چرا کنش رسانهای "هوسا تی وی" در قاره آفریقا برای جهان غرب چالشبرانگیز است؟
گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو_ یکی از مولفههایی که جهان غرب همواره با تکیه بر آن سعی داشته تا هژمونی سیاسی و اقتصادی خود را بر جهان تحکیم کند و آن را به مثابه یک باور به جهانیان بقبولاند، استفاده از ظرفیتهای رسانهای بوده است. در این راستا، شاهد آن هستیم که رسانههای مهم و جریان اصلی غرب تا حد زیادی در میدان عمل، دستورکارهای رسمی قدرتهای غربی را دنبال میکنند و البته که در ظاهر...
گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو_ یکی از مولفههایی که جهان غرب همواره با تکیه بر آن سعی داشته تا هژمونی سیاسی و اقتصادی خود را بر جهان تحکیم کند و آن را به مثابه یک باور به جهانیان بقبولاند، استفاده از ظرفیتهای رسانهای بوده است. در این راستا، شاهد آن هستیم که رسانههای مهم و جریان اصلی غرب تا حد زیادی در میدان عمل، دستورکارهای رسمی قدرتهای غربی را دنبال میکنند و البته که در ظاهر نیز مدام تاکید دارند که مستقل هستند.
با این حال واقعیت امر این است که این رسانهها در مورد موضوعات مختلف بین المللی، سعی در توسعه و ترویج روایتها و گفتمانهایی را دارند که کاملا مطلوب غرب است و قدرت اقناعی آن را در سطح جهان تقویت میکند. البته که نمودهای عینی این مساله را جهان در بحبوحه بحرانهایی نظیر جنگ عراق و افغانستان به وضوح شاهد بوده است. از این رو، اوج گیری فعالیتهای رسانههایی نظیر شبکه هوسا تی وی که جامعه هدفِ آن کشورهای قاره آفریقا است، تهدید و چالشی جدی علیه روایتها و گفتمانهای غربی است.
این رسانهها به طور خاص از 3 منظر مهم و محوری، برای قدرتهای غربی چالش زا به حساب میآیند. اولا، شبکه هوسا تی وی با نوعِ نگاه و جهان بینی خاص خود که عملا رویهای متفاوت از رسانههای غربی را در پیش میگیرد، نوعی آلترناتیو و جهانبینی جایگزین را برای نگاهِ غالب جریانهای رسانهای غربی عرضه میکند. جهان بینی که تا حد زیادی مفروضات جریانهای سیاسی و رسانهای غربی را که سالها سعی داشته و دارند تا آنها را به خورد افکار عمومی بین المللی بدهند، به چالش میکشد.
موضوعی که جدای از بی اعتبار کردن نوعِ نگاه خاصی که جهان غرب از طریق رسانههای خود سعی دارد آنها را به ملل آفریقایی منتقل کند، از این ظرفیت برخوردار است تا مردم کشورهای مختلف آفریقایی را نیز آگاه و هوشیارتر کند و نوعی خودآگاهی مثبت و فعال را در آنها ایجاد نماید. معادلهای که در کلیت خود به هیچ عنوان به نفع کشورهای غربی و جریانهای سیاسی و رسانهای متحد آنها نیست.
دوما، شبکه هوسا تی وی با فعالیتهای موثر و گسترده رسانهای خود و ارائه تصویری حقیقی از ایران به ملل آفریقایی، عملا رشتهای را که رسانههای غربی و متحدان محلی آنها در آفریقا سالها علیه ایران (در قالب تبلیغات ضدایرانی و ایران هراسانه) درست کرده اند، پنبه میکند و ایرانِ واقعی را به ملل آفریقایی معرفی میکند.
موضوعی که به ویژه با توجه به سرخوردگی کشورهای در حال توسعه از نسخههای سیاسی و اقتصادیِ تحمیلی کشورهای غربی برای تحقق آنچه مساله توسعه در این دسته از کشورها خوانده میشود، زنگ هشداری جدی را برای کنشگران غربی تداعی میکند و منافع آنها در قاره آفریقا را تضعیف و تقویت دستِ قدرت نوظهوری همچون ایران را در این قاره به دنبال خواهد داشت.
سوما، شبکهای همچون هوسا تی وی در قالب برنامههای مختلف تحلیلی خود در مورد کشورهای مختلف آفریقایی، عملا دست به واکاوی پروندههایی در حوزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آنها میزند که این دستورکار، افشای بسیاری از رازها و مسائل مگویی را به همراه خواهد داشت که سال هاست قدرتهای غربی و متحدان جهانی آنها به دنبال لاپوشانی آنها هستند.
رازهایی که برخلاف لفاظیهای مقامهای غربی، به افشاگری از نقش پنهان دولتهای غربی در عقب نگهداشتن ملتهای در حال توسعه به ویژه در قاره آفریقا میپردازند و آسیبهایی جدی را به وجهه و اعتبار ادعایی کنشگران غربی وارد میکند. از این منظر، هیچ عجیب نیست که شاهدیم از زمان آغاز فعالیتهای شبکه هوسا تی وی در سال 1398، شاهد روانه شدن سیل قابل توجهی از جنجالها و رویههای منفی تبلیغاتی و سیاسی علیه این شبکه بوده و همچنان نیز هستیم.