرون آمده آنچنان شکستخورده و بیپناه میشود که تاب رویارویی با خود را از دست میدهد و در تحولی ستایشبرانگیز، با ورود به جهان گذشته خود و شروع از آرزوها و خواستههای مهیج و غیرمحافظهکارانه قبلی، رویکردی ستودنی و قهرمانانه را در پیش میگیرد.
تماشای حقیقت از لابلای شاخههای "جنگل پرتقال"او که در رویارویی با شاگردانش در مدرسه با تأکید بر توجه به علمآموزی، جرم توهین و آدمفروشی را در یک گروه دستهبندی میکند، ترس از شماتت بیشتر از سوی مدیر مدرسه را به جان نمیخرد و به اجبار تصمیم به سفر به شهری میگیرد که در تمام این سالها از آن دوری کرده بوده است. فیلمنامه کمپرسوناژ جنگل پرتقال، به مدد کارگردانی دقیق و موشکفانه خوانساریان، به اثری قابلتوجه تبدیل شده و ضمن رعایت اصول اساسی فیلمنامهنویسی و کاشت و برداشت دقیق عناصر و اتفاقات، حاوی جزئیات دقیق و قابلتوجهی در خروجی نهایی شده است. حضور سهراب در منزل صاحبخانه شمالی) با بازی رضا بهبودی ( و ورود کوتاه اما تأثیرگذار مخاطب به زندگی آن مرد یکی از همین نکات قابلتوجه است که نویسنده در راستای پیشبرد مسیر عاطفی - اخلاقی سهراب بدان توجه داشته و توانسته است بهخوبی در این مهم از آن استفاده کند.
هرچند که جنگل پرتقال، اولین اثر آرمان خوانساریان در سینمای بلند به حساب میآید اما در واقع حاصل کسب تجربه او در سینمای کوتاه و نتیجه ممارست او در آن حوزه و آموختن و تماشای فیلمهای مهم تاریخ سینما تا به امروز است. فیلمی اخلاقمدار که با تکیه بر توان کارگردانی و بازیهای درخشان خود توانسته به اثری قابلتوجه در سینمای این سالهای ایران بدل شود و در میان چند فیلمی که تا به امروز در جشنواره نمایش داده شده، در لیست بهترین آثار قرار گیرد.