سه‌شنبه 6 آذر 1403

هفت پرسش از احمد منتظری؛ "آیا همه دروغ می‌گویند؟"/ یادداشت فرج‌اللهی

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
هفت پرسش از احمد منتظری؛ "آیا همه دروغ می‌گویند؟"/ یادداشت فرج‌اللهی

محمدامین فرج‌اللهی پژوهشگر تاریخ معاصر در یادداشتی به طرح هفت سوال از احمد منتظری (فرزند آیت‌الله منتظری) پرداخته که در یکی از سوال‌ها آمده است: می‌شود بگوییم همه حرفها غیردقیق است، دروغ است، خلاف است، ناقص است و فقط آیت‌الله منتظری راستگو است؟

- اخبار سیاسی -

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، چند روز پیش گفتگویی با یکی از مقامات امنیتی وزارت اطلاعات در خصوص آیت‌الله منتظری از سوی موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی منتشر و توسط خبرگزاری تسنیم و برخی دیگر از رسانه‌ها بازنشر شد. احمد منتظری فرزند آیت‌الله منتظری نسبت به این گفتگو واکنش‌هایی داشت که البته چند بار هم به خبرگزاری تسنیم اشاره کرد.

اکنون به منظور جلوگیری از تحریف تاریخ و خدشه‌دار شدن واقعیت‌های تاریخی از سوی بیت آیت‌الله منتظری و برای پاسخ به سخنان احمد منتظری، یادداشتی از سوی محمدامین فرج‌اللهی پژوهشگر تاریخ معاصر و پژوهشگر مستند قائم مقام برای خبرگزاری تسنیم ارسال کرده که در ادامه می‌خوانید:

ناگفته‌های یک مقام امنیتی | منتظری در دفاع از مهدی هاشمی گفت: مگر شمس‌آبادی انقلابی بود؟ کشت که کشت!

دو شب قبل آقای احمد منتظری یک گفتگوی شش‌دقیقه‌ای با صدای آمریکا داشت درباره مصاحبه اخیر یک مقام اطلاعاتی راجع به آیت‌الله منتظری. مصاحبه اخیر منتشرشده خیلی مفصل و طولانی است و نکات تازه متعددی دارد. فرزند آقای منتظری در گفتگوی خود فقط روی 4 نکته این مصاحبه مانور داد: یکی همکاری خودش با وزارت اطلاعات علیه جریان حاکم بر بیت پدرش، دوم سکوت تاییدآمیز آیت‌الله منتظری نسبت به حصر آیت‌الله سیدصادق روحانی، سوم رفت‌و‌آمد دائم خانواده زندانیان منافقین به بیت پدرش و چهارم ماجرای سیدمهدی هاشمی. با توجه به اینکه شگرد همیشگی او این است که با طرح ادعاهای غیردقیق، آب را گل‌آلود و اذهان و رسانه‌ها را از مسائل اصلی دور می‌کند، خطاهای سهوی و تغافل‌های عمدی او در این مصاحبه شش دقیقه‌ای را کنار می‌گذارم و سراغ روی دیگر سکه می‌روم.

یکم: به نظرم مهم‌تر از آنچه فرزند آقای منتظری درباره‌اش حرف زده، آن مطالبی است که در مصاحبه مقام اطلاعاتی مطرح شده و احمد منتظری درباره‌اش سکوت کرده است. شاید مهمترین مساله این بحث، «وجود یک جریان قوی حول آقای منتظری است که مهمترین ویژگی‌شان مخالفت با طیف حاکم بر بیت یعنی سیدهادی و سعید منتظری» است. مقام اطلاعاتی، جعل سند توسط سعیدمنتظری علیه یکی از چهره‌های این طیف منتقد یعنی دکتر هادی نجف‌آبادی را هم به عنوان نمونه ذکر کرده است. در نامه منتشرنشده‌ای از سیدمهدی به آقای منتظری که همان موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی چند روز قبل منتشرکرده هم، سیدمهدی به وجود این دو طیف اشاره کرده و طیف منتقدشان را جریان محافظه‌کار نامیده و شخص دکتر هادی را «تجسمی از خشم و کینه نسبت به انقلابیون و مسلمانان جهان» می‌نامد. البته این مساله نخستین‌بار نیست که مطرح می‌شود و خود احمد منتظری هم حداقل در دو گفتگوی منتشرشده به صراحت به این مساله اشاره کرده و گفته که خودش نیز آن سال‌ها جزو منتقدان سیدهادی و طیف حاکم بر بیت پدرش بوده است.

محور اصلی این یادداشت و سوال اصلی نویسنده آن، این است که چرا آقای احمد منتظری به جای فرافکنی‌های تکراری، یک بار کلیشه‌شکنی نمی‌کند و نمی‌گوید انتقادات او در آن سال‌ها به عنوان فرزند آقای منتظری، به برادرش سعید و دامادشان سیدهادی هاشمی چه بوده است؟ بالاخره حتما آن‌ها رویکردهای کلی و اقداماتی داشته‌اند که او آنها را قبول نداشته و به ضرر پدرش می‌دانسته است. آیا انتقادات آن سال‌های احمد، همین بها دادن به خانواده‌های منافقین زندانی و جعل سند علیه مخالفین پدرش توسط سعید است که مقام اطلاعاتی گفت است؟

دوم: برخی معتقدند اساسا اینکه پس از عزل آقای منتظری، دو چهره اصلی آن جریان سابقا حاکم بر بیت او یعنی سیدهادی و سعید دیگر هیچ بروز و ظهوری ندارند و به جای آن‌ها آقای احمد منتظری ویترین بیت پدر شده؛ در واقع جابجایی آن دو طیف حول آقای منتظری است. تغییری که مهمترین بروزش این است که بیت و دفتر آقای منتظری به جای حاشیه‌سازی‌های سخت سیاسی و امنیتی، سعی کرده با نشر کتاب خاطرات و جزوات تحلیلی و بولد کردن وجهه‌های علمی آقای منتظری، وجهه تعدیل‌شده‌ای از او بسازد. آقای احمد منتظری! راستی چرا سالها است آقایان سیدهادی هاشمی و سعید منتظری در رسانه‌ها بروزی ندارند و روزه سکوت گرفته‌اند؟ شما بر حاشیه‌سازان بیت پدر غالب شده‌اید و به یاد سال‌هایی که در معادلات بیت به بازی گرفته نمی‌شدید آن‌ها را بازی نمی‌دهید یا آنها از شما روی‌گردان هستند؟ اصلا چرا از آنچه مقام اطلاعاتی درباره خودتان گفته برآشفته شده‌اید و تکذیبش می‌کنید، ولی درباره جعل سند توسط برادرتان سکوت می‌کنید؟

سوم:فرزند آقای منتظری که چندسال قبل در مصاحبه با مجله رمزعبور صراحتا قتل قبل انقلاب آیت‌الله شمس‌آبادی توسط جریان سیدمهدی هاشمی را محکوم می‌کند، چرا نمی‌گوید آن زمان انتقاداتش در این‌باره به پدرش چه بوده است؟ نکند او هم آن سالها همان حرفی را از پدرش شنیده که این مقام اطلاعاتی نقل کرده که «خب حالا مگه شمس آبادی انقلابی بود.؟ کشت که کشت!» نکند او هم مثل بقیه اهالی انقلاب، معترض بوده که چرا محمدحسین جعفرزاده (شوهر خواهر سیدمهدی) که قاتل مستقیم آیت‌الله شمس‌آبادی بوده؛ نفر دوم نهضت‌های آزادی‌بخش مورد تایید پدر و فعال مایشاء این تشکیلات در امور افغانستان است؟ راستی یک سوال: محمدحسین جعفرزاده در جریان دستگیری سیدمهدی و اطرافیانش از کشور متواری شد و دیگر خبری از او نشد. آقای سیدهادی که جعفرزاده شوهر خواهر او نیز هست، از او خبری ندارد؟

چهارم: سیدمهدی در این نامه اخیرا منتشر شده وقتی درباره شگردهای مخالفین آیت‌الله منتظری صحبت می‌کند، درباره احمد منتظری می‌نویسد «زمانی از طریق مرحوم ربانی املشی روی احمدآقا فرزندتان سرمایه‌گذاری‌هایی شد و به نتیجه نرسید». ما که نمی‌دانیم، کاش آقای احمد منتظری بیاید و به این سوال پاسخ دهد که ماجرای این سرمایه‌گذاری چیست؟ با توجه به اینکه آقای ربانی املشی تیرماه 64 فوت / شهید شده‌اند، آیا این «سرمایه‌گذاری» که سیدمهدی می‌گوید بعدا به همان «همکاری صمیمانه» با وزارت اطلاعات در سالهای بعد که این مقام اطلاعاتی گفته تبدیل شده است؟ منتقدبودن آقای ربانی املشی (پدر همسر آقای احمد منتظری) نسبت به سیدمهدی قبلا در مصاحبه‌های خود او مطرح شده است. اما حتما جزئیاتی دارد که ما نمی‌دانیم. چرا آقای احمد منتظری در این‌باره جزئیات بیشتری نمی‌گوید تا بدانیم دلسوزانی چون پدر همسر او چه انتقاداتی را متوجه بیت نفر دوم نظام می‌دانسته‌اند؟

پنجم: واقعا آقای احمد منتظری نباید به این سوال پاسخ بدهد که این فرزند بابصیرت دیروز و منتقد وجود سیدمهدی در اطراف آقای منتظری، چرا حالا در گفتگو با صدای‌آمریکا دستگیری و اعدام سیدمهدی را سناریوی ساخته‌ی جمهوری اسلامی می‌نامد؟ جالب‌تر آن که درباره علت حذف سیدمهدی توسط حاکمیت می‌گوید: «ایشان هماهنگ نبود با حاکمیت در این که بخواهند مخالفان را زندان کنند و در واقع کل مخالفان را حذف کنند تا حکومت یک دست بشود.» عجب! سیدمهدی مخالف حذف «مخالفان حکومت» بود؟ آقای احمد منتظری! تحلیل‌های سیاسی اختلافی به کنار، یک سوال صریح دارم: عباسقلی حشمت و دو فرزند نوجوانش که پس از اعتراف دو نیروی سیدمهدی یعنی کاظم‌زاده و مرادی در زمستان سال 65جنازه‌شان از زیر خاک بیرون کشیده شد به دستور سیدمهدی کشته شده‌اند یا نه؟ گیرم به قول شما و پدرتان اعتراف تحت فشار، قابل استناد نیست؛ قبول. کشف جنازه سه نفر از زیر خاک چطور؟ قابل استناد هست؟ کسی باور می‌کند سیدمهدی که سابقه قتل مخالفان شخصی خودش قبل و بعد از انقلاب را دارد، آنقدر آزاداندیش است که با حذف مخالفان حکومت مخالف باشد؟

ششم: آن مقام اطلاعاتی خاطره‌ای را نقل کرده که بر اساس آن، آقای منتظری در سال 62 معتقد بوده که منافقین مردم کوچه خیابان را نمی‌کشند، این نیروهای دادستانی و نظام هستند که مردم را ترور کور می‌کنند و گردن منافقین می‌اندازند تا اعدام منافقین نزد مردم موجه باشد. آقای احمد منتظری! واقعا پدرتان چنین نظری داشت؟ آن هم یک سال پس از ماجرای عملیات مهندسی که سه پاسدار توسط منافقین شکنجه و مثله شده بودند؟ شما به جای امام، شما به جای علما، شما به جای مسئولین امنیتی؛ انصافا اگر چنین فردی با چنین نگاهی دو سال بعد از این حرفها به قائم‌مقامی رهبری برسد، احساس خطر نمی‌کردید؟ اگر جای امام بودید به وزیر اطلاعات نمی‌سپردید که بروید ببینید چه کسانی به او خط می‌دهند که هر روز نظرات عجیب‌تر از دیروزی دارد؟ راستی شما آن سالها با پدر هم‌نظر بودید یا این حرف او را اشتباه می‌دانستید؟

هفتم: در این سالها هرکسی، از تندترین افراد جناح چپ سنتی مثل مرحوم محتشمی‌پور و کروبی گرفته تا راست‌ترین راست‌ها، خاطره‌ای درباره حساسیت امام نسبت به آقای منتظری و سیدمهدی نقل کرد، از جانب خود آقای منتظری یا دوستدارانش محکوم به دروغگویی شد. «همه» که می‌گوییم بینشان فقها و علمای متقی چون آیت‌الله مشکینی و آیت‌الله فاضل لنکرانی هست تا چهره‌های سیاسی مثل موسوی خوئینی‌ها و محتشمی‌پور و هاشمی و ناطق‌نوری و سایر سیاسیون در رده‌های پایین‌تر).

آقای احمد منتظری! بالاخره تکلیفتان را با تاریخ روشن کنید! می‌شود همه دروغ بگویند و فقط پدر شما و اطرافیانش راست بگویند؟ می‌دانید کار به کجا می‌رسد؟ چندسال قبل خاطره‌ای از آقای ناطق‌نوری منتشر شد که گفته بود آقای منتظری در جواب من و آقای جوادی آملی و آقای یزدی که چرا در اعتراض به دستگیری سیدمهدی اعتصاب کرده‌اید گفته بود «من زیر فشار داخل خانه هستم.» شما اعلام کرد این خاطره خلاف واقع است. مضمون پاسخ آقای ناطق هم این بود که من خودم از پدرت این را شنیده‌ام، چیزی را که من خودم شنیده‌ام نمی‌توانم بگویم نگفته است. آقای احمد منتظری! می‌شود هرکس هرچه گفت، بگوییم همه حرفها غیردقیق است، دروغ است، خلاف است، ناقص است و فقط آیت‌الله منتظری است که یگانه راستگوی دوران است؟ به نظرتان یک‌جای کار نمی‌لنگد؟

یادداشت | نمایی از ساده‌اندیشی شیخ؛ چرا فرصت‌طلبان به بیت منتظری نزدیک بودند؟ روایتی نو از نامه 68/1/6 امام خمینی / شگردهای مخدوش‌سازی اسناد تاریخی توسط بیت منتظری بازخوانی نامه جعفری‌گیلانی به آیت‌الله منتظری | "خون‌های ریخته‌شده به‌دست مهدی هاشمی در پناه حمایت‌های شما انجام شد" اعتبار آیت‌الله منتظری از کدام ناحیه ضربه خورد؟/ «بیت آلوده‌» ای که همه را نگران کرد!