گفتمان اقتصادی نامزدها بر مدار وعده ها یا چالش ها؟!
با پایان ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و آغاز غیررسمی فعالیت نامزدها در فضای مجازی و ارائه دیدگاه هایشان در موضوعات مختلف، این سوال ایجاد شده است که با توجه به انباشت چالش های اقتصادی و شرایط سخت معیشتی در سال های گذشته، فضای انتخابات در حوزه اقتصاد به چه سمت و سویی حرکت خواهد کرد؟
مروری بر ادبیات حاکم بر انتخابات دوره های گذشته نشان می دهد که سهم وعده در آن ها چشمگیر است. از وعده های توزیع پول نقد بین مردم تا وعده های کمی در حوزه هایی نظیر ساخت مسکن و بهبود شاخص های اقتصادی. در این میان وعدههای مبتنی بر پول پاشی را باید از جنس وعده های پوپولیستی و تخریب کننده فضای انتخابات دانست. فارغ از این که در حال حاضر نیز توزیع یارانه نقدی یا کالابرگی بین بسیاری از خانوارها برقرار بوده و ممکن است طرح هایی برای افزایش یارانه نقدی و کالابرگی وجود داشته باشد اما واضح است که تاکید بر جنبه پرداخت نقدی بدون اشاره به هزینه های و اقداماتی نظیر حذف یارانه سوخت و افزایش نرخ ارز ترجیحی، موجب گمراه شدن فضای جامعه خواهد شد و به هر طریقی باید با چنین وعده هایی مقابله کرد. از سوی دیگر وعده های مبتنی بر تحقق اهدافی کمی در اقتصاد نظیر رسیدن نرخ تورم یا رشد اقتصادی به بازه ای مشخص یا هدف گذاری ساخت مسکن، افزایش تولید خودرو و مواردی از این دست اگرچه جنس متفاوتی با وعده های پوپولیستی پرداخت نقدی دارد اما باز هم برای فهم دقیق تر برنامه نامزدهای انتخابات کافی نیست. این که یک نامزد عدد و رقم مشخصی را در زمینه هایی خاص متعهد میشود، ارزشمند است و امکان راستی آزمایی درباره نحوه عملکرد آن مسئول را فراهم میکند اما به نظر می رسد فراتر از وعده ها و تعهدات کمی، شناخت فضای ذهنی هر یک از نامزدها درباره چالش ها و مسائل اقتصاد ایران ضروری است. در حقیقت درک این که هر یک از مدعیان اداره قوه اجرایی کشور، چه شبکه مسائلی را در حوزه اقتصاد ترسیم کرده اند، کدام مسائل را اولویت اصلی می دانند و برای پاسخ به این مسائل چه ابزارهایی را مورد استفاده قرار می دهند، بیش از هر موضوع دیگر می تواند ذهنیت هر یک از نامزدها را در حوزه اقتصاد روشن کند. این مسئله همچنین از این جهت مهم است که موجب فاصله گذاری نامزدها از وعده های پوپولیستی و کشاندن آن ها به عرصه مواجهه با تصمیمات سخت می شود. به عبارت دیگر شروع گفتمان اقتصادی نامزدها از مسائل موجب می شود تا هر نامزد در قبال موضوعاتی مثل کسری بودجه و ناترازی انرژی مجبور به موضع گیری شود. جایی که ممکن است رئیس جمهور بعدی دیر یا زود مجبور به اتخاذ تصمیماتی سخت شود. به این ترتیب انتظار می رود که نخبگان و فعالان سیاسی به گونه ای اقدام کنند که انتخابات این دوره ریاست جمهوری به جای نمایش وعده ها با تبیین فضای مسائل اقتصاد ایران همراه باشد. مسائلی که هر رئیس جمهوری بلافاصله پس از تشکیل کابینه خود با آن ها رو به روست. پس باید از همین حالا وی را مجاب کرد که به جای درگیر شدن در تور وعده ها، مشغول برنامه ریزی برای مواجهه با چالش هایی نظیر کسری بنزین و راه های مواجهه با آن، افت فشار پارس جنوبی و خطر کسری گاز و نحوه مواجهه با آن و برنامه مواجهه با نظام چند نرخی ارز و چگونگی کاستن از فاصله نرخ های ارز موجود و نحوه توزیع منابع ناشی از آن شود.