پسربچهای با موی هایلایت و صورت پر از جوش / روایتی خواندنی از اولین بازی رونالدو برای یونایتد
اولین حضور کریستیانو رونالدو در لیگ برتر نمایش خاطرهانگیزی نبود.
به گزارش "ورزشسه"، 16 اوت 2003 در دقیقه 61 نخستین بازی منچستر یونایتد در لیگ برتر مقابل بولتون، بال 18 سالهای بجای نیکی بات وارد زمین شد. حدود 60 ثانیه بعد، رونالدو توپ را کنار زمین، کمی عقبتر از خط نیمه دریافت کرد و به سوی مدافع بولتون، نیکی هانت، رفت که خودش هم 19 ساله بود و اولین حضورش در لیگ برتر را تجربه میکرد. رونالدو توپ را سه بار با پای راستش لمس کرد، قبل از این که هانت روی زمین سر بخورد و توپ را از جوان پرتغالی بگیرد. هانت با یادآوری آن روز به بیبیسی گفت: «وقتی سمت من آمد، اولین چیزی که به ذهنم رسید، این نبود که: "توی بد دردسری افتادم. او زنده زنده پوستم را میکند." 70 دقیقه از بازی گذشته بود و من از عملکردم راضی بودم. ما فقط یک بر صفر عقب بودیم و از نظر من او هم بازیکنی بود مثل بقیه. وظیفه من بود که بروم و زیر پای او تکل بزنم. این همان کاری بود که انجام دادم و داغانش کردم؛ دو بار. بعد او من را دور زد. یکی از جذابترین بازیکنان جوانی که دیدم.»
حالا دو دهه از آن مسابقه گذشته است و هیچکدام از بازیکنانی که درآن بازی بودند، هرگز نقشآفرینی رونالدو را فراموش نخواهند کرد. این فقط چهار روز پس از آن بود که یونایتد این بازیکن را با قیمت 12.2 میلیون پوند از اسپورتینگ لیسبون خرید، 9 روز پس از این که او با لباس تیم پرتغالی نمایشی درخشان مقابل تیم الکس فرگوسن داشت. به گفته ریو فردیناند، جان اوشی در بازی لیسبون چنان در مهار رونالدو به دردسر افتاده بود که بین دو نیمه به «ماسک اکسیژن» نیاز پیدا کرد. جان اوشی حرف همتیمی سابق را قبول ندارد اما میگوید که تحت تاثیر نگاه خیره رونالدو به خودش قبل از شروع بازی قرار گرفته بود: «او به چشمانم خیره شده بود، (تا بگوید) آمادهام.»
همین رویکرد بود که موجب شد فرگوسن در بیانیه رسمی استقبال از او به طرز بیسابقهای از جملات ستایشآمیز استفاده کند: «او یک فوتبالیست فوقالعاده مستعد است. یک بازیکن دوپا که میتواند در هر پست تهاجمی بازی کند، در چپ، راست یا میانه زمین. او یکی از جذابترین بازیکنان جوانی است که دیدهام.» حالا میتوان با قطعیت گفت یونایتد آن زمان با دادن پیراهن نمادین شماره 7، که پس از پیوستن دیوید بکام به رئال مادرید آزاد شده بود، به رونالدو زیادهروی نکرده بود. هانت گفت: «ما تلاش میکردیم خودمان را برای اولین بازی آماده کنیم و همه از این دیگو مارادونای 18 ساله حرف میزدند. سعی میکردیم بیتفاوت بمانیم ولی ماجرا بزرگ و بزرگتر میشد. داستان در همه روزنامهها، همه برنامههای تلویزیونی و اینترنت بود، نمیشد به آن بیتوجهی کرد.» «هرکسی در فوتبال حرفهای بگوید که مقابل فردی با این سابقه بازی کرده و هنگامی که او از رختکن برای گرمکردن بیرون آمده، نگاهاش نکرده است، دروغ میگوید.» «وقتی او را دیدیم حسابی لاغر بود. خود من هم یک بازیکن ترکهای بودم. او واقعا نحیف بود. پسری با موهای مشکی که روی آنها را هایلات بلوند کرده بود و صورتش پر از جوش بود. شما فکر میکردید: "او واقعا بچه است و نمیتواند به آن خوبی که میگفتند باشد." اما بود.»
بدون او نمیرویم در آن تابستان، کمتر بازیکن منچستر یونایتد بود که مشتاق سفر به لیسبون باشد. پس از انجام چهار بازی پیش فصل در آمریکا، بیشتر آنها میخواستند هرچه زودتر به خانه بازگردند. این روحیه خودش را در شکست 1-3 در آخرین بازی نشان داد، در حالی که پیش از آن یونایتد، یوونتوس و بارسلونا را در نیوجرسی و فیلادلفیا و پیش چشم مجموعا 150 هزار تماشاگر شکست داده بود. اما بدون این سفر باشگاه احتمالا مردی را از دست میداد که فرگوسن در آخرین زندگینامهاش که منتشر شده، در موردش گفته: «مستعدترین بازیکنی بود که مربیگریاش را به عهده داشتهام.»
یونایتد با اسپورتینگ توافق مربیگری داشت، از وضعیت رونالدو با خبر بود و دو سال قبل هم تلاش کرده بود او را جذب کند اما ناکام ماند تا او در پرتغال بماند. به هر حال نه رونالدو و نه مدیر برنامههایش، ژرژ مندس، از آن ماجرا خبردار نشدند. اما حالا چشم تعدادی از باشگاههای بزرگ جهان دنبال او بود. بین دو نیمه آن بازی دوستانه، فرگوسن از آلبرت مورگان، مسئول لباسهای تیم، خواست که پیتر کنیون، مدیر اجرایی باشگاه، را پیدا کند و او را به رختکن بیاورد. کنیون که رسید، پیغام فرگوسن واضح بود: «ما از این زمین نمیرویم تا وقتی قرارداد با آن بچه امضا شود.» بازیکنان یونایتد حالا خیلی خوب از میزان استعداد رونالدو خبر داشتند، اما در حالی که منتظر رفتن به خانه بودند، در مورد مذاکراتی که در ورزشگاه در جریان بود، هیچ ایدهای نداشتند.
آن بازی به فرگوسن نشان داده بود که تیمش در زمین توازن خوبی ندارد و رونالدو میتواند خیلی زود به بازیکن ثابت بدل شود. این آغاز رابطهای کمنظیر بود، چنان که رونالدو هنوز هم از مربی 81 ساله اسکاتلند به عنوان «پدر فوتبالیاش» یاد میکند.
همان موقع هم مهارنشدنی بود فرگوسن در دو بازی نخست یونایتد، رونالدو را در ترکیب اصلی قرار نداد. در واقع سه سال طول کشید تا کادر فنی یونایتد او را به بازیکنی در سطح اول جهان تبدیل کند که با گامهایش میتوانست سرنوشت بازی را تغییر دهد. هانت اولین مدافع کناری لیگ برتر بود که مجبور شد با گامهای سریع رونالدو مقابله کند و آخرین نفری هم نبود که به دردسر افتاد. هانت گفت: «در آن صحنه خوش شانس بودم چون کل پیشفصل را با جیجی اوکوچا تمرین کرده بودم. او هم بازیکنی تکنیکی بود که عادت داشت قبل از حرکت چند بار پایش را از روی توپ رد کند و در نتیجه میدانستم این تکنیک چگونه کار میکند. هانت ادامه میدهد:«اما او بیشتر این کار را میکرد، شش یا هفت بار و میتوانست با هر دو پا آن را انجام دهد که کار را سختتر میکرد. او همچنین میتوانست با هر دو پا شوت بزند و سانتر کند. تمرکز من روی این بود که به توپ نگاه کنم و او را از دروازه دور نگه دارم. در پنج دقیقه نخست این کار را کردم، اما در 17 دقیقه پایانی او موفق بود. همان موقع هم مهارنشدنی بود.»
همه ما میدانستیم این اتفاق میافتد واضح است که رونالدو بازیکنی استثنایی بود اما او هم نقصهایی داشت که باید برطرف میشد. فرگوسن رونالدوی جوان را به عنوان «بازیکن خودنمایی که میخواست به همه نشان دهد چقدر خوب است»، توصیف میکرد: «قبول دارم در روزهای ابتدایی زیادی خودنمایی میکرد.» این بخشی از فرآیند دگرگونی رونالدو بود: از بازیکنی که در نخستین فصل حضورش در یونایتد 6 گل زد تا ستارهای که در فصل 8-2007 با زدن 42 گل برای نخستین بار برنده توپ طلا شد و به یونایتد کمک کرد برنده سهگانه (لیگ برتر، جام حذفی انگلیس و لیگ قهرمانان اروپا) شود. با توجه به اتفاقاتی که بعد از آن بازی افتاد، هانت قبول دارد که اشتباه کرده در آن بازی پیراهن رونالدو را نگرفته و بجایش سراغ ریو فردیناند، دفاع وسط انگلیس رفت. فرگوسن آن زمان عملکرد رونالدو در آن بازی را «درخشان در اولین بازی» نامید. پس از حضور رونالدو در زمین، یونایتد سه گل دیگر (توسط رایان گیگز، پل اسکولز و رود فاننیستلروی) زد و چهار بر صفر برنده شد، بنابراین حدس زدن حال و هوای رختکن بولتون پس از بازی کار سختی نیست. هانت گفت: «سوررئال بود. تمام روز آن حس را داشتم. این نخستین بازی من جلوی چشم افراد بسیار بود و ناراحت بودم که باختم. اما سم (آلاردایس، سرمربی وقت بولتون) خشمگین نشد. او گفت ما 75 دقیقه کنترل بازی را در دست داشتیم.» «ما بازیکنان فقط نشسته بودیم و یکدیگر را نگاه میکردیم. همه میدانستیم در آن 15 دقیقه چه اتفاقی افتاد. کاری از دست ما برنمیآمد.» منبع: بی بی سی