کاسبان کیان
فراخوان ایذه، حادثهای تلخ آفرید. برخیها هنوز با فوت دردناک کیان پیرفلک کاسبی میکنند.
به گزارش مشرق،«میدانستیم که در محل درگیری و تیراندازی رخ داده است اما، ما رفتیم» این یک جمله که درباره وقایع روز کشته شدن کیان پیرفلک به خوبی نشان میدهد کاسبی با خون این کودک مظلوم در دستور کار قرار گرفته است. شبی که در تیراندازیهای شهر ایذه؛ ضد انقلاب و براندازان تصور میکردند که تنها ماموران نیروی انتظامی شهید شدند و برای این فتح الفتوح خود به شادی و پایکوبی پرداختند، کیان پیرفلک مظلوم نیز آسمانی شده بود. به فاصله تنها چند ساعت از هلهله و شادی ضد انقلاب در به شهادت رساندن ماموران انتظامی مشخص شد کیان کشته شده است و در چنین موقعیتی وقت آن رسیده بود که ماجرا به نحو دیگری روایت شود و قاتلان شب، صبح روز بعد از ماجرا به خونخواهان کیان تبدیل شوند. در این میان و با رواج شایعات مختلف، عدهای درباره کیان اظهارات عجیب و بی مبنایی را مطرح میکنند. در روز خاکسپاری کودک ایذهای، مادر کیان مدعی شد که کیان از قرآن متنفر بود! در حالی که کمی بعد فیلمی از کیان در حالی که قرآن میخواند منتشر شد!
این اظهارات به همینجا ختم نشد و عموی کیان در اظهاراتی خواهان آن میشود که باید هر چه زودتر قاتل کیان دستگیر شود. اما این بار وکیل مدافع قاتل کیان، کسی نبود جز مادر کیان! چرا؟ شاید دلیل این چرایی را بتوان از ملاقاتهای مادر کیان فهمید. آن زمان که با برخی افراد ضدانقلاب مرتبط شد و با ارائه روایتهای تخیلی تلاش کرد از ماجرا واقعیتی مطابق با خواست ضد انقلاب بسازد. آن هم با کمک فردی به نام حسین رونقی که ماجرای به اصطلاح اعتصاب او به قدری مسخره شد که حتی بعد از مدتی ضد انقلاب نیز تصمیم گرفت درباره آن حرف نزند.
ماجرای کیان این بار به بهانه سالگرد تولد او ادامه یافت. پویا مولایی پسرعموی مادر کیان با خودروی خود و به شکل عمدی به سمت ماموران حملهور میشود شود و در این حمله پدر 5 فرزند را شهید کرد. با این حال، ضد انقلاب روایتی جعل گونه از این اتفاق را منتشر کرد. بیبیسی در گزارشی عجیب مدعی شد مامور نیروی انتظامی بوده است که به خودرو برخورد کرده است! و با این اقدام مرزهای روزنامه نگاری را جا به جا کرد. ازسوی دیگر، این رسانهها مدعی شدند پسرعموی مادر کیان ماموران را زیر گرفته است اما، مردم حق را به پسرعموی کیان میدهند که جلوی پلیس بایستد. و در ادعایی دیگر اعلام کردند که پسرعموی مادر کیان اصلا ماموران را ندیده است و به این دلیل به آنها برخورد کرده است!
کار به جایی رسید که حتی خواهر پویا مولایی ادعا کرد ماموران برادرم را به رگبار بستهاند آن هم هنگامی که برادرم تسلیم شده بود و نشانه آن را نیز اصابت نکردن گلوله به خودرو برادرش دانست، در حالی که تصاویر خودرو ادعای خواهر پویا را نقض میکند. کیان پیرفلک اکنون میان ما نیست. اما خون او بیرحمانه اسباب کاسبی کسانی شده است که برای کاسبی خود کشتن پدری با 5 فرزند را هم مباح میدانند.
دیگر کاسبان
دروغ پرهزینه پدر مهسا روایت پدر مهسا امینی از ماجرای جانباختن دخترش، یکی از مهمترین نمودهای کاسبی سیاسی است. روایتسازی وارونه از نحوه مرگ مهسا، از روایتهای پدر وی کلید خورد. او در ابتدا ادعا کرد مأموران هنگام دستگیری به سر دخترش ضربه وارد کردهاند. با وجود این اما همه بررسیها نشان میداد برخوردی میان مهسا و مأموران صورت نگرفته است. پساز انتشار سندی مبنی بر اینکه پدر مرحومه مهسا امینی در سالهای گذشته برای انتقالی از محل کارش به شهر دیگر، عنوان کرده بود دخترش مبتلا به بیماری است، فیلمی منتشر شد که او اذعان میکند ضربهای به سر دخترش برخورد نکرده است.
روایتسازیهای خاله نیکا ماجرای جانباختن نیکا شاکرمی در تهران همزمان با اغتشاشات پاییز1401 هم نمود دیگری از کاسبی با خون عزیزان بهحساب میآید که نیت هرچه بود، خوراک مناسبی برای رسانهها و جریانهای ضدایرانی مهیا کرد. در شرایطی که بررسی همه شواهد نشان میداد مرگ نیکا شاکرمی ربطی به اعتراضات ندارد و او با میل خود وارد ساختمانی واقع در یک کوچه بالاتر از خانه خالهاش شده است، آتش شاکرمی، خاله وی، با انتشار اخبار و روایتهای ضدونقیض کوشید مرگ نیکا را اقدامی ازسوی مأموران جلوه دهد. تحرکات خاله نیکا سبب توجه رسانههای ضدانقلاب و خارجی شد و او را در کانون توجه دشمنان خارجی کشور قرار داد.
از دادخواهی تا اپوزیسیونسازی حامد اسماعیلیون از دیگر چهرههایی است که از خون عزیزان خود، بهمثابه نردبانی برای گسترش فعالیتهای سیاسی استفاده کرد. او با روایتسازیهای جعلی از ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی، در ابتدا کوشید اصابت موشکهای پدافند هوایی به هواپیمای اوکراینی را اقدامی عمدی ازسوی نظام جلوه دهد. این درحالی بود که مقامهای مسئول با پذیرش اشتباه صورتگرفته دراین زمینه و تشکیل پرونده دراین زمینه، نسبت به محاکمه متهمان اقدام کردند. این اما پایان ماجرای اسماعیلیون نبود و او بهدنبال اغتشاشات پاییز1401 و با سوءاستفاده از خون عزیزانش، کوشید خود را در قامت اپوزیسیون جمهوریاسلامی مطرح کند.