دوشنبه 5 آذر 1403

چگونه از تنهایی در میانسالی جلوگیری کنیم؟

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
چگونه از تنهایی در میانسالی جلوگیری کنیم؟

در فاصله سنین 40 تا 60 سالگی تنهایی می‌تواند در میان احساس نارضایتی عمومی از زندگی ظاهر شود. درک تنهایی و مقابله با آن با یکدیگر مرتبط هستند. تنهایی یک سونامی یا یک بیماری نیست بلکه چیزی است که ما در طول زندگی خود احساس می‌کنیم و همان طور که "خاویر یانگواس" روانشناس بدان اشاره می‌کند با این واقعیت مرتبط است که ما موجوداتی آسیب پذیر هستیم. شاید بزرگترین چالش پذیرش آسیب پذیری خود باشد.

فرارو - میانسالی دوره زندگی در فاصله سنین 40 تا 60 سالگی مرحله مهمی سرشار از سازگاری مداوم با تغییراتی می‌باشد که فرد ممکن است انتخاب کرده یا نکرده باشد. در این مرحله زندگی احساسات متناقضی ممکن است مجال ظهور و بروز پیدا کنند: رضایت از انجام پروژه‌های شخصی، احساس عدم برآورده شدن برخی از انتظارات و عدم اطمینان از آینده‌ای که در پیش است.

به گزارش فرارو به نقل از ال پائیس، این دوره مرحله‌ای از زندگی محسوب می‌شود که فرد کم‌ترین میزان رضایت را از زندگی دارد. این دوره از زندگی می‌تواند همراه با تنهایی باشد. کارشناسانی مانند "آلبرت پل وایس" و "جان کاسیوپو" تنهایی را به عنوان یک وضعیت روانی تعریف می‌کنند که با احساس عمیق پوچی، بی فایده بودن، عدم کنترل و تهدید شخصی مشخص می‌شود.

تاثیر عاطفی تنهایی بستگی به این دارد که آیا این احساس مکرر، مزمن یا گاه به گاه است. در اسپانیا یک مرکز تحقیقاتی عمومی برای مطالعه تنهایی (www.soldedades.es) راه اندازی شده است. براساس داده‌های آن مرکز تنهایی 13.4 درصد از جمعیت عمومی و 12 درصد از میانسالان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. "نورینا هرتز" اقتصاددان در اثر خود تحت عنوان "قرن تنهایی" اشاره می‌کند که تغییرات اجتماعی و فرهنگی مختلف با این آمار مرتبط هستند: ظهور رسانه‌های اجتماعی که میزان تعاملات چهره به چهره ما را کاهش می‌دهد، افزایش فردگرایی بیش از ارتباطات عمیق با اطرافیان، کار از راه دور، تغییر در ساختار خانواده، پراکندگی جغرافیایی، افزایش تعداد افرادی که به تنهایی زندگی می‌کنند، عدم تعهد به فعالیت‌های اجتماعی و از دست دادن مناسک اجتماعی. احساس تنهایی به دلیل ذهنی بودن آن متفاوت است. صحبت کردن در مورد تنهایی‌های متعدد آسان‌تر از یک تنهایی منفرد است. اجماع خاصی در این باره وجود دارد که سه نوع تنهایی وجود دارند: اجتماعی، وجودی و عاطفی.

تنهایی اجتماعی به افرادی اطلاق می‌شود که فاقد مهارت‌های اجتماعی، دارای گرایش به انزوا و فاقد شبکه حمایتی هستند. به گفته "فلیسیانو ویلار" متخصص روانشناسی این نوع از تنهایی با انواع دلبستگی و آسیب‌ها مرتبط است و تحت تاثیر نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی است که به نوبه خود با طرد اجتماعی مرتبط هستند.

تنهایی وجودی با قطع ارتباط با خود و دیگران مشخص می‌شود. احساس انزوا، بیگانگی، پوچی، رها شدن و ترس در این دسته رایج است. افراد از چیزی که به عنوان فقدان معنا یا هدف در زندگی خود می‌بینند رنج می‌برند. این پدیده در میان افرادی که متحمل ضرر شده اند از جمله مواردی، چون جدایی و طلاق، بیکاری و مشکلات در پذیرش آن (که به ویژه در مردان بیش‌تر صدق می‌کند)، بیوه شدن زودهنگام، اسباب کشی و نقل مکان به جایی تازه و مشکلات سلامتی شایع‌تر است. در اینجا نیز افرادی پیدا می‌شوند که حتی اگر متحمل آسیب عمده‌ای نشده باشند احساس می‌کنند که هدف زندگی شان از نظر روابط عاشقانه یا خانوادگی یا شغلی محقق نشده است. این افراد به طور مداوم بین زندگی خود و زندگی مدنظرشان در حال مقایسه کردن هستند.

دسته آخر تنهایی عاطفی است که توسط افرادی تجربه می‌شود که در زمینه‌های مختلف زندگی شان بیش از حد مسئولیت دارند. برای مثال، مراقبانی که از احساساتی رنج می‌برند مبنی بر آن که گویی به اندازه کافی کاری که باید را انجام نمی‌دهند تعارضی که می‌تواند زمانی که بهزیستی شخصی یک نفر به رفاه دیگران (کودکان، دوستان، والدین) بستگی دارد برجسته شود این امر باعث خواهد شد که برخی افراد احساس کنند در دام افتاده اند و با احساس تنهایی علیرغم داشتن دیگران در اطراف شان مرتبط است.

اگر احساس تنهایی در میانسالی مزمن شود احتمال منحر شدن به از دست دادن فرصت‌ها در سال‌های طلایی آن فرد وجود خواهد اشت و حتی بر سلامت و رفاه او نیز تاثیرگذار خواهد بود.

اولین توصیه برای مواجهه با تنهایی آن است که تنهایی را بشناسید و آن را بپذیرید. دوم آن که بفهمید جرا چنین احساسی دارید و به رفتار‌هایی فکر کنید که مشکل را تداوم می‌بخشند. سوم آن که نکته ضروری لزوم پرورش لحظات ارتباط، پیوند، تعلق، نزدیکی و صمیمیت است.

برای افرادی که تنهایی اجتماعی شدیدی را تجربه می‌کنند یادگیری مهارت‌ها یا اصلاح الگو‌های شناختی ناسازگار ("هیچ کس با من صحبت نمی‌کند") ممکن است توصیه شود. برای کسانی که از تنهایی وجودی رنج می‌برند راه حل تنها تقویت روابط نیست بلکه آن است که بتوانند با تنهایی خود بهتر زندگی کنند یا با شروع پروژه‌های جدید خود را توانمند سازند. همان طور که "فرانسیس تورالبا" استاد فلسفه و انسان شناسی در کتاب خود تحت عنوان "هنر تنها بودن" اشاره می‌کند این به معنای تبدیل تنهایی به تجربه‌ای آرام‌تر است. هم چنین ارائه حمایت و احساس مفید بودن برای اطرافیان تان می‌تواند مفید باشد.

بهترین راه برای وجود تنهایی عاطفی بازاندیشی پروژه‌ها و تعهدات خانوادگی، کاری و اجتماعی است. با این وجود، مدیریت بهتر تنهایی تنها به اقدامات افراد بستگی ندارد. این شامل تقویت پیوند‌های اجتماعی از جمله سازمان‌های عمومی و اجتماعی است که می‌توانند تغییرات اجتماعی را با ابتکارعمل‌هایی در جهت افزایش ارتباط اجتماعی و تقویت احساس تعلق تشویق کنند. تنهایی یک سونامی یا یک بیماری نیست بلکه چیزی است که ما در طول زندگی خود احساس می‌کنیم و همان طور که "خاویر یانگواس" روانشناس بدان اشاره می‌کند با این واقعیت مرتبط است که ما موجوداتی آسیب پذیر هستیم. شاید بزرگترین چالش پذیرش آسیب پذیری خود باشد.

از دست ندهید

کیک سیب کاراملی، یک کیک بی‌نظیر با عطرو و بوی جادویی 

ما پول زیادی نداریم، اما می‌خواهیم زندگی‌مان را بهتر کنیم، از کجا آغاز کنیم؟

تفال به حافظ دوشنبه 16 بهمن 1402؛‌ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت...

داچ بیبی، یک پنکیک آلمانی خوشمزه و خاص برای صبحانه