هنر این نیست کشور را رها کنیم
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور در چهاردهمین همایش ملی نخبگان هنر را ماندن در ایران و حل مشکلات آن دانست و در بخشهایی از صحبتهای خود به قرآن استناد کرد و گفت: «در قرآن گفتوگویی بین ملائکه و خدا وجود دارد، خداوند میگوید میخواهم روی زمین خلیفه ایجاد کنم. ملائکه گفتند میخواهی انسانی خلق کنی که روی زمین فساد کنند و خون بریزند؟» پزشکیان مصداق این انسانها را آمریکا و اسرائیل عنوان کرد که...
پزشکیان بنابر این آیات قرآنی تاکید کرد: «پس دانایی سلطان است و میتواند ما را نجات دهد. علم برای توانمندی و کمک به بشر است. جامعهای که علم در آنجا بالاترین جایگاه را دارد، امکان ندارد در گرفتاری و فقر بماند.» یکی دیگر از مباحثی که رئیسجمهور به آن پرداخت این بود: «کشور برای برونرفت از چالشها به نخبگان نیاز دارد.» او ادامه داد: «نخبگان باید گره مردم را باز کنند و کاری کنیم مشکلات فرهنگی و اجتماعی حل شود. فرهنگ یک نگاه بسته و زور گفتن نیست.»
تصمیم گرفتم با مهارتم به مردم خدمت کنم
مسعود پزشکیان صبح سهشنبه 10 مهر 1403 در چهاردهمین همایش ملی نخبگان بار دیگر شهادت حسن نصرالله و همراهان او را در حمله صهیونیستی اخیر تسلیت گفت. او در این برنامه به زندگی شخصی خود نقب زد و دلایلی که باعث شد به سیاست کشانده شود: «زمان شاه دانشآموز معمولی بودم و ادعای نخبگی نداشتم و بعد دیپلم، به خدمت رفتم و بعد به زابل رفتم. از شهر که بیرون آمدم دیدم دنیا شکل دیگری است و باید طور دیگری نگاه کرد. در منزل بازیگوشی میکردم و وقتی به خدمت سربازی رفتم دیدم نمیتوان اینگونه زندگی کرد. پشتوانه پولی که نداشتم و پدرم یک کارمند معمولی بود و یک خانواده معمولی داشتم و کلاس آنچنانی هم نرفته بودم، ولی تصمیم گرفتم طور دیگری زندگی کنم.» او در ادامه دلیل پزشک شدنش را شرح داد: «نپذیرفتم در جامعهای زندگی کنم که به ما زور بگویند. خدمت ضربهای به ما زد و تصمیم گرفتم به دانشگاه رفته و پزشکی بخوانم. من دیپلم هنرستانی داشتم و باید یک دیپلم دیگری بگیرم. ورود به دانشگاه نمره خوب نیاز داشت. وقتی تصمیم گرفتم، شبانهروز درس خواندم و دانشجوی پزشکی شدم. شوکه شده بودم و فکر نمیکردم به دانشگاه بروم. مثل الان که فکر نمیکردم رئیسجمهور بشوم. زمان شاه پزشکان بیشتر چپ بودند و خیلی ما را تحویل نمیگرفتند، ولی تصمیم گرفتم با مهارتم به مردم خدمت کنم.»
این درد ما را به سیاست کشاند
یکی از مهمترین مباحثی که پزشکیان در این همایش به آن پرداخت، این بود که «نمیتوان سلامت مردم را به بازار سپرد» دلیل رسیدن به این نتیجه را این مساله دانست: «بعد انقلاب برنامهریزی کردیم که چگونه مشکل مردم روستاها را حل کنیم. در زمان جنگ در عملیات لشکر عاشورا یا حضور داشتیم یا نیرو میفرستادیم. ما باید از آب و خاک خود دفاع میکردیم. بعد از جنگ، دنبال گرفتن تخصص بودیم. جراح قلب در تبریز نوبت دو، سه ماهه میداد من گفتم باید این مشکل را حل کنم و دنبال تخصص رفتم تا این مشکل مردم حل شود. نفر دوم در آزمون شدم. اساتید این رتبه مرا باور نمیکردند و نمیآمدند جراحی به ما یاد بدهند چون فکر میکردند ما بازیگوش بودیم.» رئیسجمهور همچنین تاکید کرد: «در آن زمان هم جراح قلب شدم تا مشکل مردم را حل کنم نه اینکه به پول و مقام برسم. الان نه مطب دارم نه سهام. چرا نتوانیم مشکل مردم را حل کنیم؟ این درد ما را به سیاست کشاند.» او به دوران نمایندگیاش هم پرداخت: «وقتی نماینده شدم متوجه شدم با یک تصمیم میتوانیم مشکل همه مردم را حل کنیم. باید کاری میکردیم مشکل بهداشت و درمان همه مردم را حل کنیم. در قانون برنامه سوم سلامت مردم به بازار داده بودند که هرکسی پول داشت بتواند عمل کند. جان مردم قابل معامله نیست و نمیتوان گفت چون پول ندارید، عمل نمیکنیم. نمیتوان سلامت مردم را به بازار سپرد. ما قانون را اصلاح کردیم، ولی برخی بخشهای آن اجرا شد و برخی بخشها اجرا نشد.»
هنر این نیست کشور را رها کنیم
پزشکیان بر این مساله تاکید کرد که «ما ایرانی هستیم و برای کشور خود باید راه چاره پیدا کنیم». او در ادامه صحبتهایش گفت: «قرار نیست دیگران برای ما راه پیدا کنند. اگر کسانی که میدانند، اراده کنند، راه پیدا میشود. اگر راه پیدا نشد، راه میسازیم تا مردم را از این شرایط خارج کنیم. آدمهایی میتوانند ما را نجات دهند که این وضعیت را نمیپذیرند. هنر این نیست کشور را رها کنیم هنر این است که بمانیم و مشکلات کشور را حل کنیم.» او همچنین گفت: «کسانی میتوانند کمک کنند که ذهن خلاق، پویا و ناآرام دارند. هنر این است که با وجود مشکلاتی که درست میکنند، بمانیم و دنبال حل مشکلات کشور باشیم.» او با بیان اینکه من را برای نمایندگی ردصلاحیت کردند، تاکید کرد: «باید بمانیم و بجنگیم و ادامه دهیم تا مشکل کشور را حل کنیم. مشکل با کسانی حل میشود که اراده دارند و درد مردم را دارند.»
به عنوان رئیسجمهور زندگی راحتی ندارم
او به زندگی شخصی خود اشاره کرد که «من به عنوان رئیسجمهور زندگی راحتی ندارم. ما نیامدهایم که برای خود و اطرافیان محلی برای خوردن و بردن و قیافه گرفتن درست کنیم.» رئیس دولت چهاردهم بر کار گروهی تاکید کرد و اینکه باید همافزایی صورت بگیرد: «کار تیمی تغییر رفتار میخواهد. باید همافزایی کنیم. ارتباطات روش میخواهد. اینها باید در مدرسه آموزش داده شود. روش آموزش ما از نظر علمی درست نیست.» بر پایه گفتههای رئیسجمهور: «باید با رفتار به دیگران بگوییم چگونه باشند نه با زور گفتن، تهدید کردن، گرفتن و اخراج کردن که گاه در جامعه با آن گرفتار هستیم.» او با تاکید براینکه باید دنبال افرادی باشیم که میفهمند، میدانند و میتوانند؛ صحبتهای خود را به پایان رساند: «نخبگان باید برای حل این مشکلات کشور فکر کنند. زمان ما گذشته و شما برای این کشور و مردم بمانید و ایران را با سربلندی به رخ دنیا بکشانید.»
--> اخبار مرتبط