پول حرف میزند
در فضای ذهن، پولی که غیرمنتظره عاید شود حتی وقتی دقیقا مساوی درآمد ثابت ما باشد، جایی متمایز از حقوق یا هرگونه درآمد ثابت را اشغال می کند. مردم اغلب در خرج کردن چنین پول هایی سریعتر و با وسواس کمتری عمل می کنند.
استعارههایی که از پول میسازیم چه معنایی دارند؟
به گزارش عصرایران به نقل از ترجمان علوم انسانی، پول، در ظاهر، نوعی ابزار محض است. عدد و رقمی اعتباری، بدون اینکه به خودی خود معنا یا اهمیتی داشته باشد. اما اگر اینطور است، پس چرا اصرار داریم پولهایی که میخواهیم عیدی بدهیم صاف و تانخورده باشد؟
چرا وقتی ته جیب لباسی قدیمی یک سکه پیدا میکنیم، خوشحال میشویم؟ چرا پولی که در دوران فقر و گرسنگی به آن میرسیم، با پولی که در هنگام رفاه درمیآوریم فرق میکند؟ ویویانا زیلایزر میگوید چون پول معناهای اجتماعی بسیار متنوعی برایمان دارد.
از نظر گرترود استاین نویسنده، درک پول کار آسانی بود. چنانکه در 1936 در مقاله ای برای ستردی ایونینگ پست نوشت، «چه خوشتان بیاید چه نیاید، پول پول است و کل ماجرا همین است».
ما هم به پیروی از عملگرایی استاین تکرار می کنیم که «یک دلار، معادل یک دلار، معادل یک دلار است». اقتصاددانان و بانک مرکزی آمریکا هم واقعیتداشتن این فرمول بدیهی را رسما تایید می کنند: طبق فرض تعویضپذیری1، هر یک دلار جانشین بی کم و کاستی برای یک دلار دیگر است. بر این اساس، پول پول است و تنها چیزی که مهم است اینکه چقدر پول داریم.
واقعا؟
اگر همه دلارها عینا یکی هستند، پس چرا به بعضی پول ها می گوییم «پول کثیف» - یا حتی «پول آغشته به خون»- ولی بعضی پول ها را «پاک» می دانیم؟ چرا اغلب پول حقوقمان را مثل پولی که از قرعه کشی برده باشیم خرج نمیکنیم؟ چرا کارت هدیه را اختراع کردیم و به جای پول نقد کارت هدیه می دهیم؟ چرا سازمان ها چنین ساختارهای پیچیده و متنوعی برای تفاوت گذاری میان حقوق، پاداش و مزایا طراحی کرده اند؟ چرا در خانه، اغلب نحوه پولخرج کردن زن و شوهر متفاوت است؟
به برخی ازین پرسش ها پاسخ های جالبی داده شده؛ در چند دهه گذشته، رویکردهای نوین به پول، باورهای مرسوم را به چالش کشیده اند: پول چیز واحدی نیست، بلکه مجموعه ای از چیزهای متعدد است. از قرار معلوم، فقط مقدار پولی که خرج میکنیم اهمیت ندارد؛ اینکه پول چگونه و توسط چه کسی به دست آمده، و اینکه چه وقت، و برای چه چیز یا چه کسی خرج می شود هم اغلب به همان اندازه - یا حتی بیشتر - دارای اهمیت است.
پس تنها کمیت پول مطرح نیست، کیفیتش هم مهم است؛ کیفیتی که خود می تواند متغیر باشد. برای مثال، ببینید که کمک های کوچک مردمی به ستاد برنی سندرز درکارزار انتخاباتی 2016 چگونه به مثابه نماد قدرتمندی از دموکراسی تعبیر گردید. پس یقینا همه دلارها مثل هم نیستند.
اما چه توضیحی برای خصلت چندگانه پول می توان یافت؟ به گفته متخصصین اقتصاد رفتاری، مردم برای حفظ و کنترل اطلاعات مالی خود، در ذهن خود بخش های ویژه ای به پول های مختلفشان اختصاص می دهند: مثلا جای پول اجاره جدا از پول تفریحات، سرمایه گذاری، یا امور خیریه است.
در فضای ذهن، پولی که غیرمنتظره عاید شود حتی وقتی دقیقا مساوی درآمد ثابت ما باشد، جایی متمایز از حقوق یا هرگونه درآمد ثابت را اشغال می کند. مردم اغلب در خرج کردن چنین پول هایی سریعتر و با وسواس کمتری عمل می کنند.
بااینحال، چنین مرزبندی های جالبی که در حوزه روانشناختی قابل بررسی اند، تنها بخشی از خاصیت تغییرپذیر پول را توضیح می دهند. جامعه شناسان از این هم فراتر رفته و نشان می دهند که چگونه همه ما با صرف «انواع» مختلف پول، تمایزات میان روابط اجتماعی مختلف خود را مشخص می کنیم: مثلا به پیشخدمت رستوران انعام می دهیم ولی به همسرمان نه، یا ممکن است به فرزندمان پول تو جیبی هفتگی بدهیم ولی احتمالا به پدربزرگمان نه، و به کارمندمان حقوق می دهیم نه کارت هدیه (مگر آنکه کریسمس باشد).
همه ما به شدت نسبت به این تمایزات پولی حساسیم: شاید گاهی دریافت یا پرداخت نوع اشتباهی از پول جالب و خنده آور باشد، ولی در اغلب موارد بهت آور و توهین آمیز است. چرا؟ چون وقوع چنین خطاهایی انتظار ما از چگونگی عملکرد روابط اجتماعی را برهم می زند. حیرت من (و رییس دانشکده) را تصور کنید اگر یکی از دانشجویان برای تشویق من به تدریس بهتر در کلاس، مبلغی را به عنوان جایزه به من پرداخت کند.
بدین ترتیب، پژوهش های جدید توهم تعویض پذیری ظاهری پول در همه موارد را ازمیان برده، اما پژوهشگران تجدیدنظرطلب از این هم فراتر رفته و برداشت های متداول ما از اخلاقیات پول را هم به چالش کشیده اند. پول همواره در حوزه اخلاق بدنام بوده است: اغلب پول را کثیف می دانیم و معتقدیم چون صرفا برپایه محاسبات عاری از عواطف عمل می کند،
به ناچار عامل تخریب روابط شخصی خواهد بود. براساس چنین باوری، به محض وسط آمدن پای پول، اهمیتدادن به دیگران متوقف خواهد شد. بسیار پیش می آید که در توصیف انحطاط اخلاقی افراد گفته می شود «به خاطر پول این کار را کرد»، همچنین همه عباراتی نظیر اینکه «پول دوستی ها را به هم می زند» و یا «همه خریدنی اند، فقط قیمت شان فرق میکند» را زیاد می شنویم و به کار می بریم. بسیاری از متفکرین بزرگ ما هم درباره آثار شوم پول ابراز نگرانی کرده اند.
مثلا در کتاب آنچه با پول نمی توان خرید2، فیلسوف سیاسی، مایکل سندل به ما هشدار می دهد: «قیمتگذاشتن روی چیزهای خوب در زندگی، مثلا روی آب، آنها را فاسد خواهد کرد»، یا جان آپدایک در یکی از اشعارش می گوید: «پول همه چیز را حل (منحل) می کند». ولی پژوهش هایی که به معانی چندگانه و اخلاقیات چندگانه پول می پردازند - ازجمله کتاب خود من معنای اجتماعی پول3- رویکرد جدیدی پیش نهاده اند. اگر واقعا شکل های مختلفی از پول وجود دارد، پس باید پول فسادآور از پول رهایی بخش قابل تمیز باشد.
به طور معمول هم مردم مثلا بین پول رشوه و پولی که برای خیریه اهدا می شود تفاوت قایل اند، یا مثلا بین اخاذی و طلب کمک مالی. از آنهم فراتر، گاهی حتی راهکارهایی ارائه می دهیم برای پاکسازی برخی منابع مالی که درحالت عادی ازلحاظ اخلاقی برایمان غیرقابل هضم اند. به عنوان مثال کتاب خاطرات سو کلیبولد را در نظر بگیرید، او این کتاب را در سال 2016 درمورد نقش پسرش دیلن در فاجعه دبیرستان کلمباین در 1999 منتشر کرده است. کلیبولد از همان ابتدا رسما اعلام کرد که هیچ منفعت مالی از قبال فروش کتاب نخواهد برد و تمامی عواید حاصل از کتابش را به مؤسسه های خیریه ای که به بحث مشکلات روانی می پردازند اهدا خواهدکرد.
به این ترتیب، درواقع دغدغه اخلاقی موجود درباره کسب منفعت از یک تراژدی را برطرف می کنیم؛ همانگونه که یکی از دریافت کنندگان وجوهی که به عنوان غرامت مالی به خانواده قربانیان یازده سپتامبر پرداخت شد درجایی گفته مطمئنا هیچ یک از اعضای خانواده غرامتی را که به خاطر مرگ برادر آتش نشانمان گرفتیم «صرف خرید ماشین مدل بالا نکردیم». خانواده مذکور، درعوض، ازین پول برای ایجاد یک بورس تحصیلی به نام برادر ازدست رفتهشان اقدام کردند.
یا مثلا پیش پرداخت 65 میلیون دلاری انتشارات پنگوئن به باراک و میشل اوباما را درنظر بگیرید که بابت حق نشر کتاب هایشان پرداخته شد. بنابراین گزارش های خبری، خانواده اوباما تصمیم داشتند بخشی از این پول را صرف امور خیرخواهانه، ازجمله فعالیت های نهاد خیریه خودشان یعنی بنیاد اوباما نمایند.
درواقع اهدای بخشی از پول به خیریهها، قراراست دریافت چنین مبلغ گزافی را به لحاظ اخلاقی توجیه نماید. البته این کار مختص به حزب دموکرات نیست: رییس جمهور سابق جرج دبلیو بوش هم در سال 2017 منافع حاصل از فروش کتاب آثار نقاشی خود به نام تصاویر شجاعت4 را صرف مشکلات کهنهسربازان کرد.
در کتاب پول حرف اول را می زند: توضیح اینکه پول واقعا چگونه کار می کند5 که من به همراه دو پژوهشگر میانرشته ای دیگر، نینا بندلج و فردریک وری، تألیف و گردآوری کردیم، تلاش شده جنبه های مختلف حیات اخلاقی، اجتماعی و احساسی پول بررسی گردد.
ازجمله اینکه وقتی پول وارد حوزه هایی از زندگی می شود که معمولا خارج از تبادلات عادی بازار پنداشته می شوند، مثلا حوزه روابط شخصی و خانوادگی، چه اتفاقی می افتد؟ مادرانی که رحم خود را اجاره میدهند، در فرایند تبادل بچه با پول چه حسی را تجربه می کنند؟ و چرا احساس انسانها نسبت به فروش سلول های جنسی، بسته به جنسیت، متفاوت است؟ یعنی چرا وقتی زنی اهدای تخمک میکند کارش هدیه ای به کسانی تلقی میشود که قادر به فرزندآوری نیستند، درحالیکه اهداکنندگان اسپرم عمل خود را نوعی شغل می دانند؟ چگونه اخلاقیات و احساسات به فعالیت های خیریه ما را شکل بخشند؟ و در هنگام گردش پول درون سازمان هایی مثل بانک ها یا مؤسسات مالی - اعتباری درباره معنای اجتماعی پول چه می توان گفت؟ دراین کتاب همچنین به نمادشناسی سیاسی عمیقی که با اشکال مختلف پول درارتباط است پرداخته شده: مثلا به اینکه چرا هرگونه دستکاری در ظاهر و تغییر طراحی پول ها می تواند بسیار حساسیت برانگیز باشد؟ مثل آن وقتی که خزانه داری آمریکا پیشنهاد جایگزینی تصویر الکساندر همیلتون با تصویر یک شخصیت زن را برای اسکناس های ده دلاری مطرح کرد. اگر پول چیزی بیش از یک ابزار واسطه ای برای انجام تبادلات نیست، چرا ظاهرش تا این اندازه مهم است؟
کتاب های جدید دیگری هم هستند که بیش ازپیش افسانه پول تعویض پذیر و فارغ از اخلاقیات را مدفون می سازند. آنها چندگانگی پول و اخلاقیات تغییرپذیر آن را در زمینه های متنوعی مورد پژوهش قرار دادهاند. از جمله این پژوهش های متنوع می توان به کتاب کاپیتالیسم غم خوار6 اثر امیلی بارمن اشاره کرد که به شرکت های بزرگی میپردازد که پول را با مسئولیت اجتماعی درهم می آمیزند؛ و در سوی دیگر می توان از کتاب قدرت اخلاقی پول7 اثر آریل ویلکس نام برد که به شرح و ثبت زندگی زاغه نشینی در آرژانتین پرداخته است.
ویلکس در بررسی های خود دریافت که زندگی افراد بی بضاعت زاغه نشین، مملو است از طبقه بند های مشخصی از انواع مختلف پول: پول قرضی، پول حق الزحمه، پول اهدایی، پول سیاسی، و بسیاری دیگر. درمورد این گونه های مختلف پول، آنچه از ارزش اقتصادی شان هم مهم تر است، تمایزات اخلاقی ای است که هریک با خود همراه دارند. مثلا در کتاب از زنی به نام سونیا می شنویم که مسئول هماهنگی برنامه اطعام فقرا توسط کلیساست.
او از دریافت هرگونه مزدی بابت این کار سرباز می زند تا به این شیوه وجهه اخلاقی خود را در جامعه مذهبی اش تحکیم بخشد، و کاری که می کند را بهمثابه خدمت تعریف کند، نه شغل. در کتاب دیگری از خودم با عنوان اخلاقیات و بازارها: سیر تکامل بیمه های عمر در آمریکا8، تغییر مواضع اخلاقی مان را در قبال پول بیمه عمر دنبال کرده ام. در ابتدای قرن بیستم، نگاهی منفی نسبت به طرح های بیمه این چنینی وجود داشت و بیشتر مردم آنها را نوعی قمار مالی غیراخلاقی بر سر جان آدمها می دانستند.
درواقع، زنان بیوه متعلق به طبقه متوسط، که اصلی ترین ذینفعان طرح های بیمه عمر محسوب می شدند، با رد چنین طرح هایی، پول حاصل از مرگ همسر خود را به نوعی «پول خون»، و دریافتش را بی شرمانه می پنداشتند. بااینحال، با گذر زمان، بیمه عمر به جزء مهمی از سازوکار زندگی معاصر تبدیل شده، به طوریکه اکنون لحاظ کردن «پول مرگ» درواقع یکی از وظائف اخلاقی بیمه گزاران ممتاز محسوب می شود.
خانه و خانواده نقش فعالی در نشانه گذاری اشکال مختلف پول به لحاظ اخلاقی و غیره ایفا می کنند. در کتاب خاطرات مالی9، جاناتان مرداک و ریچل اشنایدر ما را به درون زندگی خانواده هایی با درآمد متوسط و پایین در پنج ایالت آمریکا می برند. به عنوان مثال، نویسندگان کتاب به مادر مجردی به نام جنیس اشاره می کنند که با شغل ورقدهی در کازینو به سختی امرار معاش می کند، اما همچنان مصمم است کسری از پولش را از جانب پدرش بهعنوان سهم کلیسا کنار بگذارد.
یا به خانواده ورگس که همیشه بخشی از درآمدشان را برای دوران بازنشستگی و برای خرج تحصیل فرزندانشان پس انداز می کنند، باوجود آنکه همیشه ازسوی اقوام و اطرافیانشان به خساست متهم میشوند. تنها افراد کم درآمد نیستند که تفاوت های معناداری میان پول های خود قائلند. ریچل شرمن در کتاب جدید خود، خیابان مضطرب: دلواپسی های ثروتمندان10 طی مصاحبه هایی که با ثروتمندان نیویورکی داشت دریافت که اغلب پاسخ دهندگان برای دارایی هایشان مرز بندی های اخلاقی مختلفی قائلند و مثلا پولی را که به عنوان درآمد و با تلاش خود به دست آورده اند، باارزش تر از ثروت موروثی می پندارند. شرمن همچنین دریافت کسانی که از راه ارث صاحب ثروتی شده اند، بیشتر مایلند با صرف پولشان برای کمک به دیگران، ثروت موروثی خود را به نحوی «پاکسازی» کنند.
ولی چرا امروز کشف معانی اخلاقی و اجتماعی پول باید اصلا برای ما مهم باشد؟ مگر هرروز شاهد افزایش نابرابری اقتصادی نیستیم؟ پس آیا نباید صرفا بر کمیت تمرکز کنیم؛ یعنی بر تفاوت بسیار فاحش میان درآمد افراد متعلق به طبقات مختلف اجتماع؟ لزوما خیر. این پاسخی است که جنیفر سایکس، لارا تچ، کاترین ادین و سارا هالپرن - میکن طی تحقیقاتشان به آن رسیده اند. آنها در کتاب من درواقع فقیر نیستم: خانواده های کارگر و کارمند در جهان پس از رفاه اجتماعی چگونه امرار معاش می کنند11 نشان می دهند که شکل و معنای انواع مختلف پول واقعا مهم است.
آنها با بررسی شاخص اعتبار مالیات بر درآمد به دست آورده12 و مبالغی که تحت این عنوان به افراد برگردانده می شود، دریافتند، خانواده های کارگر و کارمندان کم درآمد این مبلغ را به طور ویژه ای نشانه گذاری و خرج می کنند و متمایز از سایر منابع مالی خود، مثلا دستمزد یا یارانه های دولتی، می دانند. دراین پژوهش دیده شد که والدین این مبالغ را صرف پرداخت قبوض و بدهی ها، افزایش حساب پس انداز، و همچنین صرف هدیه هایی ویژه برای فرزندان یا تأمین خرج سفرخانواده برای بازدید اقوام می کنند.
مهمترین نکته اینکه، پولی که به عنوان بازگشت مالیات به دست خانواده های بررسی شده می رسد، درنظرشان از همه انواع دیگر کمک های دولتی محترمانه تر است. دراین مورد، مبلغ دریافتی اهمیتی ندارد، بلکه شکل و معنای این دریافتی مهم است. توجه به چنین تمایزاتی، در افزایش موفقیت سیاست های پولی و مالی و کمک های دولتی به مردم نقش بسیار مؤثری خواهدداشت.
برای نمونه، تفاوت معناداری را درنظر بگیرید که در طریقه خرجکردن درآمد خانوار توسط پدران و مادران وجود دارد. پژوهش های متعددی نشان داده اند که، غالبا وقتی کنترل درآمد و هزینه در دست مادران است، احتمال صرف شدن پول های خانواده در راه تأمین رفاه فرزندان و رفع نیازهای خانواده بیشتر است. به همین دلیل است که موسسات مالی ارائه دهنده طرح های اعتباردهی خرد و سیستم های پرداخت مشروط پول در ارایه برنامه های وام دهی خود معمولا زنان خانواده های کم بضاعت را هدف قرار می دهند، نه شوهرانشان را. همانگونه که ادین نیز در کتاب پیشنهاد داده، طیف وسیعی از چنین «پول های سیاستیای»13 را میشود مورد پژوهش قرار داد.
آیا پژوهش درباره معانی پیچیده پول، ساده دلانه پول را از تمام بدی هایش بری می کند؟ آیا درهم شکستن دیوارهای محکم بین پول و حوزه های اخلاقی، ریسک توجیه پذیری طمع را به همراه نخواهدداشت؟ همچنین درمورد توان فاسدکننده پول، و تأثیر مخربی که بر روی روابط انسانی، سیاست و سایر حوزه ها دارد چه می توان گفت؟
یقینا ما باید نگران این باشیم که انواع مشخصی از پول در راه بهره کشی و فساد مصرف می شوند، و همچنین باید عمیقا نگران توزیع نابرابر ثروت باقی بمانیم. اما استدلال های بی اساسی که پول را لزوما عامل انحراف و فساد در حوزه های حیات اخلاقی و اجتماعی می پندارند نیز برخلاف نفع جمعی عمل می کنند. یقینا باید بپرسیم چه زمانی، چگونه، و چه اشکالی از پول سلامت اجتماعی ما را تهدید می کنند، اما همزمان باید سؤال متقابل آن را نیز مطرح سازیم: یعنی کی و چگونه اشکال مختلف پول در راستای افزایش دغدغه های اخلاقی و ثبات حیات اجتماعی عمل می کنند؟ و تحت چه شرایطی استفاده از پول به گسترش عدالت و برابری منجر خواهد شد؟
و اما درمورد پول های آینده چه می توان گفت؟ اگر پیش بینی کنت اس. رگاف در کتاب نفرین پول نقد14 درمورد پایان کار پول نقد و ارز کاغذی درست از آب درآید چه؟ آیا سرشت چندگانه پول در جهان بی نام و نشان بیتکوین، اتریوم، و دیگر رمزارزها و پول های دیجیتالی قرن بیستویکم بقا خواهد یافت؟ یا تکنولوژی سرانجام حیات اخلاقی و اجتماعی پول را خاتمه خواهدداد؟ در داستان خوفناک سرگذشت ندیمه نوشته مارگارت اتوود، سرکوب سیستماتیک زنان توسط دولت ابتدا با جایگزینی ژتون به جای پول کاغذی و سپس منع زنان از دسترسی به حساب های بانکی خود در سیستم بانکداری دیجیتال گیلیاد ممکن می شود. به گمان آف - فرد (متعلق به فرد)، قهرمان داستان، حذف پول قابل حمل احتمالا در پیدایش و موفقیت سیستم تمامیتخواه مؤثر بوده است.
البته روایت جامعه شناسان خوش بینانه تر از این است. پژوهشگر بریتانیایی نایجل داد در فصلی از کتاب پول حرف اول را می زند15، جسورانه چنین پیش بینی می کند: «دوران تعریف پول توسط حاکمیت به سر آمده است». در سناریوی امیدوارانه او طیف وسیعی از «پول های آرمان شهری» فراگیر خواهند شد: از روش های اجتماعی جدید تأمین مالی مانند سرمایه گذاری جمعی16 و سازوکارهای وام دهی همتابه همتا17 گرفته تا انواع پول های محلی که توسط خود اعضای جوامع محلی، با هدف تقویت پیوندهای اجتماعی شان و کاهش نابرابری، طراحی و ایجاد میشوند.
آرمان شهر یا ویران شهر؟ آنچه مسلم است، قرن بیستویکم قطعا هم می تواند تحولات بسیار مثبت و هم بسیار منفی در حیات اجتماعی بشر به همراه آورد، ولی به نظر من این تغییرات ناشی از قدرت پول نخواهند بود. اگر قبول کنیم که پول اساسا به لحاظ اخلاقی و اجتماعی متغیر و تمایزپذیر است، آنگاه قبول خواهیم داشت که همیشه نهادها و روابط اجتماعی مردم است که پول را شکل خواهد داد. به بیان دیگر، پول موتور محرک اجتماع نیست بلکه خود یک محصول اجتماعی منعطف است. پس آنچه همواره باید بپرسیم این است که چه نوع پول هایی را میخواهیم ایجاد کنیم، چه کسی باید آنها را بسازد، و برای چه کسی؟
فصلنامه ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانه آن را بخرید؟ فصلنامه ترجمان شامل ترجمه تازهترین حرفهای دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از 100 منبع معتبر و بهروز انتخاب میشوند. مجلات و وبسایتهایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمره این منابعاند. مطالب فصلنامه در 4 بخش نوشتار، گفتوگو، بررسی کتاب، و پرونده اختصاصی قرار میگیرند. گزیدهای از بهترین مطالب وبسایت ترجمان همراه با مطالبی جدید و اختصاصی، شامل پروندههای موضوعی، در ابتدای هر فصل در قالب «فصلنامه ترجمان علوم انسانی» منتشر میشوند. تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمالکاری»، «تنهایی»، «سفر»، «خودیاری»، «سلبریتیها» و نظایر آن پرداختهایم.
فصلنامه ترجمان در کتابفروشیها، دکههای روزنامهفروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان بهصورت تک شماره به فروش میرسد اما شما میتوانید با خرید اشتراک سالانه فصلنامه ترجمان (شامل 4 شماره)، علاوه بر بهرهمندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان و دریافت یک کتاب بهعنوان هدیه برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال میشود و در صورتیکه فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینه اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمنا هر وقت بخواهید میتوانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.
پینوشتها: این مطلب را ویویانا زیلایزر نوشته است و در تاریخ 15 ژوئن 2017 با عنوان «A Dollar Is a Dollar Is Not a Dollar: Unmasking the Social and Moral Meanings of Money» در وبسایت لسآنجلس ریویو آو بوکس منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ 31 فروردین 1399 با عنوان «پول حرف میزند» و با ترجمه سارا زمانی منتشر کرده است. ویویانا ای. زیلایزر (Viviana A. Zelizer) استاد برجسته جامعهشناسی تاریخی در دانشگاه پرینستون است. از کتابهای او میتوان به خریدن صمیمیت (The Purchase of Intimacy) و زندگیهای اقتصادی (Economic Lives) اشاره کرد.
[1] fungibility [2] What Money Cant Buy [3] The Social Meaning of Money [4] Portraits of Courage [5] Money Talks: Explaining How Money Really Works [6] Caring Capitalism [7] The Moral Power of Money [8] Morals and Markets: The Development of Life Insurance in the United States [9] The Financial Diaries [10] Uneasy Street: The Anxieties of Affluence [11] Its Not Like Im Poor: How Working Families Make Ends Meet in a Post-Welfare World [12] Earned Income Tax Credit (EITC) [13] policy moneys [14] The Curse of Cash [15] Money Talks [16] crowdfunding [17] peer-to-peer lending
_________________
بیشتر بخوانید:
*س_این روزها کمتر از هر زمان دیگری تنهاییم _س* *س_بیشتر کودکان امروزی میخواهند یوتیوبر شوند، نه فضانورد. چرا نخواهند؟ _س* لینک کوتاه: asriran.com/0032T4