هوش مصنوعی؛ موتور «تخریب خلاق»
در سال هوش مصنوعی، کاملا بجاست که آخرین جایزه نوبل در مورد درک فناوریهای جدید باشد. آکادمی سلطنتی علوم سوئد جایزه نوبل اقتصاد 2025 را به جوئل موکیر، فیلیپ آگیون و پیتر هاویت اهدا کرد.
کار آنها در زمینه اقتصاد نوآوریهای تکنولوژیک، به موقع و برای درک چگونگی تغییر چشمانداز اقتصادی توسط هوش مصنوعی، اساسی است. آدام لوین، نویسنده ارشد مجله بارونز در مطلبی نوشت: این یادآوری است که نوآوری در ایالات متحده به تعادل شکنندهای از سیاستهای دولتی و بازارهای آزاد متکی است.
کمیته انتخاب در توضیح تصمیم خود گفت: «برندگان امسال هم توضیح میدهند که چگونه نوآوریها به رشد اقتصادی پایدار منجر میشوند و هم اینکه چگونه رژیمی پدیدار شد که در آن محصولات و فرآیندهای جدید بهرغم منافع متضادی که ایجاد میکنند، به طور مداوم در بازار معرفی میشوند.» این سه برنده به ما کمک میکنند تا بفهمیم چگونه به وضعیت فعلی فناوری رسیدهایم. قبل از انقلاب صنعتی، رشد اقتصادی برای قرنها رکود داشت. با این حال، از آن زمان، اقتصادهای پیشرفته رشد نسبتا پایداری را تجربه کردهاند.
موکیر مورخ اقتصادی است و کارش بر دلیل این تغییر متمرکز بود. به گفته او، علم و دانش عملیِ تولید صنعتی، چرخهای سودمند را آغاز کردند که تا به امروز ادامه دارد. دانشمندان تحقیقات پایه انجام میدهند و دانشی تولید میکنند که به خودی خود بر رشد اقتصادی تاثیری ندارد. فناوران و سرمایهداران آن علم را میگیرند و به محصولات، خدمات و فرآیندهای تجاری جدید تبدیل میکنند و ثروتی را ایجاد میکنند که از طریق کمکهای مالی خصوصی و عمومی، تحقیقات علمی جدید را تامین مالی میکند.
موکیر میگوید قرن نوزدهم، بهرغم تهدیدی که برای منافع تثبیتشده به همراه داشت، فرهنگ جدیدی از گشودگی به علم و فناوری را به ارمغان آورد. اثر آگیون و هاویت داستان را از آنجا آغاز میکند و به لحاظ نظری «تخریب خلاقانه» لحظاتی مانند امروز را توصیف میکند، زمانی که چشمانداز فناوری در حال تغییر است و بزرگترین بازیگران را نگران میکند.
نوآوریهای تکنولوژیک، مزایای شرکتهای موجود را تضعیف میکنند و به شرکتهای جدید اجازه میدهند تا کسب و کار آنها را بدزدند. کار آگیون و هاویت ایده تخریب خلاق را که از قبل برای اقتصاددانان آشنا بود، در نظر گرفت و به جزئیات آن پرداخت. کار آنها و دیگر اقتصاددانانی که پس از آنها آمدند، چارچوب سیاستی مرجع برای تشویق نوآوری بوده است. ایالات متحده اقتصاد پویایی دارد، با نرخ بالای ایجاد و نابودی مشاغل و شرکتها که همزمان اتفاق میافتد.
این ریزش نتیجه مجموعهای از سیاستها و نهادهایی است که نوآوری را در سطح بنگاه تشویق میکنند و از نوآوران دیروز محافظت میکنند، بدون اینکه آنها را در موقعیت تثبیتشدهای قرار دهند. اعضای کمیته نوبل احتمالا هنگام اعطای جایزه، به هوش مصنوعی فکر میکردند.
این فناوری یکی از آن نقاط عطف را به وجود آورده است که در آن شرکتهای جدید فرصتی برای جایگزینی قدرتهای فعلی دارند، همانطور که شرکتهای فعلی زمانی رقیب بودند. در این راستا کامپیوترهای بزرگ توسط کامپیوترهای شخصی (PC) مختل شدند، که خود توسط شبکه جهانی وب (World Wide Web) مختل شدند و شبکه جهانی وب نیز توسط تلفنهای هوشمند مختل شد. شرکتهای موجود از بین نمیروند، اما تازهواردان میتوانند از آنها سبقت بگیرند. اکنون همه اینها توسط هوش مصنوعی به روشهایی که در این مرحله اولیه کاملا درک نشدهاند، مختل شده است.
سرمایهگذاران خصوصی روی این تحول حساب میکنند؛ طبق گزارش کرانچبیس، از سال 2024، آنها 259میلیارد دلار برای استارتآپهای هوش مصنوعی سرمایهگذاری کردهاند. شرکتهای بزرگ فناوری از قلمرو خود دفاع میکنند و صدهامیلیارد دلار نیز برای جلوگیری از بیاهمیت شدن در عصر هوش مصنوعی هزینه میکنند.
آگیون وهاویت، عناصر کلیدی را که چرخ نوآوری را فعال میکنند، مطرح میکنند: «حفاظت از حق ثبت اختراع که خیلی هم سخت نباشد، حمایت از آموزش عالی، تامین مالی نوآورانه، سیاست مالی ضد چرخهای، تجارت آزاد و قوانین ورشکستگی سهلگیرانه که بهطور موثر سرمایه و نیروی کار را مجددا تخصیص میدهد.» تعدادی از این عناصر توسط سیاستهای جدید دولت ترامپ به چالش کشیده شدهاند، اما بیشتر چارچوب نوآوری آمریکا همچنان پابرجاست. این نشاندهنده ادامه آشفتگی در میان کسب و کارهای فناوری است، بهطوری که غولهای فناوری جدید ظهور میکنند و برخی از آنها از بین میروند.
اوپنایآی در حال انجام تلاشهای اولیه برای تبدیل شدن به یک غول در عصر هوش مصنوعی است، اما بسیاری از این شرکتهای جدید ممکن است هنوز مورد توجه کسی قرار نگرفته باشند و برخی حتی ممکن است وجود نداشته باشند. برای آخرین برندگان جایزه نوبل، دقیقا باید همینطور باشد.