ژن خوب کافی نیست
بار دیگر بحث پدران و پسران در فوتبال ایران داغ شده؛ یک داستان جالب که مصداقهای متنوعی دارد. برای برخی پسران، شهرت پدر فرصتی برای کسب موقعیتهای بزرگ بود، اما برخی دیگر تصمیم گرفتند خودشان زحمت بکشند و شانسشان را امتحان کنند.
به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «اتفاق ویژه بازی دوستانه ایران و بوسنی، حضور امیر عابدزاده در ترکیب اصلی تیم ملی بود. امیر که در تیم باشگاهی ماریتیمو توپ میزند، در چهارمین بازی ملی خود موفق شد دروازهاش را بسته نگه دارد و به قول فوتبالیها کلینشیت کند؛ هرچند در این بازی خیلی هم به دردسر نیفتاد. به همین بهانه بار دیگر بحث پدران و پسران در فوتبال ایران داغ شده؛ یک داستان جالب که مصداقهای متنوعی دارد. برای برخی پسران، شهرت پدر فرصتی برای کسب موقعیتهای بزرگ بود، اما برخی دیگر تصمیم گرفتند خودشان زحمت بکشند و شانسشان را امتحان کنند.
آتیلا حجازی
تا پیش از امیر عابدزاده، او مشهورترین آقازاده فوتبال ایران بود. آتیلا در میانههای دهه 70 سه فصل در خط میانی استقلال توپ زد و پس از آن بازی در ذوب آهن و استقلال رشت را هم تجربه کرد. حجازی کوچک از نظر فنی معمولی بود اما یک نقطه قوت داشت که مربوط به پنالتیهای مطمئنش میشد. آتیلا هرگز نتوانست از زیر سایه پدرش خارج شود و البته بعدها در چند مقطع به عنوان عضو کادر فنی با استقلال همکاری کرد.
اردلان آشتیانی
مرحوم ابراهیم آشتیانی یکی از بزرگان تاریخ فوتبال ایران بود و سالها در سمت راست خط دفاعی پرسپولیس درخشید. فرزند او اردلان هم سعی کرد پا جای پای پدر بگذارد. او در میانههای دهه 80 دو سال فرصت حضور در خط دفاع پرسپولیس را به دست آورد، اما بضاعت فنیاش در حد این تیم نبود. در نتیجه سر از تیمهایی مثل هما، داماش لرستان و کاوه تهران درآورد.
ماهان پیوس
فرشاد پیوس بهترین گلزن تاریخ پرسپولیس است. پسرش هم سعی کرد در پست خودش کار را ادامه بدهد اما خب نشد. ماهان پیوس در مقطعی در تیم دسته اولی بادران بازی کرد اما پس از آن در کمال شگفتی به تیمهای پایه استقلال پیوست.
آرش نوآموز
قصه این پدر و پسر برای یکی، دو نسل قبلتر است. تیمسار ناصر نوآموز بازیکن پیشین دارایی و پاس تهران بود و بعدها در فدراسیون فوتبال صاحبمنصب شد. پسر او آرش هم بازی در پورا، پاس، بهمن کرج و لسآنجلس گالکسی را تجربه کرد. آرش نوآموز در خط میانی توپ میزد و به طور جسته و گریخته سابقه دعوت به تیم ملی را هم داشت.
محمد پروین
سلطانزاده هم بختش را برای هنرنمایی در مستطیل سبز آزمود. محمد، پسر علی پروین فرصت پیدا کرد در حریم او به عضویت پرسپولیس دربیاید و حتی پیراهن شماره هفت پدرش را به تن کند. او هافبک وسط بود و در دو مقطع، هر کدام دو سال لباس پرسپولیس را پوشید. پروین کوچک برای تیمهایی مثل استیلآذین، سایپا، پیکان، گهر دورود، پارسه و حتی دونایسکا استردا در اسلواکی هم بازی کرد. بسیاری معتقدند محمد استعداد زیادی داشت و شاید اگر شرایط لوکس ناشی از فرزند سلطان بودن در میان نبود، میتوانست در فوتبال به جایی برسد.
امیر عابدزاده
امیر از سن خیلی کم، کنار پدر نامدارش احمدرضا عابدزاده به استادیوم آزادی میآمد و وقتی احمدرضا داشت خودش را گرم میکرد، مربی دروازهبانهای پرسپولیس به امیر پنالتی میزد! او بعدتر سعی کرد دروازهبانی را بهصورت آکادمیک در برنتفورد و تاتنهام انگلستان بیاموزد. بعد از عبور از تیمهای داخلی مثل پرسپولیس و راهآهن، امیر به اروپا برگشت و اخیرا با درخشش درون دروازه ماریتیمو، اسمش را در پرتغال سر زبانها انداخته است. امیر 27 ساله در جام جهانی 2018 هم یکی از سه دروازهبان تیم ملی بود که البته بازی به او نرسید.
نمونههای جهانی
در فوتبال ایران غیر از مواردی که برشمردیم، میتوان به علی و ایرج داناییفر، همایون و علی بهزادی، عزت و علی جانملکی، آندرانیک و الکو اسکندریان، حسن و پیام صادقیان و... اشاره کرد. در جهان فوتبال هم پدر و پسرهایی داشتهایم که شاید مشهورترین آنها در حال حاضر پیتر و کاسپر اشمایکل باشند. غیر از این دو دروازهبان تیم ملی دانمارک میشود به مواردی مثل چزاره و پائولو مالدینی، الکس و مارک چمبرلین، یوهان و یوردی کرایف و هنریک و جوردن لارسن اشاره کرد.
انتهای پیام