یک‌شنبه 20 مهر 1404

پایان خط تعامل با غرب؛ الزام چرخش به شرق

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
پایان خط تعامل با غرب؛ الزام چرخش به شرق

تشدید تحریم‌ها از طریق «مکانیسم ماشه» و موضع‌گیری بی‌سابقه اتحادیه اروپا در مورد جزایر سه‌گانه ایرانی و وفی مالکیت ایران بر این مناطق نشان‌دهنده ورود روابط ایران و غرب به مرحله‌ای کاملاً جدید و بی‌بازگشت است. به باور کارشناسان، این تحولات نه یک رویداد مقطعی، بلکه نقطه عطفی استراتژیک محسوب می‌شود که الزامات جدیدی را برای سیاست خارجی ایران به همراه دارد.

تحمیل بن‌بست از سوی غرب

رفتار اخیر بلوک غرب در قبال ایران، حاکی از یک برنامه‌ریزی حساب‌شده برای مسدود کردن تمامی راه‌های تعامل است. فعال‌سازی «مکانیسم ماشه» و سپس صدور بیانیه‌ای که برای نخستین بار در دهه‌های اخیر، تمامیت ارضی ایران را به چالش می‌کشد، گواهی روشن بر این ادعاست. این اقدامات نشان می‌دهد که غرب با تحمیل یک مسیر از پیش تعیین‌شده، عمداً روابط دوجانبه را به بن‌بست کامل کشانده است.

جهان در حال گذار به شرق

در سطح کلان، جهان شاهد انتقال تدریجی مرکز ثقل قدرت اقتصادی، فناوری و نظامی از غرب به شرق است. ظهور بلوک‌بندی‌های جدید حول محور قدرت‌های شرقی، واقعیتی انکارناپذیر در نظام بین‌الملل معاصر است. تمرکز طولانی‌مدت سیاست خارجی ایران بر تعامل با غرب، در حالی تداوم یافت که نقشه ژئوپلیتیک جهان به سرعت در حال تغییر بود. اکنون به نظر می‌رسد این تغییرات به نقطه اوج خود نزدیک می‌شود.

هزینه‌های اتکای یک‌جانبه به غرب

تجربه سال‌ها مذاکره و تعامل با غرب، به ویژه در پرونده برجام، نشان داد که طرف‌های غربی نه تنها متعهد به تعهدات خود نبوده‌اند، بلکه به اقدامات خصمانه خود نیز ادامه داده‌اند. حادثه عدم حضور مقامات امریکایی (ویتکاف) در جلسه‌ای که با دیپلمات‌های ایرانی در نیویورک برنامه‌ریزی شده بود، تنها نمونه‌ای اخیر از رفتار تحقیرآمیز و غیرقابل اعتماد این کشورها است. این رویدادها ثابت کرد که تداوم یک‌جانبه‌گرایی در سیاست خارجی، علاوه بر تحمیل هزینه‌های سنگین، منزلت بین‌المللی کشور را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.

ضرورت یک بازنگری استراتژیک

اکنون زمان آن فرا رسیده که سیاست خارجی ایران با واقعیت‌های جدید هماهنگ شود. چرخش به سمت شرق و تنوع‌بخشی به روابط بین‌الملل، دیگر یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت استراتژیک است. این چرخش باید به گونه‌ای طراحی شود که موقعیت منطقه‌ای و بین‌المللی ایران را تقویت کند، بلکه از وابستگی‌های جدید نیز جلوگیری نماید.

رویکردهای سنتی در سیاست خارجی دیگر پاسخگوی نیازهای ایران در نظم بین‌المللی جدید نیست. پایان یافتن راه تعامل با غرب، اگرچه چالشی بزرگ است، اما می‌تواند فرصتی برای بازتعریف نقش ایران در بلوک‌بندی‌های نوظهور جهانی باشد. آینده امنیت و منافع ملی ایران در گرو اتخاذ راهبردهایی هوشمندانه در عرصه بین‌الملل است.