جمعه 2 آذر 1403

چهار راه اصلی برای اثبات وجود امام زمان (عج)

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
چهار راه اصلی برای اثبات وجود امام زمان (عج)

اگر از کسی بپرسیم: آیا شاه افشار را دیده‌ای؟ و او بگوید ندیده‌ام، آیا شک دارد که آن شاه وجود داشته؟ خیر. امام زمان (عج) را هزاران نفر دیده‌اند، در قرآن و حدیث بر وجودش تصریح شده. اگر کسی تاریخ شاهان را می‌پذیرد، چرا روایت‌های امام زمان را منکر می‌شود؟

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از چهار راه به وجود امام زمان علیه السلام پی می‌بریم: اول از راه عقل؛ دوم از طریق آیات قرآن و احادیث اهل بیت علیهم السلام؛ سوم از راه علم و مشاهده، و چهارم از مسیر شهود قلبی و وجدانی. به این ترتیب اولاً عقل وجود امام را در هر دوره‌ای از حیات انسان بر کره زمین تأیید می کند. ثانیاً آیات قرآن کریم و احادیث بسیاری به نقل از ائمه اطهار علیهم السلام بر وجود و حیات امام در میان مردم تصریح دارند. ثالثاً بسیاری از علما امام زمان علیه السلام را دیده و روایت‌های از این ملاقات معنوی عنوان کرده‌اند. در مرحله آخر هر قلب پاک و وجدان آگاه و صاحب بصیرتی وجود امام زمان علیه السلام را تأیید می کند و بر این مطلب صحه می‌گذارد که زمین از وجود مقدس آن بزرگوار بهره‌مند است.

خبرگزاری تسنیم در گفت‌وگو با دکتر محمدعلی حسین‌زاده، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل دینی، به بررسی شبهاتی درباره وجود امام زمان (عج) و راه‌های اثبات آن وجود مبارک بر آمده است.

نشانه‌های محتمل‌الوقوع و قطع‌الوقوع ظهور

درباره زمان ظهور امام زمان (عج) نشانه‌ها و علائمی مطرح شده است. یکی از این علائم، گسترش مواردی مانند بی‌حجابی است. با توجه به فعالیت رسانه‌های معاند مانند برخی شبکه‌های ماهواره‌ای رسانه‌های ضد اسلامی، آیا دست است که شیوع بی‌حجابی را نشانه ای از ظهور بدانیم؟

اینکه بگوییم گسترش فساد، که بی‌حجابی نیز یکی از مصادیق آن است، مقدمه یا نشانه‌ای از ظهور است، غلط نیست. روشن است که بسیاری از گناهان، بداخلاقی‌ها و جرایم، خلاف عقل و منطق انسانی هستند. در روایات نیز داریم که «یملأ الله به الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً».

بی‌حجابی هم به نوعی ظلم است، اما آیا می‌توان به خاطر آن گفت که ظهور نزدیک است؟ نه دقیقاً. مگر نه اینکه برخی از این گناهان هزار سال پیش هم وجود داشتند؟ آیا حدود یکصد سال پیش، رضاخان بی‌حجابی را اجباری نکرد؟ بله، آن زمان اجباری بود و حالا نیست، اما باز نمی‌توانیم به صرف گسترش بی‌حجابی بگوییم ظهور نزدیک است.

باید توجه کنیم که از نشانه‌های ظهور، گسترش ظلم و جور در جامعه است؛ این همانند دیگر علائم است. حتی درباره انقلاب ما نیز روایات متعددی وجود دارد که این انقلاب از نشانه‌های ظهور است. پس، نمی‌توانیم قطعاً بگوییم ظهور نزدیک است، اما اینکه برخی از این موارد، از جمله گسترش ظلم و جور، نشانه‌های ظهور هستند، درست است.

وقتی این علائم ظاهر می‌شوند، ذهن به طور طبیعی به سمت این نتیجه می‌رود که ظهور نزدیک است.

بله، اما واقعیت این است که همیشه این‌گونه نیست. بسیاری از این علائم در طول تاریخ رخ داده‌اند. اگر این علائم قطعاً اتفاق می‌افتادند و زمان وقوع آنها مشخص بود، حق با شما بود و می‌توانستیم بگوییم که ظهور نزدیک است. اما اینها نشانه‌های احتمالی هستند، نه قطعی. از این رو، نمی‌توان به طور مطمئن گفت که به دلیل بروز این رویدادها ظهور نزدیک است.

اگر این علائم قطع‌الوقوع بودند، می‌شد با اطمینان گفت که ظهور در شرف وقوع است، ولی تا زمانی که این‌طور نیست، چنین نتیجه‌گیری قابل استناد نیست.

ستون پنجم دشمن در اطراف پیشوای مظلوم

پاسخ به ادعای بی فرزندی امام عسکری علیه السلام

یکی از شبهه‌ها درباره ظهور به اصل وجود امام زمان (عج) برمی‌گردد. به طوری که برخی با استناد به مدارکی که سندیت آنها مشخص نیست، ادعا می‌کنند که امام حسن عسکری (ع) اصلاً فرزند نداشتند! این شبهه را چگونه باید پاسخ داد؟

دقت کنید که هر علمی قواعد خاص خود را دارد. تاریخ هم از این قاعده مستثنا نیست. حالا اگر کسی می‌گوید که امام حسن عسکری علیه السلام فرزند نداشت، باید با دلایل تاریخی معتبر این ادعا را اثبات کند. مثلاً بگوید که صد پزشک، ده پزشک یا حتی پنج پزشک امام را معاینه کرده‌اند و تشخیص داده‌اند که ایشان توانایی فرزندآوری نداشتند و گزارش‌های آن‌ها هم در تاریخ ثبت شده است. آیا چنین چیزی وجود دارد؟

این ادعا از کجا آمده که امام عسکری علیه‌السلام فرزنددار نمی‌شد؟ چرا باید چنین حرفی را بدون سند پذیرفت؟ علاوه بر این، باید توجه داشت که بر اساس اعتقادات ما، امام نباید نقصی داشته باشد و اگر کسی بگوید امام عسکری علیه السلام عقیم بوده، درواقع او را ناقص دانسته است. اما نقص در امام جایز نیست، چرا که اگر امامی دچار نقص باشد، دیگر امام نیست. این بحث کاملاً اعتقادی است و از دیدگاه ما چنین نقصی به امام وارد نیست.

آیا می‌شود زمانی باشد که امامی وجود نداشته باشد؟

عقل ما می‌گوید که تمام براهین و دلایلی که برای اثبات امام در دوره‌های گذشته اقامه شده‌اند، در زمان حاضر نیز به همان قوت پابرجا هستند. آیا خدای متعال تنها در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام لطف داشت و اکنون دیگر لطفی ندارد؟ قطعاً نه. لطف خداوند همیشگی است. زمانی در وجود امیرالمؤمنین، زمانی در امام حسین، زمانی در امام عسکری علیهم‌السلام و اکنون در امام زمان علیه السلام تجلی می‌کند.

تمام دلایل عقلی که ما برای ضرورت وجود امام اقامه کرده‌ایم، بر امام زمان نیز دلالت دارند. عقل ما می‌گوید که باید امام زمان وجود داشته باشد و همچنین یقین داریم که ایشان روزی ظهور خواهند کرد.

ضرورت وجود امام در قرآن و کلام اهل بیت

شواهد ضرورت وجود امام در قرآن چیست؟

در قرآن نیز شواهدی بر ضرورت وجود امام داریم. برای مثال آیه 124 سوره بقره به وضوح بر ضرورت وجود امام دلالت دارد: «وَاِذِ ابتَلَی اِبرَاهِیمَ رَبُهُ بِکَلِمَات فَأَتَمَهُنَ قَالَ اِنِی جَاعِلُکَ لِلنَاسِ اِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِیَتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهدِی الظَالِمِینَ؛ و پروردگار ابراهیم او را به کاری چند بیازمود و ابراهیم آن کارها را به تمامی به انجام رسانید. خدا گفت: من تو را پیشوای مردم گردانیدم. گفت: فرزندانم را هم؟ گفت: پیمان من ستمکاران را در بر نگیرد.»

همچنین در آیه 59 سوره نساء خداوند می‌فرماید که از خدا، رسول و اولی‌الامر اطاعت کنید: «یَا أَیُهَا الَذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَهَ وَأَطِیعُوا الرَسُولَ وَأُولِی الأَمرِ مِنکُم؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا اطاعت کنید و از رسول و اولوالامر خویش فرمان برید.» سؤال اینجاست: اکنون از چه کسی باید اطاعت کنیم تا این آیه عملی شود؟ آیا این آیه فقط مربوط به زمان پیامبر صلی‌الله علیه و آله و ائمه علیهم‌السلام بود و اکنون دیگر نسخ شده است؟ خیر، این آیه همچنان معتبر است و باید امامی باشد تا این آیه معنا پیدا کند.

در آیه 119 سوره توبه نیز آمده است: «یَا أَیُهَا الَذِینَ آمَنُوا اتَقُوا اللَهَ وَکُونُوا مَعَ الصَادِقِینَ» حال می‌پرسیم: چگونه می‌توانیم با صادقین باشیم؟ این صادقین باید معصوم باشند تا این امر حکیمانه باشد. حتی فخر رازی نیز در تفسیرش به این اشاره کرده که صادقین باید معصوم باشند. بنابراین، باید امامی وجود داشته باشد تا این آیات قرآن معنادار شوند.

از سوی دیگر، روایات بسیاری در زمینه وجود امام زمان علیه السلام داریم.

همین طور است. تعداد این روایات آن‌قدر زیاد است که کسی که حتی اندکی با حدیث و معارف دین آشنا باشد، برایش روشن‌تر از خورشید است که امام زمان وجود دارند. حتی عبدالعزیز بن باز، که مفتی وهابی‌ها بود، در کتابی ادعا کرده که بیش از 600 روایت درباره امام زمان داریم و گفته است که این روایات از حد تواتر خیلی بیشترند. اگر فردی این همه روایت را انکار کند، مشخص است که از معرفت دینی هیچ بهره‌ای نبرده است.

اگر کسی تاریخ شاهان را می‌پذیرد، چرا روایت‌های مربوط به امام زمان را انکار می‌کند؟!

حال اگر کسی به روایت استناد نکند و بهره‌ای از درک آیات قرآن درباره وجود امام زمان نداشته باشد، چکونه باید او را درباره وجود و حیات امام زمان علیه السلام مجاب کرد؟

اگر کسی علم را قبول دارد و به تحقیقات میدانی توجه می‌کند، کافی است نگاهی به تعداد افرادی بیندازد که ادعا کرده‌اند امام زمان علیه السلام را دیده‌اند. تعداد این افراد چنان زیاد است که اگر فقط آن‌هایی که خود اظهار کرده‌اند را در نظر بگیریم، ده‌ها جلد کتاب خواهد شد، چه برسد به کسانی که اظهار نکرده‌اند.

مثلاً اگر از کسی بپرسیم: "آیا نادرشاه را دیده‌ای؟" و او بگوید: "نه، ندیده‌ام"، آیا شک دارد که نادرشاه وجود داشته؟ خیر. امام زمان علیه السلام را هزاران نفر دیده‌اند و تاریخ‌هایی که وجود امام زمان را ثبت کرده‌اند، به مراتب معتبرتر از تاریخ‌هایی است که درباره نادرشاه صحبت کرده‌اند. اگر کسی تاریخ نادرشاه را بدون ایراد می‌پذیرد، چرا روایت‌های مربوط به امام زمان را انکار می‌کند؟!

این نشان می‌دهد که متد علمی را کنار گذاشته و با معیارهای دوگانه برخورد می‌کند. علاوه بر این، انسان اگر به قلب خود رجوع کند، دل او به وجود امام زمان علیه السلام گواهی می‌دهد. هر فطرت پاکی، با صدای رسا فریاد می‌زند که امام زمان وجود دارند و محبتی نسبت آنها در دل‌های پاک است.