چرا جشنوارهها به بدلکاران جایزه نمیدهند؟
تهران - ایرنا - بدلکاری بهعنوان مهمترین چاشنی تولیدات سینمایی هرگز با کسی شوخی ندارد و در تعبیری میتوان آن را جنسی از رویارویی با مرگ دید؛ رویاروییای که تا به امروز سیمرغی در تقدیر فجر نداشته است.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، امروز تقریباً آدمی در دنیا نیست که اسکار و مراسم اسکار را نشناسد؛ جایزههای آکادمی (انگلیسی: Academy Awards) که به طور عمومی اسکار (انگلیسی: Oscars) نامیده میشود، جایزههایی برای شایستگیهای هنری و فنی در صنعت فیلم هستند.
بدلکاران بهرغم نقش سخت و خطرناکشان که روزبهروز پررنگتر از قبل شده است، جایگاهی در اسکار ندارند و در حقیقت جایزهای به اسم اسکار بدلکاری وجود ندارد.
بدلکاری شوخی نیست. همه بدلکاران باید در شرایط بدنی خوبی باشند و بیشتر آنها پیش از حضور در صحنه فیلمبرداری تمرینات ورزشی سفت و سختی را انجام میدهند تا به نهایت آمادگی برسند. مجریان بدلکاری دو برابر بازیگران معمولی کار میکنند؛ آنها باید در حرفهشان آموزشهای لازم را ببینند، مهارت بازیگریشان را تقویت کنند و به جزئیات سکانس و دیالوگها هم تسلط داشته باشند.
همچنین بیشتر صحنههای اکشن چندین بار فیلمبرداری میشوند تا نهایتاً زاویهای بینقص به دست آید و همین مورد در طولانیمدت توان بدنی آنها را بهشدت کاهش دهد.
اینهمه ماجرا نیست، آسیبهای بدنی بخشی از حرفه بدلکاری است که میتواند عوارض جبرانناپذیری مثل مرگ یا معلولیتهای شدید را به همراه بیاورد و آنها را برای همیشه خانهنشین کند. این مورد فقط مربوط به فیلمهای سینمایی اکشن نمیشود و در آثار تلویزیونی هم بهوفور اتفاق میافتد.
بدلکاران در سراسر دنیا با حوادث وحشتناکی روبهرو میشوند مثلاً از نمونههای وطنی میتوانیم به آرشا اقدسی و پیمان ابدی فقید اشاره کنیم که با وجود مهارتهای بالایشان که در کلاس جهانی قرار داشت در صحنه فیلمبرداری جانشان را از دست دادند و دو نیروی متخصص که پیداکردن جایگزین مناسب برایشان سالها زمان میبرد، برای همیشه از دنیای سینما خداحافظی کردند.
«ارشا اقدسی» تا روزی که زنده بود تحقق رویای مهم زندگی اش را ندید
زندگی ارشا اقدسی بدلکار ایرانی اگرچه طول زیادی نداشت اما آنقدر عرض داشت که کمتر کسی هست که او، نام و حرفهاش را نشناسد.
جوانی که همانند بسیاری از بدلکاران آنقدر جسور بود که در حرفهاش مدام زندگی و مرگ را به سخره میگرفت؛ سرانجام هم در حین اجرای یکی از حرکاتی که ساخته میشود تا آدرنالین خون مخاطب را چندین برابر کنند مرگ را در آغوش کشید.
ارشا اما سالها آرزویی در سینه داشت آن هم اضافهشدن سیمرغی در جشنواره فیلم فجر برای تقدیر از بدلکاران و دیدهشدن این بازیگران نادیده.
همچنان که علیرضا قره خانی بدلکار سریال هشدار برای کبری 11 پیشتر گفته بود که این روزها بیشتر از هرزمانی به یاد ارشا اقدسی هستم و فکر میکنم چقدر بد و آسان این بدلکار عزیز را از دست دادیم. میدانم که ارشا سالها بود دغدغه حضور در جشنواره فیلم فجر و پیگیر عنوانی برای سیمرغ بلورین بهترین بدلکاری در سینمای ایران بود، اما هرگز این اتفاق برای او محقق نشد.
گرچه اقدسی تا روزی که زنده بود تحقق رویای مهم زندگیاش را ندید اما این روزها زمزمههایی از این آرزوی او مطرح است؛ چنانچه مجتبی امینی تهیهکننده و مدیر تولید سریالهای تلویزیونی همچون گاندو در توئیتی با هشتگهای «جشنواره فجر» و «بدلکاری» اعلام کرد: در سالگرد هنرمند عزیز آرشا اقدسی در تلاش برای احقاق آرزوی او هستم؛ امیدواریم تلاش ها به نتیجه برسد.
قطعاً اختصاص یک سیمرغ برای بدلکاران بهعنوان هنرمندانی که برای درخشش یک فیلم با مرگ میرقصند میتواند حرکتی قابلتقدیر و قدمی شایسته از سوی برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر در جهت دیدن کار سخت این هنرمندان و ادای احترامی به ساحت بدلکاران فقید ایرانی باشد اما باید منتظر بود و دید که آیا جشنواره فیلم فجر بهعنوان مهمترین رویداد سینمایی ایران میتواند در اقدامی آوانگارد بر مهمترین رویداد سینمایی جهان پیشی گرفته و جایزهای را به جوایز خود اضافه کند که حتی اسکار هم خلأ آن را در خود دارد؟