پیکر «طوفان» سینما بدرقه شد / مردی که نه قدر دید و نه بر صدر نشست
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مراسم تشییع پیکر رضا صفاییپور معروف به «طوفان» امروز صبح سه شنبه 28 آذر ماه با حضور جمعی از هنرمندان در خانه سینما برگزار شد. علی دهکردی، پژمان بازغی، جعفر گودرزی، محمد شیری، فرید سجادی حسینی، اصغر همت، مهوش وقاری از جمله حاضران در مراسم بودند. پیکر این بازیگر سینما برای واع با دوستدارانش در جایگاهی که در خانه سینما تعبیه شده بود، قرار گرفت. این...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مراسم تشییع پیکر رضا صفاییپور معروف به «طوفان» امروز صبح سه شنبه 28 آذر ماه با حضور جمعی از هنرمندان در خانه سینما برگزار شد. علی دهکردی، پژمان بازغی، جعفر گودرزی، محمد شیری، فرید سجادی حسینی، اصغر همت، مهوش وقاری از جمله حاضران در مراسم بودند. پیکر این بازیگر سینما برای واع با دوستدارانش در جایگاهی که در خانه سینما تعبیه شده بود، قرار گرفت. این مراسم با قرایت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد. در ابتدای این مراسم کامران ملکی در سخنانی بیان کرد: من سالها در خانه سینما مراسم وداع اجرا کردم. در همه این سالها اولین نفری که برای وداع با همکارانش وارد حیاط میشد رضا صفایی بود. وی درباره حضور کمرنگ هنرمندان در این مراسم بیان کرد: امروز روز خاصی است. متاسفانه به علت آلودگی هوا بسیاری از دوستان نتوانستند در این مراسم شرکت کنند. سن همکاران طوفان هم سنی نیست که با این اآلودگی در این مراسم شرکت کنند، اما در این چند روز در رسانهها دیدید که چقدر از او یاد شد. وی ادامه داد: امروز وداع سنگینی داریم. امروز با حجم زیادی از غیرت، معرفت مهربانی لایتناهی و یک محبت بی بدیل وداع میکنیم. در هیبت بالای او یک قلب مهربان میتپید. اصغر همت در ادامه با گلایه از نبود برخی هنرمندان در مراسم اظهار کرد: آدم بعضی وقتها فکر میکند، صحبتی کند و بعد اتفاقی رخ میدهد که پشیمان میشود. با این حال آنهایی که رضا حق به گردنشان داشت باید اینجا حضور میداشتند. وی اضافه کرد: جوانی اینجاست که میگفت فقط یک بار رضا صفایی پور را دیده است و از بوکان امروز آمده تا در مراسم شرکت کند. جای گلایه نیست و نمیتوان خیلی حرفها را بیان کرد. همت تصریح کرد: زمانی ما در جشنوارههای تئاتر بیانیه مینوشتیم و بعد دیدیم برخی حرفها را تکرار میکنیم، من جلوی این کار ایستادم که دیگر بیانیه ندهیم آخر چرا بیانیه وقتی هیچ فایدهای ندارد. من در یک دهه گذشته ارتباط نزدیکی با رضا صفایی داشتم و البته او بیشتر مرا شرمنده کرد. حرفهایی احساسی نوشتم که همه اش را نمیخوانم، چون شاید مثل آن بیانیهها آب در هاون کوبیدن باشد. وی با اشاره به بخشهایی از نوشته خود، صفاییپور را جزو کسانی دانست که نه قدر دید و نه بر صدر نشست. این هنرمند ادامه داد: او به دلیل نقش اصلی یک فیلم جایزه بین المللی گرفت، اما به او توجه نشد. من خودم از نظر خانوادگی درگیر پارکینسون هستم. پارکینسون کسی را نکشته است آنچه آدم را میکشد بی توجهی است. او یک انسان پاک و نجیب بود. آگاهی آکادمیک نداشت، اما صداقت داشت و نقشی را که بازی میکرد، باور داشت. همت همچنین با انتقاد از برخی بازیگران بیان کرد که در این سالها همه بازیگری ما به ژست و ادا تبدیل شده است. عباس عظیمی مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت در سخنانی عنوان کرد: صفایی پور طوفان مهربانی بود. من هرازگاهی در مراسمها کنار او بودم. همچنین هرازگاهی با هم به صورت تلفنی گفتگو میکردیم و فکر میکنم بخشی از گلایههای آقای همت به برخی دوستان صفاییپور برمی گردد. گاهی در پس زمینه گلایههای طوفان این بود که آن کسانیکه باید زنگ بزنند، زنگ نمیزنند یا دوستانی، میتوانستند او را در نقش یا اثری همراهی کنند، اما از او بهره نگرفتند. وی اضافه کرد: ما در موسسه به نمایندگی از وزارت ارشاد تمام تلاش خود را کردیم که احوالپرسی و قدردانی از او را داشته باشیم، اما بخشی دیگر از گلایهها مربوط به دوستانی است که کمتر حال او را میپرسیدند. من در این چند روز محبتها و پیامهای خیلیها را در فضای مجازی نسبت به او دیدم، اما کاش این اظهار محبتها و پیام تسلیتها تا قبل از 74 سالگی بود. به ویژه که ما این روزها در تدارک برگزاری شب یلدا بودیم و من وقتی شنیدم چه شده است بسیار شوکه شدم. عادل تبریزی کارگردان فیلم سینمایی «گیجگاه» نیز در این مراسم عنوان کرد: خیلی عجیب و تلخ است که آخرین حضور رضا صفایی پور در فیلم من رقم خورده است، وقتی او، جمشید هاشم پور، حسن رضایی و... را به فیلمم دعوت کردم همه پذیرفتند. تبریزی در ادامه با گلایهای مطرح کرد: در این سالها از هنرمندان ممنوع الکار خیلی حرف زده شد، اما از هنرمندانی که ظرفیت داشتند، اما از ظرفیت شان استفاده نشد، حرف زده نشد؛ هنرمندانی که خانه نشین شدند و کسی از آنها ننوشت. عدهای در این سالها از فیلمهایی گفتند که دوره شان تمام شده است و خدا نگذرد از کسیکه گفت دوره این فیلمها تمام شده است. وی در پایان سخنانش تصریح کرد: همه هنرمندانی که در سینما کار میکنند شور و طوفان سینما را مدیون هنرمندان نسل صفایی پور هستند. در ادامه مراسم پژمان بازغی رییس انجمن بازیگران خانه سینما با اشاره به چند ماه حضورش در این انجمن و همراهی و دیدار با هنرمندان پیشکسوت عنوان کرد: گلایهام از جوانترهاست، از آنهایی که کار میکنند، اما بزرگان این عرصه را فراموش کردهاند، اما نباید فراموش کرد که این سینما به دلیل حضور چه کسانی به اینجا رسیده است. وی اضافه کرد: جای آقای صفایی پور بسیار خالی است. متاسفم که شرایط انجمن این اجازه را نداد خدمت ایشان برای دست بوسی برسیم. با این حال با حضور شما هنرمندان پیشکسوت است که این انجمن شکل صنفی میگیرد. متاسفانه بسیار تنها هستیم و بدتر از آن در شرایطی یکدیگر را دیدار میکنیم که میخواهیم هنرمند عزیزی را بدرقه کنیم. ابوالفضل پورعرب بازیگر سینما نیز در این مراسم گفت: ممنونم که آمدید تا یک رفیق را به خانه ابدی اش برسانید. متاسفم که خیلیهایی که با او کار کردند را اینجا نمیبینم. وی ادامه داد: ما در فیلمها کیف میکردیم و ارتباط خوبی با هم داشتیم. او از یک چیز رنج میبرد و آن هم احوال نپرسیدن بود و متاسفانه میبینم حق داشت و گله اش درست بود. نسل ما نسل نگرانی بود و برایش یکدیگر مهم بودند. من هم خواهشم این است که هوای یکدیگر را داشته باشیم. پورعرب در پایان سخنانش گفت: از خانه سینما با اینکه عضوش نیستم، تشکر میکنم که برایش این رویدادها مهم است. علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما به عنوان اخرین سخنران مراسم عنوان کرد: رضا عاشق سینما بود و شاید عاشقترین به سینما بود. بازیگری شاید یکی از حسرت برانگیزترین حرفههای دنیا باشد که آتش به بیرون میاندازد، ولی از درون بازیگر را میسوزاند. بیماری پارکینسون عشق واقعی رضا را از او گرفت و این برای او که همیشه قهرمان بود خیلی سختتر بود. من از طرف خودم و نیز خانه سینما به خانواده ایشان تسلیت میگویم و امیدوارم آن تصمیمگیرندگان برای سینما که باید امروز میآمدند، این حرفها را بشنوند، چون خانه سینما باید بتواند به هنرمندان رسیدگی کند و ما میخواهیم که با دستهای پُر از آنها حمایت کنیم نه با شرمندگی! وی با اشاره به شرایط سخت برخی از هنرمندان، گفت: چرا باید شرایط طوری باشد که وقتی هنرمندی میمیرد، بگوییم راحت شد؟ از چه راحت شد؟ همه میدانیم و لازم به گفتنش نیست. در پایان مراسم هنگامه صفاییپور دل نوشتهای را برای پدرش خواند و به این اشاره کرد که مردم او را به عنوان «بدمن» سینما میشناختند، ولی مورد علاقه آنها بود. وی در ادامه یادآور شد که در سالهای گذشته پدرش حاضر به بازی در هر نقشی نشده بود. وی عنوان کرد: پدرم میگفت برای ارتزاق نباید هنر را فروخت و به همین دلیل حاضر نبود در هر نقشی بازی کند و اگرچه گزیدهکاری تصمیم خودش بود، اما در این چند سال دیدم که چیزی در پدرم فروریخت. صفاییپور همچنین از عباس علایی دوست پدرش و نیز عباس عظیمی و علی دهکردی تشکر ویژه کرد. پایان بخش مراسم خواندن نماز میت برای این هنرمند بود و سپس پیکر رضا صفاییپور به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) تشییع شد.