چرا امام حسن عسکری را کمتر میشناسیم؟+ صوت
کارشناس تاریخ تشیع معتقد است یکی از دلایلی که امامان بعد از ثامن الحجج (ع) و به ویژه امام حسن عسکری (ع) کمتر در جامعه شناخته شده هستند خباثت خلفای بنی عباس است.
امروز دوم آبان، مصادف با هشتم ربیع الثانی و سالروز ولادت امام حسن عسکری (ع) است؛ امامی که در یکی از سخت ترین دوره های تاریخ اسلام زندگی کرد؛ به گونه ای که آن حضرت با وجود تمام فشارهای حکومت عباسی برای دفاع از اسلام جلسات شبانه با شیعیان برگزار می کردند و همچنین یک شبکه ارتباطی با شیعیان در مناطق مختلف مانند عراق و کوفه ایجاد و از طریق سازمان وکالت، افرادی را به عنوان نماینده خود معرفی می کردند. البته برقراری ارتباط به سادگی ممکن نبود و حتی گاهی مجبور می شدند پیام خود را طی نامه ای در عصایی قرار داده و به شیعیان برسانند.
یکی دیگر از کارهای آن حضرت برای شیعیان، موضوع آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت بود و امام حسن عسکری (ع) در آن وضعیت خفقان و شرایط دشوار باید امام زمان (عج) را مخفی نگه می داشتند ولی از طرف دیگر باید امام زمان (عج) را به شیعیان معرفی می کردند
یکی دیگر از کارهای آن حضرت برای شیعیان، موضوع آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت بود و امام حسن عسکری (ع) در آن وضعیت خفقان و شرایط دشوار باید امام زمان (عج) را مخفی نگه می داشتند ولی از طرف دیگر باید امام زمان (عج) را به شیعیان معرفی می کردند. بر اساس برخی روایات تاریخی امام عسکری (ع) به قدری مظلوم بودند که حتی به برخی شاگردان و شیعیان سفارش به رازداری می کردند، به گونه ای که شیعیان حتی در کوچه نمی توانستند به آن حضرت سلام کنند و آن حضرت هفته ای دو بار به حکومت عباسی احضار می شد.
امام حسن عسکری (ع) در سال 232 هجری در چنین روزی در مدینه متولد شدند و در سن 29 سالگی در هشتم ربیع الاول سال 260 هجری به دستور معتمد عباسی مسموم شدند و به شهادت رسیدند. آن حضرت از نظر موقعیت جغرافیایی در بدترین شهر جهان اسلام ساکن بودند. یعنی شهر سامرا که 20 سال قبل از آن عبادتگاه مسیحیان بود و توسط دربار عباسی از مسیحیان خریداری شده بود. در واقع این شهر، تبعیدگاه محسوب می شد و امام یازدهم، مشکلات بسیاری در آنجا داشتند، به گونه ای که آن حضرت مجبور بودند هفته ای دو بار خودشان را به دربار عباسی برساندند و گزارش بدهند.
در واقع آن حضرت تحت نظارت و کنترل حکومت بودند و بازجویی می شدند. از طرف دیگر دربار حکومت عباسی به شدت امام را کنترل می کرد و ارتباطات آن حضرت با مردم را بررسی می کرد. چون حکومت در این زمینه سختگیری می کرد و شیعیان حق نزدیک شدن به امام عسکری (ع) را نداشتند. این وضعیت حتی در منزل امام عسکری (ع) به گونه ای بود که آن حضرت مجبور بودند به گونه ای مخفی کاری کنند تا دشمنان از وجود امام عصر آگاه نشود. امام عسکری (ع) از یک طرف باید وجود نورانی امام عصر (عج) را مخفی نگه می داشتند و از طرف دیگر باید امام زمان (عج) را به شیعیان معرفی می کردند. دربار عباسی نیز به شدت امام را کنترل می کرد. چون بر اساس روایات می دانستند از خانه امام حسن (ع) کسی به دنیا خواهد آمد که منجی جهان خواهد بود.
محمدحسین رجبی دوانی، کارشناس تاریخ اسلام با اشاره به فشارهای شدید دستگاه های فاسد خلافت اموی و عباسی به ویژه از اواخر امامت امام هفتم و عصر امامت علی بن موسی الرضا (ع) برای محدود کردن امامان معصوم گفت: کم کم جامعه اسلامی از اواخر امامت موسی بن جعفر (ع) متوجه شدند که امامان ما چه شخصیت هایی هستند. لذا زمانی که مامون، امام رضا (ع) را به ایران فراخواند، اینگونه نبود که فقط در نیشابور از آن حضرت استقبال کنند. بلکه در هر شهری که حضرت حضور پیدا می کردند، مردم آن شهر از آن حضرت استقبال می کردند درحالی که بسیاری از آن ها شیعه هم نبودند و از طرف دیگر مامون تاکید کرده بود که امام را از شهرهایی عبور ندهند که مردم آن شیعه هستند و نیشابور نیز از این جهت در تاریخ جاودانه شده که در آن زمان به عنوان مرکز بزرگ حدیثی اهل سنت بوده و محدثان این وقایع را ثبت کردند.
وی افزود: بر همین اساس امام در جامعه اینگونه شناخته می شود و شیعه گسترش عجیبی پیدا می کند و امامان بعدی یعنی امام جواد، امام هادی و امام عسکری علیهم السلام را به عنوان ابن الرضا می شناسند. وقتی متوکل، امام هادی (ع) را احضار کرده بود و یحیی بن هرثمه از طرف متوکل، آنان را همراهی می کرد، امام دهم به همراه فرزند خردسالش، امام حسن عسکری (ع) به بغداد آمدند. آن ها وقتی به بغداد یعنی مرکز عباسیان رسیدند، با استقبال گسترده ای روبرو شدند به گونه ای ازدحام جمعیت استقبال کنندگان به گونه ای بود که نصف روز طول کشید تا از دروازه بغداد به مرکز شهر برسند و مردم روی پاهای خود بلند می شدند تا ابن الرضا را زیارت کنند. این درحالی بود که بسیاری از عباسیان هنوز در بغداد بودند و هرچند مرکز خلافت چند سالی به سامرا منتقل شده بود ولی دوباره به بغداد بازگشت.
این پژوهشگر تاریخ شیعه ادامه داد: حالا این صحنه را در کنار صحنه ای بگذارید که امام کاظم (ع) را دستگیر کرده و به زندان انداخته اند و از مردم بغداد هیچ انعکاسی در حمایت امام دیده نمی شود ولی اوضاع در اثر فعالیت های ائمه به گونه ای تغییر کرد که امام هادی و فرزندش با استقبال پرشور مردم وارد بغداد شدند.
وی اضافه کرد: از زمان امام کاظم به بعد امامان را در زندان انداختند تا ارتباط آن ها با بدنه جامعه قطع شود. چون مردم کم کم ائمه را شناخته و به آن ها رو می آوردند. وقتی مامون به امام رضا می گوید که می خواهد خلافت را به آن حضرت واگذار کند، امام در پاسخ می فرماید قبل از اینکه تو بخواهی این کار را انجام دهی امضای من در سراسر جهان اسلام خوانده می شود. یعنی منتی بر سر من نگذار و این کار تو چیزی به من اضافه نخواهد کرد.
امام عسکری که در محدودیت و در سامرا بودند و دشمن خبیث هم به خیال خام خود کاری کرده بود که حضرت نتواند ازدواج کند و آخرین حجت خدا به دنیا نیاید
رجبی دوانی افزود: وکلای امامان در کشورهای مختلف، تشیع را گسترش دادند و دستگاه خلافت از این کار وحشت داشت و می خواست ارتباط امامان را با بدنه جامعه قطع کند. یکی مثل هارون با حماقت و خباثت حجت خدا را به سیاه چال می افکند و کسی دیگر مثل مامون که هوشیارتر از پدر بود، همان کار پدرش را انجام داد ولی امام رضا (ع) و بعد امام جواد (ع) را در کاخ زندانی کرد و زمانی که معتصم، برادر مامون به قدرت رسید او نیز امام را در کاخ زندانی کرد و همانجا به شهادت رساند.
وی اظهار داشت: اگر سن ائمه کوتاه است، به همین دلیل است که نمی خواهند امامان بعد از امام کاظم که بالاترین آن ها امام رضا با 55 سال است، شناخته شوند. امام عسکری که در محدودیت و در سامرا بودند و دشمن خبیث هم به خیال خام خود کاری کرده بود که حضرت نتواند ازدواج کند و آخرین حجت خدا به دنیا نیاید، آن حضرت را در 28 سالگی به شهادت می رساند ولی با کمال تعجب وقتی خبر شهادت امام در سامرا منعکس می شود، شهر سامرا چنان شور و هیجان می شود و جمعیتی انبوه امام را تشییع می کنند که دشمن انتظار نداشت و این مساله نشان می دهد حتی در پایتخت خاص خودشان که هیچ شیعه ای هم آنجا وجود نداشته، چگونه امام آنجا مورد علاقه مردم بودند و هنگام نماز خواندن بر پیکر مقدس آن حضرت متوجه می شوند که امام ازدواج کرده و فرزند آن حضرت به دنیا آمده و در سن پنج سالگی است.