یک رتبه اول برای ایران در آسیا
در یک نشست تخصصی در جشنواره سینما حقیقت با اشاره به امضای تفاهمنامهای میان مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی و انجمن اهدای عضو ایرانیان گفته شد، ایران در فرایند اهدای عضو رتبه اول آسیا را دارد.
به گزارش ایسنا، نشست انجمن اهدای عضو ایرانیان با جامعه سینمای مستند شامگاه دوشنبه، 19 آذرماه و در دومین روز از برگزاری جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
طبق گزارش روابط عمومی جشنواره، در این پنل تخصصی به چالشهای اهدای عضو در سینمای مستند و تبیین تفاهمنامه تولید فیلم مستند با مشارکت «مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی» و «انجمن اهدای عضو ایران» پاسخ داده شد.
کتایون نجفیزاده، مدیر عامل انجمن اهدای عضو، امید قبادی، نایب رئیس هیات مدیره انجمن اهدای عضو، محمد مهدوی، فوق تخصص پیوند قلب کودکان، کوروش اسلامی، معاون فرهنگی انجمن اهدای عضو، فرهاد توحیدی، فیلمنامهنویس و جمعی از مستندسازان سینمای ایران از حاضران در این پنل بودند.
افراد فعال در حوزه اهدای عضو به هنر روی میآورند
در ابتدای این نشست کتایون نجفیزاده، مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان گفت: من وارد سیستم اهدای عضو شدم چون نمیتوانستم برای پیوند ریه بیمارانم اهداکننده پیدا کنم. کار در این فضا بسیار تأثیرگذار است و احساسات انسان را به گونهای تحریک میکند که بسیاری از افراد فعال در این حوزه، به هنر روی میآورند و شاعر، نویسنده، نقاش یا طراح میشوند.
نجفیزاده با بیان خاطرهای از فرآیند اهدای عضو به یک پسربچه، بر اهمیت درک صحیح مفهوم اهدای عضو تأکید کرد و گفت: برای ترویج این فرهنگ، تفاهمنامهای میان مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی و انجمن اهدای عضو ایرانیان امضا شده است که یکی از بندهای آن برگزاری نشستهای مشترک است.
او در ادامه به توضیح چگونگی وقوع مرگ مغزی و تفاوت آن با «کما» پرداخت و گفت: برای پیوند عضو، لازم است از قبل فرهنگسازی شود. 99 درصد مرگها با ایست قلبی همراه هستند، اما تنها 1 درصد مرگها ناشی از مرگ مغزی است. بهنظر من، این افراد توفیقی پیدا میکنند تا به دیگران کمک کنند.
رتبه اول اهدای عضو برای ایران در آسیا
او با اشاره به اینکه بیشتر مرگهای مغزی ناشی از تصادفات جادهای و در بازه سنی 20 تا 40 سال اتفاق میافتند، افزود: حضرت امام خمینی (ره) برای پیوند عضو فتوا دادند و آن را درست دانستند. ایران در فرایند اهدای عضو رتبه اول آسیا را دارد اما در جهان در رتبه 31 قرار دارد.
نجفیزاده ادامه داد: سالانه حدود 5 تا 8 هزار مرگ مغزی در کشور رخ میدهد که نیمی از آنها اعضای قابل اهدا دارند. با این حال، تنها اعضای حدود 1000 نفر از آنها اهدا میشود. این در حالی است که حدود 85 هزار بیمار در صف پیوند عضو هستند و روزانه 7 تا 10 نفر از آنها پیش از رسیدن نوبت، جان خود را از دست میدهند؛ در حالی که اعضای سالم انسانهایی که مرگ مغزی شدهاند، خاک میشود.
تولید آثار مستند و تجربی با محوریت فرهنگسازی برای اهدای عضو
او گفت: در ایران، هزینههای پیوند اعضا بر عهده دولت است و بیماران مرگ مغزی حداکثر تا دو هفته میتوانند تحت مراقبت قرار گیرند. هدف ما به تصویر کشیدن وضعیت بیماران نیازمند و خانوادههای اهداکننده، بررسی چالشها و زیرساختهای مرتبط با اهدای عضو، و تولید آثار مستند و تجربی با محوریت فرهنگسازی در این حوزه است. افزایش آمار اهدای عضو میتواند به نجات جان افراد بیشتری منجر شود و جامعه را به سمت همدلی و انساندوستی سوق دهد.
پس از این سخنرانی، کلیپی از مراسم تجلیل از خانوادههای اهداکننده عضو پخش شد. سپس امیرحافظ، نوزادی که در آن کلیپ به او عضو اهدا شده بود و حالا سه سال از آن ویدیو گذشته به روی صحنه دعوت شد.
در مسیر اهدای عضو هیچکس برتری بر دیگری ندارد
در ادامه، دکتر مهدوی، پزشک مسئول پیوند قلب امیرحافظ، درباره این تجربه گفت: پیوند امیرحافظ یکی از پیوندهای خاص بود. قلب کودکی که دچار مرگ مغزی شده بود، با جت از بندرعباس به تهران منتقل شد. تنها 180 دقیقه برای پیوند قلب زمان وجود دارد و انجام این کار، اقدامی بزرگ و دشوار بود. در مسیر اهدای عضو، هیچکس برتری بر دیگری ندارد و هر فردی که به هر شکلی در این راه تلاش میکند، جانبخش است.
ساخت مستند برای دفاع از خانواده
در ادامه، آقای قربی، از خانوادههای اهداکننده عضو، روی صحنه آمد و گفت: شغل من مستندسازی نیست، اما پس از اهدای اعضای پسرم، حاشیههایی پیش آمد که برای دفاع از خانوادهام تصمیم به ساخت مستند گرفتم. پسرم کارت اهدای عضو داشت و حدود هشت سال بهصورت داوطلبانه در هلالاحمر فعالیت میکرد. تأکید میکنم که داشتن کارت اهدای عضو اهمیت بسیاری دارد، زیرا این کارت به بازماندگان اطمینان خاطر میدهد و در تصمیمگیری آنها کمککننده است.
قربی نیز اضافه کرد: باعث افتخار من است که اعضای بدن پسرم را اهدا کردم. امیدوارم اعضایش در بدن هرکسی که هست، مسیرش پر از نور و سعادت باشد.
سپس پنل تخصصی پاسخ به چالشهای اهدای عضو، با حضور کتایون نجفیزاده، محمد مهدوی، فرهاد توحیدی، ارد عطارپور و نصرالله مدقالچی در سینمای مستند برگزار شد.
ارد عطارپور، مستندساز گفت: خوشحالم در این پنل حضور دارم و شاهد حضور خانواده اهداکنندههایی هستم که با گذشت خود به دیگران جان بخشیدند. من سالها قبل مجموعه مستندی را بهعنوان تهیهکننده درباره موضوع پیوند قلب کار کردم. مهدی چخماخی کارگردان این مستند بود و ما توانستیم یکی از اولین پیوندهای قلب ایران در بیمارستان شریعتی را فیلم بگیریم. دکتر ماندگار با مرحوم دکتر سلمانزاده این کار را انجام میدادند. در آن زمان، اسامی افرادی که در فهرست انتظار پیوند بودند، در یک دفتر نوشته میشد و اگر کسی قبل از پیوند فوت میکرد، روی نام او یک ضربدر بزرگ میزدند. آن روزها پیوند اعضا هنوز موضوعی چندان پذیرفتهشده نبود. وقتی تخت بیمار را به اتاق جراحی میبردند، دلهره و نگرانی تمام فضا را پر کرده بود.
او ادامه داد: یکی از خاطرات تلخ آن دوره مربوط به نوجوان هفدهسالهای بود که او نیز کاندیدای پیوند بود. درحالی که گیرنده و دهنده را به اتاق عمل میبردند، دوربین ما روی آن نوجوان متمرکز شد، متأسفانه سه ماه بعد، آن نوجوان درگذشت. این ماجرا همچنان برای من بهشدت تأثیرگذار و تکاندهنده است. در نهایت، از بین سه کاندیدای پیوند، یکی انتخاب و موفق به انجام عمل پیوند شد.
یک رتبه اول برای ایران در آسیا
نیاز است ما بیشتر درباره اهداکنندگان عضو بدانیم
فرهاد توحیدی، رئیس کانون فیلمنامهنویسی انجمن گفت: من هم مثل بسیاری از افرادی که نسبت به این حوزه اطلاع چندانی ندارند و حتی نسبت به آن دچار بدفهمی هم هستند بودم. این انجمن اوایل دهه 1390 نوپا بود و وقتی با داستانهای انجمن روبهرو شدم، احوال عجیبی را تجربه کردم و بسیار منقلب شدم. انگار ما از امور مختلف میخواهیم انتظارات عام شمول را پیدا کنیم و به آدمهای برچسب بزنیم. این بدفهمی درباره پزشکان هم اتفاق میافتد و نیاز است که ما بیشتر درباره این افراد بدانیم.
وی گفت: من هم مانند بسیاری از افرادی که در این زمینه اطلاعات چندانی ندارند و حتی ممکن است نسبت به آن دچار بدفهمی باشند، بودم. این انجمن اوایل دهه نود نوپا بود و زمانی که با داستانهای انجمن روبهرو شدم، احساسات عجیبی را تجربه کردم و بسیار منقلب شدم. انگار ما در جستجوی انتظارات عامشمول از امور مختلف هستیم و به آدمها برچسب میزنیم. این بدفهمی درباره پزشکان نیز وجود دارد و نیاز است که ما بیشتر درباره این افراد آگاهی پیدا کنیم. نقش ما فیلمسازها درباره این آگاهیرسانی بسیار مهم است چراکه میتواند مخرب یا سازنده باشد.
بزرگترین مسئولیت درام، خلق عاطفه است
او ادامه داد: بزرگترین مسئولیت درام، خلق عاطفه است و بهنظر من کار این عزیزان سراسر عاطفه است. چیزی که مهم است، این است که بهدرستی به موضوع نزدیک شویم و مواجههمان با آن صحیح باشد. در مسئله اهدای عضو، پارتیبازی یا زیرمیزی وجود ندارد زیرا مختصات دهنده و گیرنده باید با هم منطبق باشند و اینطور نیست که پیوندی بدون پالایش اتفاق بیفتد.
در ادامه دکتر مهدوی در پاسخ به این سوال که مریض پیوندی چند سال عمر میکند شعری را خواند: «من زندهام وقتی یکی با قلب من عاشق شده.» بیمار پیوندی، پیوند میشود که از زندگیاش لذت ببرد. باید به زندگی برگردند. کیفیت زندگی برای ما مهم است نه کمیت آن. ضمن این که با گسترش علم، متوسط عمر عزیزان پیوندی افزایش پیدا کرده است. من اعتقاد دارم قلبی که میتواند دوبار در زمین زندگی کند، بسیار مهربان است و اصل رسالت ما، افزایش دادن امید به زندگی عزیزان پیوندی است.
نصرالله مدقال چی، سرپرست کمیته گویندهها گفت: من وارد شصت و سومین سال کاریام شدم و هیچزمانی به اندازه چهار سال اخیر که عضو انجمن شدم احساس رضایت نکردم. تاجایی که نفس دارم برای پیوند عضو تلاش خواهم کرد.
نجفیزاده گفت: بیماران نیازمند پیوند اعضا از قبل در سامانه ثبت نام میشوند و فرآیند اهدای عضو بهصورت مدون برنامهریزی میشود. اگر فیلمنامهها توسط کارگردانها و فیلمنامهنویسان به انجمن ما ارسال شود، ما ایرادات احتمالی فیلمنامه در زمینه اهدای عضو را شناسایی کرده و کمک میکنیم تا فیلمی تولید شود که آگاهیرسان باشد.
عطارپور گفت: من دوست دارم از حسین عسگری نام ببرم که در جریان عمل قلب مجید بالغتیل که اولین پیوند قلب ایران توسط دکتر ماندگار بود، نام ببرم. او هم زیر تیغ پیوند رفت و به هنر انیمیشن علاقه داشت. در آن زمان انیمیشنی نوشته من باعنوان «خداوند لکلکها را دوست دارد» در حال تولید بود که او مسئولیت رنگآمیزی آن را برعهده داشت. تا درنهایت چهارسال بعد قلب مهربانش در نتیجه جدا کردن افراد در یک دعوای خیابانی ایستاد! او در بیمارستان به من گفت که قرار بود من چهار سال قبل بمیرم اما حالا چهار سال بیشتر زندگی کردم.
سپس متن تفاهمنامه مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی با انجمن اهدای عضو ایرانیان قرائت شد و به سوالات حاضران مراسم پاسخ داده شد.
سپهی، مستندساز، که در حال ساخت مستندی با موضوع اهدای عضو است، گفت: خردادماه به بیمارستان شهید رجایی رفتم و با دکتر مهدوی آشنا شدم. لحظهای که وارد بیمارستان شدم، به لحاظ احساسی منقلب شدم؛ فضایی که همه در انتظار نوبت برای پیوند قلب بودند. با مشورت دکتر مهدوی، کودکی را بهعنوان سوژه انتخاب کردیم که سه روز بعد قرار بود به اتاق عمل برود. اما متأسفانه، قلبش پیش از عمل ایست کرد و پیوند انجام نشد. این اتفاق بسیار دردناک بود. فکر میکنم نیاز است درباره این موضوعات بیشتر صحبت شود.
در ادامه دکتر قبادی گفت: زندگی موضوعی کوتاه مدت و گذرا است. یک روزی از خواب بلند خواهیم شد و زندگی هزاران ساله را از سر خواهیم گرفت. در این مدت حواسمان باشد که مهر بدهیم و مهر بگیریم و کمککننده باشیم. از احسان صفاجو برای همه زحماتش تشکر میکنم. او در این راه و برای به ثمر نشستن این تفاهمنامه زحمت بسیاری کشید.
درپایان مراسم احسان صفاجو، شال سفیری اهدای عضو بر گردن سخنرانان پنل انداخت.
انجمن اهدای عضو ایرانیان، یک سازمان مردمنهاد غیرانتفاعی است که از سال 1394 با هدف نجات جان بیماران نیازمند پیوند از طریق ارتقای فرهنگ اهدای عضو فعالیت میکند. این انجمن با آموزش تخصصی هماهنگکنندگان، حمایت از پژوهشها و خانوادههای اهداکننده و بهینهسازی فرآیند شناسایی و فراهمآوری اعضای افراد مرگ مغزی، تلاش دارد ایران را به مرجع علمی معتبر در این حوزه تبدیل کند. هدف نهایی این انجمن، حذف لیست انتظار بیماران نیازمند و استفاده بهینه از اعضای اهدایی است.