پایان ماجراجویی سیاسی سلبریتیها / جذب رأی با آهنگ بندری؟
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، شهرت یک عامل مهم در دوپینگ سیاسی سالهای نه چندان دور صحنه انتخاباتی کشور بود. ماجرایی که از سال 76 شروع شد و اولین دولت اصلاحات را با داشتن پشتوانه آشنایی سید محمد خاتمی با برخی افراد مشهور صحنه هنر، ورزش و سایر اصناف کشور شروع و یکی از عوامل تأثیرگذار در رأی بالای وی شد. پس از آن، اما و برخی فعل و انفعالات باعث شد تا شعله این استفاده ابزاری...
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، شهرت یک عامل مهم در دوپینگ سیاسی سالهای نه چندان دور صحنه انتخاباتی کشور بود. ماجرایی که از سال 76 شروع شد و اولین دولت اصلاحات را با داشتن پشتوانه آشنایی سید محمد خاتمی با برخی افراد مشهور صحنه هنر، ورزش و سایر اصناف کشور شروع و یکی از عوامل تأثیرگذار در رأی بالای وی شد.
پس از آن، اما و برخی فعل و انفعالات باعث شد تا شعله این استفاده ابزاری فروکش کند تا سال 88 که دوباره با همان حربه چنان فضای رسانهای غالبی در کشور پدید آمد که خیلیها را به ورطه دروغ و باور توهم تقلب کشاند که گسترش فضای مجازی و پدیدار شدن باشگاه شهرت سلبریتیگونهای نیز در آن بیتأثیر نبود و انتخابات رنگی و برندسازی از جریانات سیاسی هم از همان نقطه کلید خورد.
سال 92، اما دوباره قصه تکرار شد. شبکههای اجتماعی رونق بیشتری گرفتهبود و پدیده تازه سلبریتیها و قدرت یافتن آنها در تأثیر بر افکار عمومی نیز چهره جدیدی به خود گرفت.
اینبار رنگ بنفش برای ستاد حسن روحانی و رنگ خنثای سفید به نشانه صلح با همه برای محمدرضا عارف به عنوان نماد انتخاباتی برگزیده شد که بعد از کنارهگیری وی از انتخابات «بنفش» که یک پیشنهاد عجیب بود با حمایت سلبیریتیها و همان افراد مشهور تأثیر گذار به مخاطبین آن روزهای صندوق رأی ریاست جمهوری قالب شد.
سال 92 نقطه شروعی برای حمایت سلبیریتیها به معنای امروزی آن بود که در سال 96 نیز با تکرار همان و برندی به نام «کلید» به اوج خود رسید تا جایی که تک تک سلبریتیها که احتمالا سهمهای خوبی از بازی ثروت سیاسی گرفتهبودند به صحنه آمدند و با فریاد کشیدن در ورزشگاه دوازده هزار نفری و تهییجی کاذب در کنشگری سیاسی تأثیر زیادی در استقرار دولت دوم روحانی داشتند.
ظرفیت سلبریتیهای مورد استفاده از سال 1388 تا 1400 یعنی در بازه زمانی حدود بیش از 10 سال، اما خیلی زود در سپهر سیاسی ایران و نظام جمهوری اسلامی تمام شد طوری که انگار یک تاریخ انقضایی برای آنها در نظر گرفتهباشند. جامعه هم گویی دیگر کشش چنین صحنه آرایی را ندارد و خود آن افراد مشهور هم میلی برای بازی در زمینی که فقط مصرف خواهند شد را ندارند.
باشگاه شهرت دو جریان سیاسی خاص که ورشکسته شدهاست و دیگر رمق آن فریاد و حتی یک جاهایی عربده کشیدنها را ندارد. امروز همایشی در هتل ارم برای پزشکیان برگزار شد که فراخوانش تداعیگر یک صحنهآرایی جدید برای وی با همان جریان بود.
دوباره همان روش رنگباخته انتخاب رنگ و اینبار فیروزهای تکرار شد و مافیابازی هم از طرف ستاد انتخاباتی این کاندیدا در سطح شهر به عنوان یک کد در نظر گرفتهشد. اما نه در همایش هتل ارم تهران با عنوان نشست اصحاب فرهنگ و هنر و نه تجمع ورزشگاه شهید شیرودی هیچکدام یادآور اتفاقات گذشته نیست.
به نظر میرسد حداقل در این صحنه نمایش، سلبریتیها دیگر میلی برای خوش رقصی ندارند و جامعه هم فریب این بازی که دستهای پشت پردهای از ثروت و قدرت را دارد نمیخورند.
هتل ارم تهران سر و تهش با یک موسیقی بندری که در جای خود بسیار محترم است همآمد طوری که خواننده بوشهری به سرعت بعد از اتمام اجرا با اسنپ و یک تاکسی سبز صحنه را ترک کرد.
جماعت حامی پزشکیان اتوبوسی وارد ورزشگاه شهید شیرودی شدند و خبری هم از حضور سلبریتیهایی که در گذشته مثل لیدرهای ورزشگاهی به تشویق کاندیدای انتخاباتی خود میپرداختند نبود.