سه‌شنبه 15 مهر 1404

یادداشت | اتفاقی مهم در روایت فلسطین

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
یادداشت | اتفاقی مهم در روایت فلسطین

صمود یعنی زندگی در غزه! یعنی پایداری و استقامت در حرمان. مفهومی که با خواندن کتاب درست متوجهش می‌شوید.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بیداری جهانی در قبال آرمان فلسطین و مقابله با توطئه‌های صهیونیستی، بی‌شک بزرگ‌ترین دستاورد محور مقاومت از آغاز جنگ هفتم اکتبر تا امروز به‌شمار می‌رود. دو سال از عملیات طوفان الاقصی سپری می‌شود؛ عملیاتی که در 7 اکتبر 2023، توسط جنبش حماس و گروه‌های مقاومت فلسطینی به‌عنوان پاسخی مشروع به اشغالگری دیرینه و هتک حرمت‌های مکرر به مسجدالاقصی کلید خورد.

در این مدت نویسندگان متعددی تلاش کردند با نگارش کتاب، دین خود را به مردم فلسطین ادا کرده و صدای مظلومیت آنها در جهان باشند. محمدحسام حاجی‌فرج‌اله، نویسنده و فعال حوزه کتاب، در یادداشتی به‌مناسبت سالروز طوفان‌الاقصی به معرفی یکی از این آثار پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

حدود یک‌سال‌ونیم پیش، با این ایده که «فلسطینی باید فلسطین را روایت کند» کار مجموعه‌ای را در «مدرسه نوشتن» آغاز کردیم که تا به حال منجر به تولد دو کتاب شده و اگر خدا بخواهد تعدادشان بیش‌تر هم می‌شود.

«سیرک»، «سینما»، «جهنم»؛ غزه در نگاه نویسنده‌ای که شاهد نسل‌کشی است

اولین کتاب «یازده زندگی» بود که راویانش آوارگان فلسطینی‌ای بودند که در اردوگاه‌های جنوب لبنان زندگی می‌کردند. «صمود» کتاب دوم این مجموعه است: روایت‌هایی از زندگی با غزه. از زبان چه کسانی؟ همان‌هایی که در غزه زندگی می‌کنند! کسانی که منطق حکم می‌کند سزاوارترین افراد برای صحبت از سکونت و گذران عمر در غزه باشند.

مهدی صدرالدین، که جوانی است هم‌سن‌وسال خودم، برای این کتاب خیلی زحمت کشید. حدود هفت‌هشت ماه منابع مختلفی را که در آن اهالی غزه، زندگی‌شان را روایت کرده بودند جورید و کاوید و از میان‌شان گلچینی از بهترین‌ها را انتخاب کرد. بعد هم رفت سراغ ترجمه‌شان و از آنجایی که لحن روایت‌ها با هم متفاوت بود خیلی سعی کرد که بتواند این تفاوت را در ترجمه‌اش هم پیاده کند. کاری که به نظرم در انجامش موفق بوده‌.

مجموعه تلاش‌های مهدی، شد کتاب «صمود». اینکه مفهوم صُمود دقیقا یعنی چه، توضیحش پیچیده می‌شود. اما عجالتا بپذیرید که صمود یعنی زندگی در غزه! یعنی پایداری و استقامت در حرمان. مفهومی که با خواندن کتاب درست متوجهش می‌شوید.

قصد این کتاب همین است؛ اینکه نه از بیرون، بلکه غزه را از درون آن ببینیم و تجربه کنیم. من به این هدف رسیدم. حالا می‌توانم هم‌ذات‌پنداری عمیق‌تری با جوانان غزاوی داشته باشم. بهتر می‌فهمم وقتی از کمبود امکانات حرف می‌زنیم دقیقا از چه حرف می‌زنیم. بهتر می‌فهمم سال‌ها زندگی در محاصره و زیر باران تیر و بمب و موشک، چه دماری از آدم درمی‌آورد.

می‌توانم در مورد تک‌تک سیزده روایت این کتاب صحبت کنم. روایت‌هایی که هرکدام دریچه‌ای متفاوت از مفهوم زندگی در غزه را به روی آدم باز می‌کند؛ اما روی چهار روایت تأکید بیشتری می‌کنم. چرا؟ چون از المان‌های هویتی غزه حرف زده‌اند. مفاهیمی که برای فهم آنچه در غزه می‌گذرد، کلیدی محسوب می‌شوند.

روایت ششم کتاب، «درباره عشق، شیرها و تونل»، در مورد تونل‌های غزه‌ست. از متفاوت‌ترین روایت‌های کتاب است. این روایت نشان می‌دهد «خطوط» چه کاربرد و کارکردی در زندگی روزمره اهالی غزه دارند. مکان‌های استراتژیکی که به نوعی حیات و استقرار مردم غزه به آن وابسته است. مکان‌هایی که پر از قصه و داستان‌اند. از حکایت‌های عاشقانه تا نظامی. از مهاجرت فردی از شرق آسیا به مصر و سعی او برای ورود قاچاقی به غزه از طریق تونل‌ها تا بتواند به معشوقش برسد، تا استفاده استراتژیکی که حماس از این شبکه تودرتو می‌کرد تا بتواند با مالیات گرفتن از کالاهایی مثل سیگار، منبع درآمدی مطمئن برای دولتش تأمین کند یا حتی ماجرای بامزه قاچاق یک شیر از مصر به قصد بردنش به باغ وحش رفح! شیری که در میانه راه تونل‌ها به‌هوش می‌آید و دردسر درست می‌کند.

روایت بعدی، نهمین روایت کتاب است. «یک دامن پر از خاک»؛ این روایت روی مسئله کشاورزی متمرکز است و نقش حیاتی آن در شکل‌گیری هویت فلسطینی و مقاومت فلسطینی را توضیح می‌دهد و از سیاست‌های اسراییلی سخن می‌راند؛ اینکه چطور راه را بر نفس‌کشیدن کشاورزان و کشاورزی فلسطینی بسته است و توانسته خدشه‌هایی عمیق بر این مؤلفه هویتی وارد کند و از جوانی صحبت می‌کند که زندگی آسوده‌اش در لندن را رها می‌کند تا به غزه بیاید و از دانشش در علوم کشاورزی استفاده کند و با تأسیس یک گلخانه، بتواند راه پدرانش را این بار به شیوه‌ای نوین ادامه دهد.

روایت یازدهم هم خیلی خوب بود. «چراغی در غزه» از یکی دیگر از خصوصیات منحصربه‌فرد غزه صحبت می‌کند که در متن زندگی آن‌ها قرار دارد: برق! برقی که در بهترین دوران این سال‌های غزه، نهایتا روزی ده ساعت وصل بود. حالا که هیچ. عنصری که با نبودنش، قسمت عمده روزمره اهالی غزه را فلج کرده و باعث شده تا از بسیاری از نعمات معمولی زندگی بی‌بهره بمانند. از پرکردن مخازن آبی که پمپش با برق کار می‌کند بگیر تا آشپزی و اتو و سرمایش و گرمایش و تفریح و تلویزیون و نوشتن تکالیف مدرسه و دانشگاه و فرستادن ای‌میل!

روایت بعدی، دوازدهمین روایت کتاب است. «دردسرهای کتابخانه سعید» که روی مسئله فرهنگ تمرکز دارد و ماجرای کتاب و کتاب‌خوانی در غزه را باز می‌کند. روایت یک دانشجوی زبان انگلیسی دانشگاه اسلامی غزه، که پس از بمباران کتاب‌خانه دانشگاه، عزمش را جزم می‌کند تا در غزه یک کتابخانه عمومی راه بیندازد. از طریق فیسبوک یک فراخوان عمومی راه می‌اندازد که اتفاقا استقبال خوبی هم ازش می‌شود؛ اما این تازه شروع ماجراست‌. در ادامه تعریف می‌کند که چطور اسراییلی‌ها مانع ورود کتاب به غزه می‌شوند و اکثر کتاب‌ها را در ایست‌بازرسی‌ها از بین می‌برند و مابقی را اجازه ورود نمی‌دهند و در نهایت می‌گوید چطور موفق شده نه یکی، که دو کتابخانه عمومی نسبتا مجهز در غزه تأسیس کند. کتابخانه‌ای که به کتاب‌های روز دسترسی زیادی ندارد. فکرکردن به اینکه الان چه بلایی سر این دو کتابخانه ممکن است آمده باشد، غم‌انگیز است.

در مجموع، کتاب «صمود» اتفاق مهمی در روایت فلسطین است.