چشم احمدینژاد را دور دیدهاید آقای مصباحی مقدم؟!/ قناعت ملت یا درایت دولت
این واکنش که «نیاز ما قناعت ملت نیست، درایت دولت است» به قدری گویاست که توضیح دیگر را بلاموضوع می کند. پس نقبی میزنیم به طعنه مشهور احمدینژاد به آقای مصباحی مقدم در 28 اسفند 88 در تلویزیون....
عصر ایران - حجتالاسلام مصباحی مقدم که اصرار دارد بیشتر با صبغه اقتصاددان شناخته شود گفتهاست:«مردم ما قانع نیستند. مردم چین به یکی دو وعده غذا در شبانه روز اکتفا می کنند. علت اصلی تورم انتظارات تورمی است.»
چند روز قبل هم یک حجتالاسلام دیگر - آقای علمالهدی - که بر خلاف اولی داعیه اقتصاددانی ندارد و البته هم پدر همسر آقای رییسی است که قول داده بود اقتصاددانان را به خط میکند و هم معاون دانشگاهی که آقای مصباحی مقدم در آن درس اقتصاد میداده ریشه مشکل را جای دیگر دانسته بود. این که هر قدر هم حقوق افراد زیاد میشود مطابق آن هزینه ها را هم افزایش می دهند.
در این یادداشت اما حسب حافظه تاریخی و انتظار اصلی مخاطبان میخواهم نقبی تاریخی بزنم و یادی کنم از طعنه مشهور محمود احمدینژاد به همین جناب مصباحی مقدم چرا که به لحاظ فنی آنچه آقای صادقالحسینی دوست اقتصاددان / روزنامه نگار توییت کرد گویاتر از همه است: «آنچه ما نیاز داریم، قناعت ملت نیست. درایت دولت است. ناکارآمدی، فساد، بیتصمیمی و بیتصمیمی را متوقف کنید. ایران دریای فرصت هاست.»
چون اصل حرف همین است سراغ همان نقب تاریخی میروم: در آخرین روز کاری سال پرماجرای 88 (28 اسفند) در برنامهای تلویزیونی که مختص رانندگی و سفر بود ناگهان محمود احمدینژاد هم ظاهر شد.
برنامه سیاسی نبود و می خواستند از سفر بگوید و بحث را به تاثیر هدف مندی یارانهها بر افزایش سفرها کشاند و به این بهانه به برخی از نمایندگان مجلس و مشخصا همین آقای مصباحی مقدم تاخت و گفت: «من تعجب میکنم که بعضی ها اسم خودشان را گذاشتهاند اقتصاددان. من نمیدانم کجا درس خواندهاند و از کجا مدرک گرفتهاند. اگر یارانهها هدفمند شود سفر هم بیشتر میشود»؛ این را گفت تا به موضوع برنامه ربط بدهد. از او دعوت شده بود تا درباره سفر بگوید و از تخصص خود در حمل و نقل اما به هدف مندی یارانهها گریز زد و منتقدان و مشخصا مصباحی مقدم را با تندترین الفاظ به باد انتقاد گرفت.
صبح روز بعد البته سه چهره مورد طعنه رییس جمهور وقت و از جمله مصباحیمقدم بیانیه دادند و نوشتند: پاسخ استهزاها و درشت گوییهای آقای احمدینژاد را نمیدهیم اما آماده مناظره هستیم.
این که 9 ماه پس از انتخاباتی با آن تبعات باز از رفراندوم حرف زد (برای یارانه ها البته) نیز در نوع خود جالب بود اما تعابیری که درباره مصباحی مقدم به کار برد بی سابقه بود. نام نبرد اما اشارات او به درصدهای اشتباه مشخص می کرد چه کسی را مراد دارد.
با این حال آن حمله سبب شد مصباحی مقدم به همان بیانیه اعلام آمادگی برای مناظره بسنده کند و تا مدت ها خاموش باشد یا آهسته تر نظر دهد.
خاصه این که احمدی نژاد 9 ماه بعد حرف خود را به کرسی نشاند و با حذف یارانه غیر مستقیم پرداخت یارانه مستقیم نقدی شروع شد و همچنان ادامه دارد و اگرچه سال قبل از 45 هزار تومان به 300 هزار تومان رسید اما شتاب قیمت ها چنان بوده که دیگر مرهمی بر درد کاهش قدرت خرید نیست.
حالا اما مصباحی مقدم هیچ طعنه و خرده ای را به دولت وارد نمی داند و ملت را به قناعت فرامی خواند. چشم احمدی نژاد را دور دیده یا نمی خواهد بر دامان ابراهیم رییسی گردی بنشیند؟
یک نقب دیگر هم خالی از لطف نیست. وزیر کشور دولت دوم هاشمی رفسنجانی با وزیر کشور اول او متفاوت بود. دومی علی محمد بشارتی جهرمی در پی تورم سال 74 گفته بود: پیش از انقلاب پای مرغ هم گیر مردم نمی آمد و حالا همه مرغ خور شده اند و کسی پاسخ داد: اولا ما ران و سینه مرغ میخوردیم. شاید وضعیت اقتصادی خانواده شما چنین اجازه ای نمی داده ثانیا ترجیح مردم گوشت قرمز بود و چون توسعه دام داری ها پرهزینه بود دولت سازندگی ذایقهها را به سمت گوشت مرغ سوق داد که سیاست درستی هم بود.
کاش حالا آقای مصباحی بگوید دقیقا چی را باید کمتر بخوریم؟ درست است که احمدی نژادی نیست که به صراحت پاسخ دهد ولی هم به اقتضای داعیه اقتصاددانی و هم لباسی که بر تن دارد باید با احتیاط بیشتر صحبت کند./ م. خ
کانال عصر ایران در تلگرام تماشاخانه