چرا برنامههای اندیشه سیما متوقف میشوند یا نیمهکاره میمانند؟

تجربه پخش برنامههای اندیشهای تلویزیون در شبکه چهار سیما نشان میدهد این برنامهها یا متوقف میشوند یا اینکه نیمهکاره و ناتمام میمانند.
تجربه پخش برنامههای اندیشه ای تلویزیون در شبکه چهار سیما نشان میدهد این برنامه ها یا متوقف میشوند یا اینکه نیمه کاره و ناتمام میمانند.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ واندیشه: «محافظه کاری» نقطه مقابل انقلابیگری است و جمهوری اسلامی ایران اگر در طول چهل سال گذشته روحیه محافظهکارانه داشت، به خیلی از موفقیتهایی که امروز شاهد آن هستیم دست نمییافت. از این منظر میتوان گفت به طور کلی «انقلاب محافظه کارانه» یک مفهوم پارادوکسیکال است و کنار هم قرار گرفتن این دو مفهوم کنار یکدیگر خیلی معنی نمیدهد.
اینکه امروز جمهوری اسلامی ایران با وجود همه تحریمها و فشارهایی که دولت های بزرگ دنیا به آن وارد میکنند سرپاست به خاطر روحیه انقلابی گری است که پایه گذاران و طرفداران این نظام داشتند و دارند و حاضر نیستند به هیچ قیمتی از اهداف و آرمانهای خود کوتاه بیایند.
«انقلاب محافظه کارانه» یک مفهوم پارادوکسیکال است
با این حساب لازم است چنین روحیهای در میان مدیران ارشد سازمانهاو نهادهای مختلف هم تقویت شود و افرادی که در هردوره مدیر میشوند این روحیه انقلابیگری را الگوی خود قرار دهند و کمی دست از محافظهکاری نابجا بردارند.
اگرچه مرزباریکی میان عدم محافظه کاری و روحیه تخریبگری وجود دارد اما مقصود ما از محافظهکار نبودن در این متن این است که افراد برای حفظ وضع یا موضعیت موجود و بعضاً نفع شخصی دست به تغییری که اوضاع را بهتر میکند نزنند. بنابراین منظورمان از محافظهکاری بی احتیاطی و رفتار خطرناک نیست بلکه منظور پیشرو بودن است.
اگر محافظهکاری را آفت انقلاب بدانیم، داشتن این روحیه در رسانه بیش از هرجای دیگری موجب خسران میشود چون یکی از کارکردهای رسانه آگاهیبخشی، جامعهپذیری و فرهنگ پذیری است و از این منظر، داشتن روحیه محافظهکارانه ممکن است موج کژکاردی رسانه شود.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان رسانه ملی و سراسر کشور با وجود پیشرفت روزافزون تکنولوژی ها وشبکه های اجتماعی همچنان منبع موجه، موثق و معتبر برای مردم و حتی رسانههای دیگر است. با توجه به اهمیت این رسانه طبیعی است که این سازمان براساس یکسری مصالح نظام احتیاط هایی را در برنامه سازی رعایت کند اگرچه با تقسیمبندی شبکهها و نامگذاری هر شبکه برای یک طیف خاص میتوان تمایزاتی میان میزان احتیاط در مصالح قائل شد چون هر شبکه یک رسالت خاص دارد و مخاطبان آن مشخصاند و برنامه سازان هر شبکه هم تا حد زیادی مخاطبانشان را می شناسند و میدانند برای چه کسی برنامه تولید میکنند.
رسالت شبکه نخبگان و فرهیختگان چیست؟
در میان شبکه های تلویزیونی، شبکه چهار سیما به عنوان «شبکه نخبگان و فرهیختگان» نامگذاری شده و در میان مردم به عنوان شبکه خواص شناخته می شود. در اساسنامه این شبکه هم آمده است: «تلویزیون به عنوان قدرتمندترین ابزار صنعت سرگرمی همواره مورد نکوهش روشنفکران قرار داشت و فرزانگان از تماشای آن به دلیل عوام ژدگی و سطحی بودن اجتناب میکردند اما در ایرات تاسیس شبکه چهار از این بدبینی کاست و موجب دوستی این قشر با تلویزیون شد.» همچنین در بخش دیگری از این اساسنامه ذکر شده که شبکه چهار تلاش دارد بستری برای مشارکت نخبگان، فرهیختگان و اندیشمندان جامعه در برنامه های کلان و خرد نظام جمهوری اسلامی ایران؛ بیان نظرات و آرا و نقدسازی مسائلی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و تعاملی افکار و اندیشه های گوناگون در جهت ارتقا سطح اندیشه ورزی باشد.
با این توضیحات مشخص میشود که در این شبکه قرار است درباره موضوعاتی بحث و گفتگو شود که در شبکههای دیگر کمتر مورد توجه قرارمیگیرد و یا لااقل علاقمندان کمتر و خاصتری دارد. یکی از حوزههایی که به صورت تخصصی به شبکه چهار سیما مربوط میشود برنامه هایی با موضوع اندیشه اعم از اندیشه دینی، فلسفه، اندیشه سیاسی و... است.
با نگاهی به دورانهای مختلف این شبکه که از سال 1374 تاسیس شده میبینیم که در دورههایی اوضاع برنامه های اندیشه ای این شبکه خوب بوده و چندین برنامه در حوزه اندیشه از این شبکه پخش می شده اما به مرور زمان از تعداد این برنامه ها کم شده که دقیقاً علامت سوال همینجا ایجاد می شود. علت کم شدن این برنامه ها هم یا ناتمام ماندنشان بود و یا توقف در پخش. برنامه هایی هم که ماندند دچار فراز و نشیب هایی هستند که گویی امروز با نفس مصنوعی زنده اند ودراین شبکه نفس میکشند.
مروری بر برنامه های اندیشه ای شبکه چهار سیما
«این ج. ا»، «شوکران»، «مصیر»، «زاویه» و «سوره» عناوین برنامه های تخصصی و باسابقه اندیشه ای شبکه چهار است که هرکدام به یک سرنوشت دچار شدند.
«این ج. ا» و «مصیر» هردو از برنامه های خوب و پرمخاطبی بودند که به خوبی و باقدرت کار خود را آغاز کردند و ادامه دادند اما پخش آنها دیگر ادامه پیدا نکرد و پس از پخش در یک دوره زمانی پرونده شان بسته شد و دیگر ادامه پیدا نکرد.
برنامه «شوکران» با سردبیری پیام فضلی نژاد از جمله برنامه هایی بود که از همان ابتدای پخش مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرد چون فضلی نژاد با کسانی گفتگو می کرد که تا آن زمان کمتر در صدا و سیما ظاهر شده بودند و اتفاقاً همین نادر بودن میهمانان باعث شده بود که این برنامه مخاطبان بسیاری پیدا کند اما در نهایت گفتگو با یکی از همین میهمانان خاص (شیرین هانتر) که پخش هم نشد باعث شد که عطای این برنامه به لقایش بخشیده شود و علی رغم اینکه مخاطبان تا چند هفته منتظر ادامه پخش برنامه ماندند خبری از ادامه و ازسرگیری دوباره آن نشد.
برنامه «زاویه» برنامه اندیشه ای دیگری بود که در نبود شوکران با طرح موضوعات خاص و به روز اندیشه ای و انتخاب میهمانان مناسب، کمی بار خالی بودن میدان از برنامه های اندیشه ای را به دوش کشید اگرچه از لحاظ ساختار وفرم اصلاً با یکدیگر قابل مقایسه نبودند چون شوکران گفتگوی تک نفره بود ولی زاویه میزگرد و بحث و گفتگو میان چند میهمان بود به هرحال باز جای امید بود که «زاویه» با شور به کار خود ادامه می دهد اما این شور هم خیلی دوام نداشت و بعد از حواشی که برای یکی از مجریان یکی از فصول این برنامه (حبیب رحیم پورازغدی) پیش آمد پخش این برنامه هم چند هفته متوقف شد و بعد از کلی اما واگر یک تیم جدید شروع به برنامه سازی کردند که البته این تغییر تیم برنامه سازی درباره زاویه پیش از این هم سابقه داشت و چندن بار برای این برنامه اتفاق افتاده بود این درحالیست که اقتضای برنامه های اینچنینی ثبات و استمرار حداقل در حضور مجری است که مخاطب با برنامه انس بگیرد نه اینکه هر ازمدتی یک مجری جدید با نگاه و مواضع جدید در برنامه بیاید و برنامه را پیش ببرد. با اینحال «زاویه» هم بعد از همه بالا و پایین ها ادامه پیدا کرد اما دیگر «زاویه» سابق نشد وبا اینکه اینروزها هم به کارش ادامه میدهد اما از رمق افتاده است.
در این بین تنها امید نخبگان و فرهیختگان به برنامه «سوره» بود که به عنوان نماینده برنامه های اندیشه ای شبکه چهار از شبکه چهار پخش می شد وپس از پخش از چند ویژه برنامه مثل فصل عاشورا، فصل بنیامیه و.. جای خود را حسابی میان اهالی اندیشه باز کرد اما متاسفانه این روزنه نورهم خیلی دوام پیدا نکرد و در هفته های گذشته شاهد شیوه دیگری از برخوردهای محافظه کارانه افراطی با برنامه های اندیشه ای بودیم و نتیجه اینکه «سوره؛ فصل سقیفه» که از قبل اطلاع رسانی شده بود قرار است به مدت 10 شب از شبکه چهار پخش شود و مخاطبان و علاقمندان بسیاری منتظر دنبال کردن این برنامه در ایام فاطمیه بودند بعد از دو شب پخش متوقف ماند وپس از یک هفته تعویق در پخش سوره، پخش مجدد آن طبق روال هفتگی قبل ادامه پیدا کرد وتنها توضیح تیم برنامه سازان این برنامه این بود که بنا به یکسری ملاحظات پخش «سوره؛ فصل سقیفه» متوقف شد وتمام.
مرز باریک حیات و ممات
اگرچه سوره این شبها بازهم پخش میشود اما بیشتر شبیه آدمی به نظر می رسد که به زور نفس مصنوعی، نفس میکشد و هرآن ممکن است از نفس بیفتد. احتیاط های بیش ازحد و تکرارهای مرتب یکسری مصلحت ها وذکر نکات از زبان مجری در طول برنامه همگی حاکی از این است که «سوره» هم در مرز باریکی از حیات و ممات به سر می برد.
نتیجه نهایی اینکه با توجه به رسالتی که برای شبکه چهار سیما تعریف شده چه جایی بهتر از این شبکه برای پخش برنامه ها وگفتگوهای اندیشه ای و اگر قراراست این محمل هم برای پخش برنامهها و گفتگوهای اندیشه و آزاداندیشانه احذف شود پس این شبکه به اساسنامه خود پایبند نمانده و روی اهدافی که برای خودش تعریف کرده پا گذاشته است نتیجه هم که مشخص است ریزش مخاطب. آن هم مخاطبانی که هرکدام به مرور زمان و با زحمت جذب این برنامه های تخصصی شدند. شاید در این میان مدیر شبکه بهتر از هرکس دیگری می تواند واسط میان ملاحظه کاران و محافظه کاران افراطی و برنامه سازان باشد طوری که هم مصالح به خطر نیفتد و هم زحمات تیم برنامه سازی هدر نرود و چراغ اندیشه در صدا وسیما روشن بماند.
اینکه سرنوشت برنامه های اندیشه ای شبکه نخبگان و فرهیختگان مختوم به ناتمامی یا حذف شود یعنی مرگ اندیشه و آئین چراغ خاموشی نیست.