دوشنبه 5 آذر 1403

«پرسمان صلح» منتشر شد / گردآوری مناظرات سلیمی‌نمین با حجاریان و امین زاده در یک کتاب

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
«پرسمان صلح» منتشر شد / گردآوری مناظرات سلیمی‌نمین با حجاریان و امین زاده در یک کتاب

کتاب «پرسمان صلح» که برگرفته از سلسله مناظرات سیدعباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با سعید حجاریان و محسن امین‌زاده از تئورسین‌های جریان اصلاحات است، منتشر شد.

- اخبار سیاسی -

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، کتاب «پرسمان صلح» که برگرفته از سلسله مناظرات سیدعباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با سعید حجاریان و محسن امین‌زاده از تئورسین‌های جریان اصلاحات با موضوع زیست سیاسی در چالش‌های بین‌الملل است، منتشر شد.

در مقدمه این کتاب که دیدگاه 19 تن از شخصیت‌ها و صابنظران برجسته سیاسی و فرهنگی از جمله علی لاریجانی، معصومه ابتکار، محمدعلی ابطحی، عماد افروغ، پرویز امینی، ناصر ایمانی، احمد توکلی، مسعود رضایی، سعید حجاریان، یونس شکرخواه، محمدحسین صفارهرندی، عزت‌الله ضرغامی، غلامرضا ظریفیان، عباس عبدی، محمد عطریانفر، امیر محبیان، بهزاد نبوی، سیدمرتضی نبوی و مهدی نصیری ضمیمه خود دارد، آمده است:

چرا باید از مناظره - مباحثه سلیمی‌نمین - حجاریان - امین‌زاده استقبال کرد؟/ مونولوگ مرد، زنده باد مناظره

در عرصه کنشگری، جامعه را به لحاظ مولد بودن (تولید فکر) و تبعیت از قانون و ساختارهای قانونی به چهاردسته می‌توان تقسیم کرد و از یکدیگر متمایز ساخت:

دسته اول - جماعتی مولدند و همزمان تابع قانون؛ ولو این که قوانین زاییده ذهن و تلاش فکری آنان باشد. اینان فرهیختگانی مهذبند و از این رو کشور و در سطح کلان‌تر جامعه بشری را، هم از منظر اندیشه و هم از منظر توسعه‌یافتگی اجتماعی و سیاسی غنا می‌بخشند.

دسته دوم - قشری که در تولید یا عمق‌بخشی و توسعه معرفت بشری نقش موثر دارد، اما کمتر حاضر است خود را به تبعیت از قوانین و ساختارهای قانونی که خود در ابداع آن نقش موثری داشته است مقید سازد. اینان فرهیختگانی‌اند که در گذر زمان در صورت تغییر نظراتشان آن را بر قوانینی که برگرفته از تولید ذهنی گذشته آنان بوده است ترجیح می‌دهند. هرچند بهره‌گیری از توانمندی اندیشه‌ای این قشر شرط عقل است، اما نباید از تبعات منفی بعضا خودمحوری آنان غفلت کرد.

دسته سوم - بخش وسیعی از جامعه مولد فکر و اندیشه نیست، اما به شدت در برابر قوانین و ساختارهای قانونی تابع است. هرچند این بخش به صورت مستقیم عامل تعیین کننده در تصمیم‌سازی‌ها و قانون‌گذاری‌ها به حساب نمی‌آید، اما همواره با پشتیبانی هوشمندانه و به‌موقع از جایگاه قانون آثار شوم زیاده خواهی برخی نخبگانی که خود را فراتر از قانون می‌بینند را برطرف می‌سازد. آفات سیاستمداران متوهم نیز که در دسته چهارم تعریف می‌شوند تاکنون به همین روال مهار شده است.

دسته چهارم - جماعتی نه مولد فکر و اندیشه‌اند و نه تابع قانون و ساختارهای آن. اینان هرگز وجهه و کارکرد نخبگانی ندارند، اما غالبا دارای تحصیلاتی در رشته‌ای از علوم قدیم یا جدیدند. بارزترین ویژگی افراد این جماعت متوهم بودن آنان در اداره کلان جامعه و حتی جامعه بشری است. این مدعیان اداره فوق العاده جامعه، برای پنهان داشتن فقر فکری و مولد نبودنشان در حوزه اندیشه ورزی افراط گری را پیشه خود می‌سازند، زیرا صرفا در پناه ملتهب بودن فضای سیاسی که آفت حکومت داری است این کاستی آنان از نظر آحاد مردم به دور می‌ماند.

از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، اینگونه مدعیان کم‌دان درباره نیازهای نظری و تئوریک جامعه بشری در همه جریانات سیاسی حضور داشته‌اند و دارند، اما هرچه رقابت‌های سیاسی از دایره افراد فراجناحی مورد قبول همه جریانات فاصله گرفت و به نیروهای شاخص احزاب و گروه‌ها نزدیک شد، امکان جولان این نیروها فزونی یافت. این که چه عواملی موجب شد که رقبا یکدیگر را دشمن آشتی‌ناپذیر بپندارند بحثی مبسوط است. به طور منطقی وقتی چرخش قدرت در کشور نهادینه شد فعالان سیاسی با علم به این که از طریق همان ساختار قانونی که قدرت اجرایی به آنان تفویض شده ممکن است چند صباح بعد، رقیبشان به قدرت برسد، می‌بایست برخوردی سازنده با یکدیگر را پی می‌گرفتند، اما نه تنها اینگونه نشده است بلکه روز به روز سرآشتی ناپذیری بیشتری با یکدیگر گذاشته‌اند.

برخی صاحب نظران در این رابطه به درستی معتقدند که نسبت جایگاه و موقعیت نیروهای تندرو با تولید فکر و اندیشه رابطه معکوسی در جامعه دارد؛ لذا بدخواهان توسعه سیاسی در این مرز و بوم که عمدتا بیرونی‌اند مطامع خود را در دامن زدن به دشمنی‌ها در رقابت‌های سیاسی می‌بینند. برهمین مبنا در سالهای اخیر یک دغدغه جدی در همه کانون‌های تحقیقاتی و آموزشی (اعم از حوزوی و دانشگاهی) فراگیر گشته است و آن این که هزینه‌های چرخش قدرت و دست به دست شدن مدیریت اجرایی کشور در ایران به مراتب بالاتر از دستاوردهای آن است. این تصور غیردقیق ناشی از چیست؟ چنین قضاوتی را دقیق نمی‌توان پنداشت، زیرا شاخص‌های سنجش و ارزیابی هزینه‌ها و دستاوردها در همه موارد یکسان نیست.

نباید از نظر دور داشت که دستاوردها بعضا از سنخ توسعه‌ای در عرصه اجتماعی و سیاسی‌اند؛ به عبارت دیگر، این کشور که در گذشته نه چندان دور به هیچ وجه تجربه اداره شدن توسعه فعالان خود را نداشته است، امروز حتی در موقعیتی که نیروهای متوهم غیرمولد و قانون گریز، آرای مردم را از آن خود می‌سازند می‌تواند توسط بخش ثابت نظام ضمن ظرفیت‌سازی برای تحمل این پرهزینه‌ترین شکل ممکن چرخش قدرت، از برخی انحرافات اساسی نیز در چارچوب قانون جلوگیری کند؛ لذا زمانی که در نظام نوپای ایران، دمکراسی اسلامی را «هزینه - فایده» می‌کنیم صرفا نباید هزینه‌های مادی دیده شود و دستاوردهای معنوی مورد غفلت قرار گیرد؛ البته این بدان معنی نیست که نمی‌توان با نوآوری‌ها از هزینه‌ها کاست. در سه دهه اخیر افرادی از صندوق‌ها سربرآورده‌اند که محبوب جماعتی و منفور جماعت دیگرند.

گاهی حتی فاصله بین اقلیت و اکثریت چندان چشمگیر نبوده است، اما هرگز تلاشها برای ساقط کردن دولتی در میانه راه، ره به جایی نبرده است؛ لذا امروز با قاطعیت می‌توان گفت حتی اگر پرمسئله‌ترین احتمالات نیز از طریق صندوق رأی رقم بخورد روند دمکراسی در ایران متوقف نخواهد شد. این بدان معنی است که دمکراسی در این مرز و بوم به پشتوانه ساختار ولایت فقیه روز به روز قوام بیشتری خواهد یافت و به تقابل با آفات حکومت داری و اصلاح از درون خواهد پرداخت.

مناظره مکتوبی که خدمت خوانندگان عزیز عرضه می‌شود می‌تواند نسل جوانی که این روند توسعه سیاسی را درک نکرده و حقیقت جویان را با مزیت‌های نظام نوپای اسلامی که در عمل توانسته بسیاری از بحران‌های با سرمنشأ داخلی یا خارجی را پشت سر گذارد آشنا سازد. حتی اگر دلبستگان به دمکراسی وارداتی مایل نباشند که با گشوده شدن چنین مباحثی فضای رقابت‌های سیاسی منطقی‌تر شود. قوت‌های دمکراسی اسلامی که منشأ ظرفیت‌سازی‌های توسعه‌ای فراوانی شده است به سهولت قابل پاک شدن از تاریخ معاصر نیست.

این مناظره مکتوب که دو طرف، فرصت لازم را برای عرضه ادله خود داشته‌اند به شکل‌گیری شناختی ارزشمند کمک می‌کند، هرچند که عواملی می‌کوشند تا این رویه ترویج نشود. تأسف بارتر آن که این عوامل فقط در یک جریان تندرو حاکمیت ندارند بلکه همواره با کارت دو جریان تندرو بازی صورت می‌گیرد؛ زیرا صرفا از این طریق می‌توان با ترسیم دیو و فرشته جامعه را دوقطبی ساخت و با تبدیل هواداران به افراد متنفر و مجذوب همه راه های شناخت را مسدود کرد، کما این که دولت نهم تبحری فراموش نشدنی در این زمینه از خود به ثبت رساند.

بی تردید یکی از دلایل عرضه این مناظرات مکتوب در قالب کتاب، مستندسازی ماندگار این مباحث است. شناخت پیچیدگی منازعات منطقه‌ای اطراف موطنمان و در نهایت پیرامون صلح و زیست سیاسی سرفرازانه در چالش‌های بین المللی ضرورت بازخوانی تئوری پردازی‌ها و کارکردها را پیش‌روی ما قرار می‌دهد و چه شیوه‌ای مناسب‌تر که در شرایطی به دور از جنجال و فرصت‌های برابر به این مهم مبادرت ورزیم.

در پایان با تشکر از آقایان سعید حجاریان و محسن امین‌زاده، همچنین دست‌اندرکاران محترم روزنامه سازندگی که با همت خود چنین فرصتی را فراهم کردند، امیدوارم این باب همچنان مفتوح بماند و زمینه تقویت تبادلات نظری در فضای سازنده‌تری فراهم آید.

انتهای پیام /