دوشنبه 5 آذر 1403

کتاب دانشیار دانشگاه تهران درباره سعدی از سوی «راتلج» منتشر شد

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
کتاب دانشیار دانشگاه تهران درباره سعدی از سوی «راتلج» منتشر شد

انتشارات راتلج به تازگی کتاب «گواه‌نمایی در نظم و نثر سعدی؛ مطالعه‌ای در سبک‌شناسی پیکره‌بنیاد» به قلم عضو هیأت علمی دانشگاه تهران را به طبع رساند.

انتشارات راتلج به تازگی کتاب «گواه‌نمایی در نظم و نثر سعدی؛ مطالعه‌ای در سبک‌شناسی پیکره‌بنیاد» به قلم عضو هیأت علمی دانشگاه تهران را به طبع رساند.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از دانشگاه تهران، بهروز محمودی بختیاری، دانشیار دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی دانشگاه تهران، در اثر تازه خود به مطالعه زبان‌شناسانه آثار سعدی پرداخته است. کتاب «گواه‌نمایی در نظم و نثر سعدی؛ مطالعه‌ای در سبک‌شناسی پیکره‌بنیاد» با نام اصلی «Evidentiality in Sa'd's Poetry and Prose; A Corpus Stylistic Study» نتیجه پژوهش‌های مشترک محمودی بختیاری و معصومه مهرابی، استادیار دانشگاه آیت‌الله بروجردی درباره زبان سعدی است.

محمودی بختیاری در توضیح مفهوم «گواه‌نمایی» و رویکرد این پژوهش گفت: «این کتاب نخستین اثری است که گواه‌نمایی را به مثابه ابزاری تحلیلی در بررسی سبک‌شناختی آثار ادبی معرفی می‌کند. گواه‌نمایی شیوه رمزگذاری زبان (یا مقوله‌ای دستوری) برای مشخص کردن «منبع اطلاع» است. در زبان‌هایی که از این مقوله دستوری برخوردارند زمانی که گوینده پاره‌گفتاری را بیان می‌کند، با استفاده از این مقوله دستوری مشخص می‌کند که آنچه را که بر زبان جاری کرده، شخصاً دیده یا شنیده است، و یا آن را از رهگذر استنباط و حدس و گمان خود بیان کرده است.

این زبان‌شناس و پژوهشگر ادبیات نمایشی درباره ساختار کتاب توضیح داد: تمرکز این کتاب بر نمونه‌های گواه‌نمایی در سه اثر مهم شیخ سعدی شیرازی یعنی بوستان، گلستان، و غزلیات است. کتاب در پنج فصل تنظیم شده است؛ فصل اول به بررسی مفهوم گواه‌نمایی به لحاظ زبان‌شناختی، تعریف آن، تنوع شیوه‌های کدگذاری، گواه‌نمایی در زبان‌های مختلف دنیا (و به ویژه شیوه کدگذاری آن در زبان فارسی) اختصاص دارد. فصل دوم به لحاظ نظری به مفهوم گواه‌نمایی می‌پردازد و به این سوال پاسخ می‌دهد که چرا گواه‌نمایی را می‌توان به عنوان ابزاری کاربردشناختی و در عین حال ابزاری سبکشناختی استفاده کرد.

وی افزود: مؤلفان در فصل سوم به بررسی نمونه‌های حاوی گواه‌نمایی در سه شاهکار ادبی سعدی پرداخته‌اند؛ و فصل چهارم به بررسی مقابله‌ای و مقایسه‌ای گواه‌نمایی در این سه اثر می‌پردازد. در فصل پایانی نیز استدلال‌هایی به دست داده می‌شود که بر مبنای آنها گواه‌نمایی برای نخستین بار به مثابه مؤلفه‌ای سبک - شناختی معرفی و شناخته می‌شود. در این فصل به این پرسش پاسخ داده می‌شود که چرا گواه‌نمایی مبحثی شناختی محسوب می‌شود و بررسی حاضر چه تلویحات شناختی جدیدی را برای نظریه سبک‌شناسی مدرن دربردارد.

عضو هیأت علمی دانشکدگان هنرهای زیبا دانشگاه تهران به برخی نتایج این مطالعه اشاره کرد: «نتیجه تحلیل‌های پیکره‌بنیاد این سه اثر سعدی نشان داده است که تعداد گواه‌نماهای شنیداری از دیداری در بوستان بیش از گلستان و غزلیات است و تعداد گواه‌نماهای مستقیم دیداری در گلستان و غزلیات بیشتر از بوستان است. از طریق ابزار تحلیلی که در این اثر به کار گرفته شده است، مشخص می‌شود سعدی در بوستان جهانی آرمانی حاصل شنیده‌هایش را به تصویر می‌کشد و در گلستان و غزلیات تصویری را از آنچه دیده است از طریق گواه‌نماهای دیداری ارائه می‌دهد.

گواه‌نمایی در نظم و نثر سعدی؛ مطالعه‌ای در سبک‌شناسی پیکره‌بنیاد» می‌تواند برای پژوهشگران و علاقه‌مندان به زبانشناسی نظری، کاربردشناسی، سبک‌شناسی، نقد ادبی، تحلیلِ شناختی آثار ادبی و همچنین مطالعات فرهنگی خواندنی باشد. این کتاب به تازگی از سوی انتشارات معتبر راتلج منتشر شده و از اینجاقابل دسترسی است.