کاش اجازه دهند به بخش دیگر سازمان صداوسیما یعنی ساترا برویم
مدیر «تیوی نت» از تلویزیونهای تعاملی، ضمن تاکید بر شکست تجاری آیپیتیویها از تأثیر محدودیتهای صداوسیما، ممیزی و محرومیت از امتیاز «حق پخش زنده» بر رقم خوردن این سرنوشت گفت.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ طی چند سال گذشته، چند مجموعه زیرنظر صداوسیما در قالب آیپیتیوی به فعالیت پرداختند که قرار بود با یک مزیت ویژه یا ارزشافزوده یعنی «حق پخش زنده»، دست به برنامه سازی و تولید محتوای تصویری بزنند و در عین حال فیلم و سریال هم پخش کنند.
برخی از این آیپیتیویها در فضای ورزش و پخش مسابقات ورزشی موفقتر عمل کردند و در عین حال برخی از آنها با نوعی شکست مواجه شدند. چه به لحاظ جذب کاربر و مخاطب و چه به لحاظ تجاری.
محمدعلی خطیبی مدیرعامل شرکت نشر الکترونیک و صاحب یکی از همین آیپیتیویهای تحت نظارت سازمان صداوسیما با نام «تیوی نت» است. سامانهای که در سال 95 با فراخوان صداوسیما وارد این حوزه شد و به گفته خطیبی در آغاز راه توانست موفقیتهایی را هم کسب کند اما به دلیل انحصاری نبودن مزیت «حق پخش زنده» نتوانستند در مجموع موفق ظاهر شوند.
مدیرعامل «تیوی نت» توضیح میدهد که تجربه «پخش زنده» برنامههایی همچون «سی و پنج» با اجرای فریدون جیرانی در حوزه سینما و یا پخش کنسرتها و جشنهای سینمایی، از مزیتهای ویژه این سامانه بود که در یک بازه زمانی، از این مزیت محروم شدند و بههمین دلیل حالا میخواهند به حوزه دیگری از سازمان صداوسیما یعنی «ساترا» بروند و به جای آیپیتیوی در قالب ویاودی فعالیت خود را ادامه دهند.
او در این گفتگو توضیح میدهد که چطور محدودیتهای محتوایی یا مجوز نداشتن برای پخش سریالهایی مثل «شهرزاد» باعث شد نتوانند کاربر جذب کنند. یا اینکه حتی نزدیکی چارچوبهای محتوایی مثل نمایش ندادن ساز و دیگر مسائل باعث شده، مثل شبکههای تلویزیونی باشند.
مشروح این گفتگو را در زیر میخوانید:
* حدود پنج مجموعه با برندهای مختلف در حوزه آیپیتیوی فعال هستند که یکی از آنها با نام «تیوی نت» متعلق به شرکت شماست. گویا شما میخواهید این برند را واگذار کنید، سوال ابتدایی من این است که شما با برنامههای موفقی مثل «سی و پنج» با اجرای فریدون جیرانی و دیگر رویدادها و اتفاقاتی که میتوانست کم کم شما را بهعنوان یک برند قوی در زیرمجموعه صداوسیما تثبیت کند چرا فعالیتتان روز به روز کمرنگتر شد و اکنون دیگر نامی از برند شما دیده نمیشود؟
ابتدا باید این نکته را بیان کنم که دوره معاونت جدید فضای مجازی صداوسیما، یعنی آقای شریفخانی برای همکاری و تعامل بهتر است و باید هم تشکر کرد، اما پیش از این اتفاقاتی افتاد که اجازه نداد بتوانیم فعالیت پررنگی داشته باشیم، نه تنها ما بلکه دیگر مجموعههای حوزه آیپیتیوی هم اینگونه هستند. ما یک دوره آزمایشی داشتیم که در آن دوره، فعالیتمان پررنگ هم بود و سعی کردیم فضایی تعاملی برای مخاطب بوجود بیاوریم. آیپیتیوی یا تلویزیونهای تعاملی یعنی تلویزیونی که در تعامل با مخاطب است و مخاطب میتواند انتخاب کند چه ببیند.
* این که فلسفه آیپیتیویها بود، اما چندان اجرایی نشد و حتی برخی معتقد هستند آیپیتیویها با یک شکست تجاری رو به رو شدند...
زمانی که صداوسیما در سال 95 فراخوان داد، ما در این فراخوان شرکت کردیم. در فراخوان صداوسیما که در زمان معاون قبلی فضای مجازی بود پنج مجموعه وارد کار شدند که همان زمان جلسهای برگزار و مواردی بیان شد. پنج مجموعه احراز صلاحیت شدند و تعهدهایی دادند که اگرچه چندان عملی نشد اما وارد قراردادی یک طرفه شدیم. با این حال در این قرارداد یک امتیاز به ما داده شده بود که همان مزیت باعث شد به این حوزه وارد شویم.
قرار بود جز تلویزیون، فقط این پنج آیپیتیوی «حق پخش زنده» داشته باشند، الان بسیاری از سایتها حق پخش زنده را دارند، اما آن روزها بحث این بود که این کار تخلف است و جز تلویزیون و آیپیتیویها که طرف قرارداد هستند، نباید از این حق برخوردار باشند.
اما این حق برای دیگران هم ایجاد شد درحالیکه این بیشترین عاملی بود که میتوانست برای آیپیتیویها فضای تجاری ایجاد کند و امروز به قول شما تا حدی آیپیتیویها با شکست تجاری مواجه شدهاند.
* من چندان متوجه این انحصار در استفاده از حق پخش نمیشوم. چه امتیازی با این کار از شما سلب شد و اصلا مگر چند سایت امروز هستند که چنین پخش زندهای داشته باشند؟
ما برنامه «سی و پنج» را در حوزه سینما و «آهنگ» را در حوزه موسیقی به صورت زنده پخش میکردیم و یا رویدادهایی مثل «جشن خانه سینما» نیز به صورت زنده و لایو پخش میشد که اتفاقا از طریق همین اتفاقات کاربر جذب میکردیم. در برنامه «سی و پنج» با یکی از مهمانان مثل رامبد جوان حدود 50 هزار بازدید همزمان داشتیمشرکتهایی که برای راهاندازی آیپیتیوی وارد میدان شدند براساس محاسبهای پای کار آمدند که این ویژگی در انحصارشان است. مثل آیو که سمت ورزش رفت و ایواسپرت را راهاندازی کرد و همین که سایتها یک مسابقه ورزشی را از شبکه سه پخش کنند، یعنی امتیاز چنین حقی را آنها هم دارند. خود ما بیشترین کاربر را زمانی داشتیم که از این ویژگی استفاده کردیم و چند برنامه زنده رفتیم.
ما برنامه «سی و پنج» را در حوزه سینما و «آهنگ» را در حوزه موسیقی به صورت زنده پخش میکردیم و یا رویدادهایی مثل «جشن خانه سینما» نیز به صورت زنده و لایو پخش میشد که اتفاقا از طریق همین اتفاقات کاربر جذب میکردیم. در برنامه «سی و پنج» با برخی از مهمانان مثل رامبد جوان حدود 50 هزار بازدید همزمان داشتیم و همه اینها در زمانی بود که ویاودیها به تازگی کار خود را شروع کرده بودند اما بعد از یک دوره این امکان اختصاصی از ما گرفته شد.
خدمات در حوزه آیپیتیوی مثل یک سبد است، باید تلویزیون و پخش زنده اختصاصی و برخی از سرویسهای مشترک و حتی ویاودیها را که بخشی از قابلیتهای آیپیتیویهاست با هم داشته باشید. البته ویاودیها هم میتوانستند کار خود را انجام دهند درصورتیکه شرایط رقابتی یکسان باشد.
اما ما در دوره قبل از حضور آقای شریف خانی، قراردادی با صداوسیما بستیم که همان بیشترین شکست تجاری را برای ما به دنبال داشت. قرارداد سه ساله و قرار بود تمدید شود، در این سه سال باید درصدی از سهم درآمد را پرداخت میکردیم. این درصد از درامد کل بود، نه سود خالص و اگر از جاهایی مثل خدمات ارزش افزوده، ترافیک و... هم درآمدی میداشتیم، باید دوباره درصدی را به صداوسیما پرداخت میکردیم. همچنین این قرارداد کف درامدی داشت که در صورت عدم تحقق درآمدها نیز شرکتها متحمل پرداخت مبالغ گزاف میلیاردی میشدند.
* از این تعهدات چقدر به صداوسیما پرداخت شد؟
خود ما نتوانستیم به تعهداتمان عمل کنیم. در میان چند مجموعه فعال در حوزه آیپیتیوی، یکی دو تا توان مالی بهتری دارند که آنها هم از محلهای دیگری درآمد دارند و سیاستشان جذب کاربر برای بحث ترافیک بیشتر است ولی فکر نمیکنم هیچ شرکتی از محل کار در حوزه آیپیتیوی توانسته باشد درآمدی کسب کند.
این چالشی است که برای همه شرکتها وجود دارد و این چالش در حالی رخ داده است که ما مزیت رقابتی خود را از دست دادهایم و با سازمانی رو به رو هستیم که میخواهد مقررات خود را اعمال کند.
حتی در ماههای اول قرار بود از طریق ما آیپیتیویها، به فعالان این حوزه لایسنسهایی ارائه شود و مجموعههای بزرگی هم امدند، سایتهای یوجیسی مثل آپارات با حسن نیت برای تعامل با ما آمدند اما در نهایت به نتیجه نرسیدیم. دادن این لایسنسها برای صداوسیما مثل دارایی ارزشمندی بود که نگرانی داشتند آن را از دست بدهند.
از طرف دیگر هم به این نتیجه رسیدند که این دارایی را نباید حبس کنند و با این حال با یک تناقض مواجه شدند و دست و دل صداوسیما برای همین میلرزد.
زمانی که ساترا وارد عمل شد با روی باز و خیلی راحت شروع کرد به مجوز دادن، آن هم بدون تعهدات مالی و این هم اگرچه اتفاقی خوب است اما برای ما که این کار را اولا با تعهد مالی شروع کرده بودیم و ثانیا از مزیت اولیه یعنی «حق پخش زنده» هم محروم شدیم به همین شکست تبدیل شد.
* دامپینگ در حوزه کاری شما هم اثر گذاشت؟ یعنی حضور و فعالیت پررنگ ویاودیها و اینکه بخواهند محصولاتی را رایگان و یا خیلی ارزان در اختیار کاربران بگذارند و برنامهسازیهایی با شرایطی راحت برای دسترسی مخاطب داشته باشند تا رقیبان را حذف کنند؟
تصور ما این بود که مجوزی داریم به عنوان تنها متولی در کشور و اگر قرار است کسی دیگر در این حوزه کار کند زیر این پنج مجموعه کار میکند، این مزیت در دوره قبل از حضور آقای شریف خانی گرفته شد و در دوره جدید آیپیتیویها دوباره امکان پخش زنده را دارند، ولی مساله این است که ما یک دوره طلایی را از دست دادیم و دامپینگ مورد نظر در همان دوره رخ داد.
دورهای که این مزیت گرفته شد ویاودیها وارد کار شدند و کاربرهای موردنظر خود را گرفتند. رگولیشنها و نظارتها در حوزه محتوا برای آیپیتیویها سختگیرانه بود و چارچوبهای محتوایی که برای آیپیتیویها تعریف شد تقریبا شبیه چارچوبهای خود تلویزیون بود که تنها کمی بازتر شده بود، درحالیکه چارچوبهای محتوایی ویاودیها خیلی بازتر است. من موافق و مخالف باز بودن چارچوبها نیستم ولی وقتی رقابتی دارید که رقبای شما شرایطشان با شما فرق دارد و بازه زمانی دارید، دیگر عملا فضای رقابت را از دست داده اید.
* کمی این چارچوبهای محتوایی و خط قرمزها را به صورت مصداقی توضیح میدهید؟
ما حتما باید برای برنامهها با صداوسیما هماهنگ میبودیم مثلا در حوزه ساخت «سی و پنج» برای مهمانان و... با صداوسیما تعامل داشتیم. در حوزه فیلم و سریالهای خارجی این بحث مطرح شد که ما هر نوع محتوایی را که بخواهیم بارگذاری کنیم باید کپی رایت آن را داشته باشیم.
* حتی برای خارجیها؟
بله به نوعی باید از پخشکننده یا شرکتی که خریداری میشد این کپی رایت را میگرفتیم، ولی مساله این است که روزی که کاربر گرفتن از بازار اهمیت داشت، هیچ کدام از این محدودیتها برای ویاودیها نبود و آنها به راحتی از طریق دامپینگ انحصار ایجاد کردند.
* بالاخره شما میدانستید شرکتهای رقیب چه امکاناتی دارند؟ و خود شما با این آگاهی سمت صداوسیما رفتید.
بله و اصلا مزیت رقابتی ما روی بحث ویاودی نبود و بیشتر بحث «پخش زنده» مزیت ما بود اما از ان هم نتوانستیم استفاده کنیم و بیشتر با ما آزمون و خطا شد.
* پخش زنده غیر از شبکههای سیما و برنامههایی که به صورت زنده پخش میشد چه امکان دیگری برای شما فراهم میکرد؟
یکی از بحثهای ما این بود که بتوانیم شبکههای زنده ماهوارهای را که قابلیت استفاده دارد برنامه هایشان را پخش کنیم. برخی از مردم در خانه خود دیش ماهواره نصب میکنند و ما میتوانستیم برنامههای مناسب ماهواره را با یک ریگولیشن پخش کنم. ایونتها و رویدادها برای ما بسیار جذاب بود ما یک بار جشن خانه سینما را به صورت زنده پخش کردیم که تا بیش از 300 هزار نفر بازدید کننده داشت.
* و تولید برنامههایی مثل «سی و پنج»...
هر کاری میخواستیم انجام دهیم ابتدا از طرف صداوسیما میگفتند نه! مثلا اگر میخواستیم کنسرت پوشش دهیم یا تئاتر نمایش دهیم همان اول جوایشان منفی بود و حتی برای بسیاری از این کارها برای ما تخلفهایی را هم ثبت کردندبله «سی و پنج» و برنامه «اهنگ» به صورت زنده پخش میشد و ضبطی نبود. این مزیت جدی بود و هست اما هنوز تکلیف سازمان نسبت به این قضیه روشن نیست. حتی ما در سال 97 کنسرت شهرام ناظری برای زلزله زدهها را با شرایطی سخت نمایش دادیم.
در دوره قبل خیلی شرایط سختی داشتیم و هر کاری میخواستیم انجام دهیم ابتدا از طرف صداوسیما میگفتند نه! مثلا اگر میخواستیم کنسرت پوشش دهیم یا تئاتر نمایش دهیم همان اول جوابشان منفی بود و حتی برای بسیاری از این کارها برای ما تخلفهایی را هم ثبت کردند. درحالیکه این کارها از نظر ما باید انجام میشد و ما اصلا برای همین اتفاقات سراغ آیپیتیوی آمدیم. شما دارید تحول ایجاد میکنید و در چنین حالتی نباید نگران اتفاقات باشید خود تلویزیون در چند وقت اخیر کلی گاف داشته است و تا حدی هم طبیعی است. ما به این ترتیب در نهایت در یک پارادوکس قرار گرفتیم هم فضایی را به ما دادند و هم میترسیدند.
مثلا یک اداره کل نظارت و ممیزی در مرکز تلویزیون تعاملی وجود داشت و فرایند به این صورت بود که یک نفر را هم مثل ناظر پخش از طرف خود شرکت طرف قرارداد تعیین میکردند تا نظارتها به صورت کامل انجام شود مثلا در برنامه «اهنگ» تلاشمان بر این بود که ممیزی نانوشته درباره سازها را رعایت کنیم یعنی به طور مثال سازها را به صورت لانگ شات تصویربرداری میکردیم.
* معمولا گفته میشود آیپیتیویها کمی از تلویزیون بازتر است!
این امکان بود که بازتر باشد اما فقط تا حدی. مثلا اگر حجاب کمی آنورتر بود ایراد نمیگرفتند ولی فقط تا حدی و یا مثلا سریال «شهرزاد» در سرویس آیپیتیوی قابل پخش نیست اما در ویاودی قابل پخش است.
* دلیلش این نیست که تلویزیون با شبکه نمایش خانگی رقیب است؟
به دلیل رقابت نبود یعنی آن هم هست اما بیشتر ممیزیهای محتوایی این سریالها بود.
* درباره ماهواره و برنامههایی که گفتید بسیاری از خانوادهها ماهواره دارند و نسبت به محتوای آن نگرانی هم دارند و به نظرم از این طریق میشد برخی از این برنامهها را دریافت کرد.
نکته این است که ما میتوانستیم این برنامهها و مجموعههای نمایشی را کانالیزه شده در اختیار مخاطب بگذاریم برنامههایی در حوزه آشپزی، کارتون، ورزش و... که افراد میروند در شبکههای اجتماعی و ماهواره میبینند ما میتوانستیم به صورت زنده پخش کنیم و هم میتوانستیم برنامهها را به صورت ویاودی و با یک تنظیم و نظارت در اختیار کاربر قرار دهیم اما در نهایت یک رقابت غیرعادلانه اتفاق افتاد.
* و حالا شما دیگر انگیزه و حتی امکانی برای رقابت ندارید؟
در کنار همه مواردی که گفته شد جذابیت این آیپیتیویها به استفاده از تلویزیونهای اسمارت است که تا حدی کار را محدود میکند. من فکر میکنم هر پنج مجموعه با انگیزه وارد شدند. برخی حتی سرمایه گذاری خوبی هم داشتند اینها نیامدند شکست بخورند اما قابلیتهایی که گرفته شد باعث شد شرایط به اینجا برسد.
ما تعهدات مالی را هم نتوانستیم انجام بدهیم و از این فضا خسته هستیم و میخواهیم کنار بکشیم. ترجیح ما این است که این انرژی فعلی را در حوزه ویاودی بگذاریم. از طرفی هم چون تعهدات خود را انجام ندادهایم سیگنال ما قطع است و شبکههای تلویزیون را نداریم. هرچند مساعدتهایی شد در دوره جدید تا بتوانیم کف تعهد اولیه را انجام دهیم و ضمانتنامههای ما انجام نشود و خدا را شکر اقای دکتر شریف خانی در حال حل این چالش هاست.
ما در حوزه محتوا سعی داشتیم محتوای ویژهای جذب کنیم سریالهای خارجی بگیریم و حتی برای رایتهای انها هم مذاکره گرفتیم و الان انگیزهمان این است که کار را سمت ویاودیها ببریم.
* چه فرقی در تولید برنامه برای ویاودیها و ایپیتیویها وجود دارد جز بخش تعهدات مالی؟
بیشترین تفاوت در خط قرمزهاست. مثالی میزنم ما و یکی از ویاودیهای معروف پخش اینترنتی سریال «ساخت ایران 2» را خریدیم. همزمان با قسمت یک هم آن را بارگذاری کردیم اما آن ویاودی قسمت 2 و قسمتهای بعد را هم بارگذاری کرد و ما نه تنها اجازه نداشتیم که ادامه آن را پخش کنیم بلکه قسمت یک را هم گفتند باید حذف کنیم.
این اتفاق به معنای پایان یک سرویس است هرچند الان فضا خیلی بهتر شده است ولی فرصتی از دست رفته است که بازیابی آن فرصت، هزینه زیادی دارد و من اگر در زمین ویاودیها بازی کنم بیشتر میصرفد.
* تیوی نت الان چقدر کاربر دارد؟
ما به ثبت نام بیش از 500 هزار کاربر رسیدیم.
* اصلا صداوسیماییها چرا وارد این فضا شدند وقتی اینقدر نگرانی داشتند؟
دنیا به این سمت رفته است و اصلا نمیتوان وارد این فضا نشد، حتی دیر هم هست.
* الان راه حل خود شما چیست؟
خواسته فعلی ما این است که اگر قرارداد اجازه دهد، از آن خارج شویم. مساله هم این است که سرویس ویژهای در حوزه فعالیت خود نداشتیم. شاید بگویند سرویس ما قانونی بود ولی سرویسهای غیرقانونی همزمان با ما فعال بودند که کار کردند و اتفاقی هم برایشان رخ نداده است. از طرف دیگر در ساترا مجوزهایی بدون هیچ تعهد مالی داده میشود و خواهش من این است که حالا که اوضاع در حال بهبود است اجازه دهند از قرارداد خارج شویم و به بخش دیگر سازمان صداوسیما یعنی ساترا برویم.
منبع: مهر
انتهای پیام