هویت دینی ایرانیان بخش جدایی‌ناپذیر از هویت ملی است
بهزاد رشیدی، کارشناس فرهنگی، در یادداشتی به آثار و تبعات جنگ 12 روزه پرداخته و نکاتی را مطرح کرده است.
بهزاد رشیدی، کارشناس فرهنگی، در یادداشتی به آثار و تبعات جنگ 12 روزه پرداخته و نکاتی را مطرح کرده است.
به گزارش خبرنگار مهر، بهزاد رشیدی مشاور فرهنگی رئیس پارک ملی صنایع فرهنگی یادداشت اختصاصی را با عنوان «دفاع مقدس 12 روزه ملت ایران و ضرورت حفظ و تقویت همبستگی ملی» در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.
در این یادداشت آمده است؛
آنچه در واپسین روزهای بهار و آغازین روزهای تابستان امسال رخ داد، شبیخون وحشیانه رژیم سفاک صهیونیستی بود که با همدستی دولت آمریکا و خودفروختگان و جاسوسان داخلی انجام شد. این هجوم ناجوانمردانه در ظاهر با هدف واهی نابودی زیرساخت‌های هسته‌ای و تخریب نهادهای نظامی و دفاعی کشور شروع شد؛ اما در اصل موجودیت ایران عزیز را نشانه گرفته بود و با شهادت صدها تن از مردم بی‌دفاع همراه بود.
طی 12 روز، این رژیم وحشی، با پشتیبانی آمریکا و سایر کشورهای همدستش و همکاری عناصر داخلی، توانست جمعی از بهترین دانشمندان و فرماندهان عالی‌رتبه نظامی را ترور کرده و جمع کثیری از مردم را به خاک و خون بکشد و با انجام فعالیت‌های گسترده و حساب شده رسانهای اهداف شومش را دنبال کند. اما مطابق تجربه‌های تاریخ ایران که سراسر استواری و پایداری ایرانیان است، به سرعت شوک و بحران ایجاد شده مدیریت شد و مردم شریف این سرزمین، باز هم با همان مؤلفه‌های برخاسته از فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی پایداری کرده و از این مرحله از این جنگ، سربلند بیرون آمدند.
در این 12 روز پر التهاب، نسل‌های مختلف از ایرانیان همچون سال‌های اول پیروزی انقلاب و هشت سال دفاع مقدس تصاویر ماندگاری از عشق به وطن، مردم‌داری، از خودگذشتگی، ایمان به حقانیت ایران، شجاعت و خلاقیت را به تصویر کشیدند و بسیاری از آنان از شیرین‌ترین دارایی خود گذشتند و شهادت در راهِ اعتقادات و حفظ تمامیت میهن را برگزیدند.
در این مصاف، سرمایه‌های دفاعی کشور انصافاً خوش درخشیدند و توانستند «طعم بیچارگی» را بر دشمن بچشانند و 7 تیر ماه نیز با بدرقه باشکوه و تاریخی شهدای این دفاع مقدس، حماسه دیگری از حضور پرشور و شعور مردم خلق شد و انسجام ملی ایجاد شده را به تصویر کشید.
ایران امروز در امتداد همان وقایع تاریخی است که بارها مشابه آن و حتی سخت‌تر از آن را در تجربه تاریخی خود دیده است و آنچه امروز دیده و شنیده می‌شود در واقع همان حقایق منبعث از فرهنگ و تعالیم اسلام و ایران است که توانست بار دیگر زنده شدن حال و هوای فرهنگ جهاد و ایثار و شهادت را سبب شود و «امید» و «همبستگی ملی» را که مهم‌ترین مؤلفه‌های مورد نیاز جامعه است، زنده کند و تحسین آزادگان جهان را نیز برانگیزد.
این نبرد نابرابر اما! واقعیت‌هایی را بر مدیران کشور نمایان کرد که باید به تک‌تک آنها توجه شده و پرداخته شوند. در این یادداشت به اختصار به برخی از این موارد اشاره شده است:
وقایع این روزها را می‌توان همچون شوکی به نظام مدیریتی کشور تلقی کرد که خیلی‌ها را از غفلت رهانید. آسیب‌هایی که در این مدت به کشور وارد شد، مدیران آگاه را هوشیارتر کرد. تا حد زیادی معلوم شد طی سال‌های گذشته کجاها درست عمل شده، از کدام موضوعات غفلت شده و به کدام موضوعات بیش‌از حد توجه غیرضروری شده است.
عملیات تروری که فقط در روز اول این مصاف اتفاق افتاد و به نوعی در جهان بی‌سابقه بود و همچنین ضرباتی که از داخل به کشور وارد شد، موضوع نفوذ دشمن و خلأهای موجود را به روشنی نمایان کرد. موضوع مهمی که باید به دقت بررسی شده و از این پس جدی‌تر گرفته شود و باعث اصلاحاتی اساسی در نظام اطلاعاتی و امنیتی و قوانین مربوط به مهاجران و... کشور شود.
این 12 روز به روشنی جنگ رسانهای و مدیریت افکار عمومی جهانی را به عنوان یک جنگ واقعی نمایان کرد و نشان داد که دشمن در مدیریت افکار عمومی داخل و خارج از ایران بسیار فعال و هوشمند عمل کرده و ایجاد اختلاف و ناامیدی را به شکلی هدفمند دنبال می‌کند تا باعث شود در مورد ارتقای سطح سواد رسانهای جامعه بیشتر کار شود و شفافیت در سرلوحه کار رسانه‌ها قرار گیرد و بیان روایت درست و شفاف از وقایع مختلف در دستور کار قرار گرفته و مهم‌تر از همه باعث شود نداهای تندروانه برخی از سیاسیون که به اشکال مختلف، یکپارچگی و انسجام جامعه را نشانه می‌گیرند، کنار زده شده و خاموش شوند.
این دفاع مقدس ثابت کرد جنگ و ستیز با متجاوز، مسأله‌ای ملی است و مفهوم ملی‌گرایی به هیچ عنوان نقطه‌ای مقابل اسلام‌گرایی نیست و هویت دینی، بخشی اساسی و جدایی‌ناپذیر از هویت ملی ایرانیان است.
این روزها ضرورت توجه به وضع موجود و کمبودها و برخی نابسامانی‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را بیشتر نشان داد و مبین این بود که رویکرد دولت فعلی در موضوع وفاق ملی و مواردی همچون اصلاح شیوه‌های حکمرانی، تقویت شفافیت و پاسخگویی، مقابله با فساد و رانت و تبعیض رویکردهایی درست در زمانه‌ای درست است که هریک در جای خود باید تقویت شوند و عواملی را که باعث دل‌خوری مردم و دوری و انفعال ایشان نسبت به نظام می‌شوند، شناسایی شده و از آنها اجتناب کرد.
در این روزها که پلتفرم‌ها و پیام‌رسان‌های خارجی در دسترس نبود، پیام رسانهای داخلی و مراکز رسانهای و برخی از خبرگزاری‌ها خوب عمل کردند و در جنگ روایت‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای بازی کردند. هرچند دشمن در این زمینه بسیار قوی‌تر بود، اما معلوم شد که ایران نیز توانمندی‌های بالایی دارد که باید هم در سطح محتوایی و هم در سطح فنی و زیرساختی، تقویت شوند.
همانطور که در این مدت رسانه ملی به درستی عمل کرد و منعکس کننده نظرات اقشار و گرایش‌ها مختلف بود، خوب است از این پس نیز بازتاب دهنده همه سرمایه‌های علمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در داخل و خارج از کشور باشد و با رویکردِ بازآفرینی و تقویت هویت ملی، تصویری از ایران ارائه دهد که همه اقوام، زبان‌ها، گرایش‌های سیاسی و طبقات اجتماعی در آن دیده شوند.
در همین مدت کم، پویش‌های رسانهای مختلفی برای تقویت همدلی و انسجام مردم ایجاد شد، استادان دانشگاه و مراکز فناوری و دانش بنیان از جمله پارک‌های علم و فناوری به میدان آمدند و تولید محتوا کردند؛ حتی منتقدان در داخل و خارج از کشور نیز به میدان آمدند و هریک به نوعی ضرورت ایستادگی در مقابل متجاوز و حفظ انسجام و همبستگی ملی را تبیین کردند. همه اینها در جای خود مبارک و مؤثر بودند. با توجه به اینکه سایه این جنگ هنوز بر سر کشور است، این قبیل برنامه‌ها می‌بایست به شکلی هدفمند و به دور از تبلیغات یک‌سویه و البته با حضور و مشارکت چهره‌های مردمی تداوم یافته و به یک الگوی دائمی تبدیل شود.
هنر در همه دوره‌های تاریخی، محملی بوده برای کمک بازآفرینی هویت ملی و با روایت جذاب تاریخ، ارزش‌ها و زیبایی‌های ملی و ایجاد زبانی مشترک میان اقوام و اقشار جامعه موجب تقویت حس مشترکِ تعلق به فرهنگ یا سرزمین شود و می‌تواند به عنوان عاملی مهم برای تقویتِ وحدت و همدلی در جامعه عمل کند. ظرفیت هنری ایران می‌تواند عظمت فرهنگی و تاریخی آن را به تصویر بکشد و در سطح ملی و بین‌المللی، غرور ملی و اعتمادبه‌نفس جمعی را نیز تقویت کند. بر این اساس بهره‌گیری از ظرفیت بالای اقشار مختلف هنرمندان خلاق ایرانی، می‌تواند یکی دیگر از اولویت‌های کشور برای تقویت همبستگی ملی باشد.
کلام آخر اینکه این دفاع مقدس 12 روزه، حقانیت این ملت سرافراز را ثابت کرد و روشن شد که پیروز این میدان، ملت ایران است. همه باید به دور از نگاه‌های شعاری و مقطعی، مراقب حفظ همبستگی ایجاد شده باشند. بدون تردید با حفظ و تقویت این انسجام ملی و مشارکت دادن واقعی مردم در ساختن آینده، پیروزی و سربلندی ایران در همه عرصه‌ها تضمین خواهد شد.