شنبه 3 آذر 1403

کار کردن با شهاب حسینی، هم سخت است هم آسان!

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
کار کردن با شهاب حسینی، هم سخت است هم آسان!

«در واقع کارکردن با آقای حسینی در ساحت کارگردان، تفاوت و تمایزی که با کارگردانان دیگر دارد و آن‌هم وجه بازیگربودن و چیره‌دست‌بودن ایشان در بازیگری است. این حُسن برای بازیگری که مقابل دوربین ایشان قرار گرفته می‌تواند هم بسیار سخت باشد هم بسیار آسان.»

فیلم سینمایی «مقیمان ناکجا» که بر اساس نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا» اثر اریک امانوئل اشمیت به کارگردانی و تهیه‌کنندگی شهاب حسینی ساخته شده، به تازگی در سینماهای کشور اکران شده است. این فیلم، دومین تجربه کارگردانی سینمایی شهاب حسینی، پس از «ساکن طبقه وسط» است و پریناز ایزدیار، آرمان درویش، ناهید مسلمی، احمد ساعتچیان، غزال نظر، مهدی حسینی، تنی آواکیان و شهاب حسینی در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند.

- فیلم مقیمان ناکجا چه ویژگی‌هایی داشت که شما ترغیب شدید در این فیلم حضور داشته باشید؟

در قدم اول، باید بگویم به باور من، هر بازیگری آرزو می‌کند انتخاب کارگردانی باشد که خودش بازیگر است؛ بسیار حس خوشایندی دارد. حالا اگر این بازیگر، شهاب حسینی باشد که بسیاری از جوایز داخلی و خارجی را کسب کرده، جایزه کن را دریافت کرده و وجاهت بالا و کافی در سینما داشته باشد، نه‌تنها برای من که برای تمام گروهی که در این فیلم حضور داشتند، باعث افتخار است.

از طرف دیگر، رابطه من و آقای حسینی رابطه برادری و همین‌طور رابطه شاگردی و استادی است و من در این فیلم فرصتی به دست آوردم که در واقع از آموزه‌ها و درس‌هایی که طی سال‌ها از او آموختم، خوشه‌چینی کنم و بتوانم در زمان فیلمبرداری «مقیمان ناکجا» به آن آموزه‌ها اضافه کنم.

همچنین، متنی که آقای حسینی برای این فیلم انتخاب کرده بود، متن بسیار قابل‌توجه و مهمی بود. در واقع راهی که این کارگردان برای ساخت این فیلم انتخاب کرده بود، راه مرسومی در سینمای اجتماعی نبود و همین، کار را سخت و البته در خور تحسین کرده بود. در عین حال، پرداختن به یک نمایش خارجی، برای گروه تجربه ذوق‌آزمایی و تمرین هم به همراه دارد که مهارت خود را در یک کار متفاوت محک بزنند.

این سه دلیل برای اینکه این نقش را انتخاب بازی کنم، کافی بود.

- از نظر شما حرف متن و نمایشنامه اریک امانوئل اشمیت چیست که ضرورت داشته یک اقتباس ایرانی و بومی از آن تولید شود؟

نمایشنامه اشمیت درونمایه معنوی دارد؛ یعنی اعتقاد به آن دیگری که مرگ و زندگی ما در دستان اوست. همین فضا و اتمسفر حاصل از این نمایشنامه در جهان الحادی اردوگاه کمونیسم که دیدگاه‌های ماتریالیستی هم بر آن حاکم بود، بسیار بدیع و خط‌شکن جلوه می‌کرد، به‌خصوص در زادگاه اشمیت که بلوک شرق بود. پس از فروپاشی کمونیسم آثار هنری با درونمایه معنوی مثل نمایش‌های اشمیت یا فیلم‌های تارکوفسکی که از شرق می‌آمد، چندان مورد اقبال نیست و شاید حتی مسیحیت ارتدوکس که خاستگاه معنویت این آثار هستند، به بهانه جنگ اکراین و به‌خاطر اصولگرایی و مقابله با جهانی‌شدن مورد حمله هم قرار بگیرند، اما این آثار برای مخاطبی که تحت‌تأثیر پروپاگاندای جهانی نباشد هنوز هم به‌لحاظ اینکه هنری معناگراست، طراوت خود را دارد.

(نوشته‌های امانوئل اشمیت معمولا رنگ‌وبوی معنوی دارند و مخاطب را در مسیر متفاوتی قرار می‌دهد و به تفکر وادارد؛ منتقدان ادبی جهان، او را به‌عنوان یک روشنفکر ادیب و مثبت‌اندیش می شناسند که با طرح سؤالاتی در آثارش، انسان را به راهی نو سوق می‌دهد. از طرفی چون آثار او پیرامون موضوعاتی همچون مرگ و زندگی، عشق و نفرت، امید و ناامیدی و... است، برای مخاطبانی که درکی از باورهای معنوی دارند، بسیار جذاب است.)

- اقتباس در سینمای جهان و ایران چه جایگاهی دارد؟

اقتباس یعنی ایجاد یک کوران فرهنگی در میان مدیوم‌های مختلف هنری که از تفکر نشئت می‌گیرند، گاه ادبیات منبع اقتباس می‌شوند و مظروف از ظرف کاغذ به ظرف نوار سلولویید در قدیم و هارد دوربین در سال‌های اخیر تغییر مکان می‌دهد، گاه سن نمایش جایش را به لوکیشن فراروی لنز دوربین می‌دهد و گاه برعکس، برمبنای یک فیلم سینمایی نمایشی روی صحنه می‌رود یا فیلم‌نوشت آن به‌عنوان کلوزت دراما، چاپ می‌شود. به‌طور خلاصه باید گفت این تغییر ظرف‌ها باعث تازه‌ماندن آن مظروف می‌شود و کوران فرهنگی به وجود می‌آید.

- کارکردن با آقای شهاب حسینی چه ویژ گی‌هایی داشت؟

در واقع کارکردن با آقای حسینی در ساحت کارگردان، تفاوت و تمایزی که با کارگردانان دیگر دارد و آن‌هم وجه بازیگربودن و چیره‌دست‌بودن ایشان در بازیگری است. این حُسن برای بازیگری که مقابل دوربین ایشان قرار گرفته می‌تواند هم بسیار سخت باشد هم بسیار آسان. سخت از این جهت که باید در اسرع‌وقت به بهترین وجه به کاراکتر، زیروزبر و رنگ‌آمیزی‌های شخصیتی برسد که آن بازیگر چیره‌دست در ذهن خود ساخته و حالا، پشت مانیتور لحظه به لحظه و هر نفس تو را رصد می‌کند. آسان از این جهت که کارگردانی که خود سابقه بازیگری دارد یقیناً به‌مراتب به شرایط روحی و احوالی بازیگران در زمان فیلمبرداری آگاه‌تر است و چه بسا این تجربه بازیگری کارگردان به یاری بازیگر جلوی دوربین بیاید و یک پیوند از تجربه گذشته بازیگر ی کارگردان اکنون با بازیگر جلوی دوربینش شکل بگیرد.

- این فیلم از یک معنویت و اخلاقیاتی حرف می‌زند که این روزها در سینمای ما کمتر دیده می‌شود. این مسیر را چگونه می‌بینید؟

در زمانه امروز و سینمای معاصر، وقتی صحبت از معنویت در یک فیلم مطرح باشید، یعنی سفارش از هیچ نهاد و ارگان و جریانی نیست جز سفارش دل و جان و ذهن خداجو. اساساً هر نکته اخلاقی که در این فیلم گفته شده به. شکل یک پیام به فیلم الصاق نشده بلکه به‌شکل خمیرمایه‌ای ذاتی وجودی در رگ و پی کار جاری است. وجود این ذات معنوی چه در متن اشمیت چه در فیلم سبب شده ابتدا به ساکن ما با یک اثر هنری روبه‌رو شویم نه با یک کار صرفاً پندآموز. در واقع فیلم «مقیمان نا کجا» از جنس هنر است نه رسانه.